سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر مستحبات واجبات را زیان رساند بنده را به خدا نزدیک نگرداند . [نهج البلاغه]
بیستجان لنجان
 
افسانه های کره ای!!!

1-سریال هایی چند قسمتی که از کودکی تا پیری و حتی بعد از مرگ شخصیت اول فیلم را نشان میدهد.شخصیتی که از هیچ شروع میکند و با هدف و انگیزه پیش می رود.تلاش و پشتکار و سرسختی این شخصیت ها قابل تحسین است.نقشی که در آخر فیلم به اهداف خودش(به قول جومونگ هدف والا!!) و آن درجه بالایی که مد نظرش است می رسدو در این مسیر با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کند.

2-آخر اکثر این فیلم ها به خوبی و خوشی تمام می شود.همان چیزی که پدر و مادر های ما دوست دارند.

3-همیشه شاهد رویارویی خوبی و بدی هستیم و آخر فیلم این خوب است که پیروز می شود.در این فیلم ها با وجود افسانه بودنشان نقش ها یا کاملا مثبت و آرمانی هستند و یا کاملا منفی و منفور...

4-احترام به اعضای خانواده ، جایگاه بالای مادر ، وفاداری و صداقت در دوستی ها(به قول خودمون اگه دست دوستی دادیم تا ته خط باهاشیم!)اطاعت پذیری از مقام بالاتر و...در این فیلم ها کاملا آشکار است.

 

الحق و الانصاف که این سریال ها داستانی پیوسته ، جذاب و هیجان انگیز دارد و هر قسمتش تازگی خودش را.به طوری که برای دیدن قسمت بعدی آن لحظه شماری میکنی!!!همه قسمت های آن در اوج قرار دارد و برای بیننده یکنواخت و کسل کننده نیست.برایم عجیب است که حتی پدر من هم که جز اخبار برنامه دیگری رو نمی دیدن ، چطور آن سال تمامی قسمت های جومونگ رو دنبال می کردن!!!

حتما دقت کردید به نقش زنانی که در این فیلم ها بازی میکنند؟

زنانی با آرایشی بسیار ساده و لباس هایی کاملا پوشیده...(دلم پره از بعضی از بازیگرای خانوم خودمون که گریم رو با آرایش شب عروسیشون اشتباه می گیرن!!)نه رنگ و لعاب می بینی و نه پوششی نامناسب...

 شاید یکی از دلایل پر مخاطب بودن آنها همین باشد...

می خواهم بگویم همیشه هم موسیقی های زننده ، برهنگی زنان ، روابط جنسی و صحنه های شهوت انگیزی که در اکثر فیلم های هالیوودی وجود دارد تا بیننده به خصوص قشر جوان را طالب خود کند ، در این فیلم ها وجود ندارد.البته اگر هم باشد به آن شدت نیست علاوه بر این  باید قدردان سانسور صدا و سیما هم بود.

در اکثر فیلم هایی که فرهنگ گذشته ملت ها(چه کره چه انگلیس چه فرانسه و...)را به تصویر می کشد شاهد پوشش کامل زنان هستیم.زنانی که برای حضور در اجتماع حتی کلاه و دستکش می پوشیدند!و اما امروزه برهنگی و عریانی نه تنها در فیلم های غربی بلکه در شرق نیز بروز پیدا کرده.این را می گویند خلا فرهنگی...یاد حرف خانم کلینتون می افتم که چقدر به سبک زندگی امریکایی اصرار دارد.این ها می خواهند ارتباطات ما ، نوع پوشش ما ، نوع دکوراسیون خانه های ما ، نوع تفکر ما ، نوع تغذیه ما و... را تغییر دهند.

خیلی به حاشیه نروم...برگردم سر همان موضوع  افسانه های کره ای...به نظرتون رمز موفقیت این فیلم ها با وجود مکالمات کوتاه و تکراری(بانوی من...بانوی من و ...)با موضوع قصر و دربار و اتفاقات پیرامون آن ، با همان لوکیشن ها و لباس های تکراری چیست!؟شاید جذابیت فیلمنامه باشد...(البته نمی توان از دوبله ایران که در جهان اول است چشم پوشی کرد ،  چرا که نقش اثرگذاری دارد)

و اما اصل مطلب...

چیزی که در آنها می بینی این است که اگر موفقیتی هست ، اگر تلاشی هست ، اگر پیروزی هست ، اگر بیماری بهبود میابد ، اگر فردی از مرگ نجات پیدا میکند ، اگر فردی فرمانروا مملکتی می شود و... همش و همش به دلیل توانایی های خود انسان و پیشگویی هایی است که ریشه در تمدن و افکارشان دارد...به قول استاد رائفی پور ((پیشگویی  در این سریال ها غوغا می کند، گویا قرار نیست هیچ تصمیمی بدون اذن پیشگوهای زن گرفته شود .))

نکته دوم :تمامی نقش های مهم این افسانه ها مانند ایکیوسان عالم دهر هستند!!!جومونگ در بدترین شرایط بهترین فکر جنگی و نظامی را دارد.((جومونگی که همچون موسی(ع) در خانه فرعون(امپراطور) رشد و نمو می کند ، بر علیه وی می شورَد و در نهایت مردم آواره را با گذراندن از رودخانه ای پهناور (گذر موسی از رود نیل)به سرزمین خالی از سکنه ! پدرانشان یعنی چوسان قدیم (ارض موعود ) وارد می کند)).

سانگ اوک در تاجر پوسان بهترین فکر اقتصادی را.یانگوم بهترین هنر آشپزی ، بهترین مهارت پزشکی را  و سرشار است از هوش  و ذکاوت!!! و در  این اواخر که دونگ یی یک نوازنده خوب ، یک بازرس با هوش و در یک کلمه زیرک ترین و باهوش ترین بانوی دربار است که در بدترین شرایط بهترین راهکار را ارائه می دهد...این میشود که وقتی دانشجوی جوان ما ، وقتی خواهر و برادر های نوجوان ما ، وقتی مردم ایران ما این ها را می بینند ناخود آگاه در back ground ذهنشان این طور جا می افتد که اگر ما بودیم نمی توانستیم....و این می شود عدم خود باوری...این خاصیت رسانه است...

دیگر قصد گفتن ندارم...قصد بازگو کردن اینکه چرا اینقدر به برخی چیزها بها میدهیم؟!جومونگ را به ایران دعوت می کنیم؟عکسشان می شود نقش کیف و دفتر های کودکان ما...قصد کم لطفی به برخی بازیگران و سینمایی های ارزشی خودمان...قصد گفتن اینکه به جای این همه پولی که صرف خریداری و سانسور و ترجمه و دوبله این فیلم ها میشود و تا برنامه ای کم می اوریم هر چند ماه یکبار دوباره آنها را پخش می کنیم ،ندارم. ایا نمی شود این همه هزینه را خرج فیلمنامه های قوی خودمان کنیم تا مختار نامه ها ، در چشم بادها ، شوق پرواز ها ،ولایت عشق ها و غیره و غیره دوباره ساخته شود تا فرهنگ غنی و قوی ایران اسلامی مان را به نمایش بگذاریم...آیا نمی شود....

شاید و فقط شاید یکی از دلایل صدا و سیما برای خریداری این فیلم ها این باشد که میل خانواده ها برای دیدن فیلم های مبتذل ماهواره ای مثل  همسایه ها، ویکتوریا ها، دارما و گریگ ها، همسر بی نظیر من ها و... کمتر و کمتر شود...شاید...

نمی دانم!

گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش...

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/8/16:: 9:31 صبح     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ