سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که بى دانستن فقه به بازرگانى پرداخت خود را در ورطه ربا انداخت . [نهج البلاغه]
بیستجان لنجان
 
حاج آقارحیم ارباب(ره)

ولادت

در سال 1297 هـ ق در قریه «چرمهین» اصفهان و در خانه حاج علی پناه (ارباب حاج آقا) پسری به دنیا آمد که نام او را «رحیم» برگزیدند.

خاندان

پدر آقا رحیم، حاج علی پناه، مشهور به ارباب حاج آقا (فرزند عبدالله مشهور به ارباب آقا) فرزند حاج علی پناه فرزند ملا عبدالله شیرانی بود. آقا رحیم در خانواده ای رشد کرد که افرادی باسواد، اهل شعر و ادب و تاریخ بودند. پدر ایشان در شعر، تخلص «لنگر» داشت و سال ها با عمان سامانی و دهقان سامانی و ملا محمد همامی و دیگر شعرای معاصرش جلسات شعر داشت.

 

آقا رحیم

 نیز بیش تر اشعار فارسی حافظ و مولانا و شعرای عرب را که حفظ داشت، از دوره کودکی خود و از طریق شنیدن از زبان پدر و عمویش بوده است. آقا رحیم ارباب بزرگ ترین فرزند خانواده اش بود. وی دو برادر و یک خواهر داشت. یکی از برادرانش، عبدالله ارباب (1298 ـ 1379 هـ ق) استاد بزرگ خط نسخ بود و قرآن و کتاب های دعا را با این خط می نوشت. دومین برادر وی، حاج عبدالعلی ارباب (1304 ـ 1384 هـ ق) بود. او مردی باسواد و اهل کمال بود که مخارج خانواده به همت وی تأمین می شد. هر دو برادر آقا رحیم از وی کوچک تر بودند، و پیش از او وفات یافتند. اجداد آقا رحیم ارباب از اعیان دهاقین و مشاهیر نجبا و بزرگ زادگان قریه چرمهین از قرای معروف روستای لنجان اصفهان و صاحب مال و ثروت بودند و بدین سبب به لقب ارباب خوانده می شود. پدر و عمویش (ارباب حاج حسن) از ستم بختیاری ها گریخته... به شهر آمدند که تظلم کنند؛ اما چه نتیجه که حاکم، خود فاسدتر از آن ها (بختیاری ها) بود و به ناچار برای همیشه در اصفهان و ـ در محله باغ همایون سابق و باغ تختی امروزی ـ ساکن شدند و محل سکونت آن ها چهار خانه تو در تو بود که چهار طرف این خانه ها اتاق وجود داشت، و هشت خانوار که حدود شصت نفر بودند در صلح و صفا و آرامش می زیستند...». 

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/23:: 11:3 صبح     |     () نظر
 
چرانمازرابه عربی بخوانیم.(یادی ازآیت الله حاج آقارحیم ارباب)
اَلهُمَ صَلی عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِل فَرَجَهُم

مقدمه :

1. خداوند حکیم است واز حکیم کار لغو وبیهوده سر نمی زند

2.زبان عربی زبان خداست به فرموده امام صادق : تعلموا العربیه فانها کلام الله الذی یکلم به خلقه خصال شیخ صدوق ص جلد 1 ص 258

3.همیشه سازنده هر شی؟ نحوه استفاده از آن برای به هدف رسیدن را بیان می کند چون او آگاه ترین افراد به ساخته خود است

1)خواندن نماز به زبان عربی یکی از نشانه های جهانی بودن اسلام است .

2 غنای معنایی زبان عربی نسبت به زبانهای دیگر بسیار بیشتر است بطوری که با بررسی های انجام شده بسیاری از مفاهیم موجود در الفاظ قرآن درهیچ زبانی معادل ندارند. جالب آن است که با تحقیقات کارشناسان ترجمه های قرآنی تاکنون عبارت »بسم الله الرحمن الرحیم «به هیچ زبانی ترجمه درست نشده و ترجمه آن از طریق معادل گذاری و بدون تکیه بر تفسیر اصلا ممکن نیست.

3) زبان و عبارات و جهت و افعال واحد در نماز به مسلمانان در سراسر جهان نوعی وحدت هدف و یکرنگی و همسانی ویژه می بخشد که بسیار در جهت وحدت اسلامی ضروری و مفید است .

4)عربی بودن نماز انس مسلمین با زبان دین و کتابشان را بیشتر می سازد و در نتیجه زمینه ساز آشنایی بیشتر باتعالیم وفرهنگ دینی شان می باشد .

5)وحدت زبان ضامن حفظ و مصونیت این عبادت بزرگ از تحریف و آمیختگی با خرافات است .

6) زیبایی و عظمت مسلمانان : اگر در زمان حج در مکه باشیم و نماز جماعتی را که صد ها هزار نفر از نژاد ها و ملیتهای مختلف از سراسر جهان در آن شرکت می کنند و همه با هم می گویند "الله اکبر" را مشاهده کنیم ، آنگاه به عظمت و عمق این دستور آشنا می شویم که اگر هر یک ، این جمله ی روح پرور یا سایر اذکار نماز را به زبان محلی خود می گفت هرج و مرج زشتی در آن روی می داد.

7) واجب است نماز به زبان عربی خوانده شود تا بدین وسیله اشتراک و انسجام زبانی و انتقال پویایی فرهنگی در طی قرون مختلف استمرار یابد و از آسیب التقاط و زوال فرهنگ دینی جلوگیری شود.

8).قرآن از نظر لطافت و زیبایی نیز اعجاز آمیز و بدیل ناپذیر است و از همین رو جاذبه نیرومند و خارق العاده ای دارد. ساواری در مقدمه ترجمه قرآن به زبان فرانسوی می نویسد:

«قرآن دارای تأثیری خاص و جاذبه ای ویژه است که مانند آن برای هیچ یک از کتاب ها نیست.»

بنابراین اگر مشکل معادل گزاری برای معانی بلند قرآن که در نماز قرائت می شود به گونه ای قابل حل باشد، اما لطافت و زیبایی آسمانی قرآن با هیچ ترجمه بشری فراچنگ آمدنی نیست

توجه :

به راستی چطور ما برای ارتباط با کشورهای دیگر خود را ملزم به آموختن زبان آنها آن هم با صرف هزینه های هنگفت می کنیم ولی برای نماز و آن هم ارتباط با خداوندکه یاد گیری آن کار سختی نیست و علما و روحانین بطور رایگان به ما آموزش می دهند ، اما و اگرها مطرح می کنیم

اکنون ازباب حسن ختام وشیرینی کلام خاطره استاد دکتر محمد جواد شریعت با مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی را در رابطه با راز عربی بودن نمازتقدیم خوانندگان می کنیم:

سال یکهزار و سیصدو سی و دو شمسی بود من و عده ای از جوانان پرشورآن روزگار، پس ازتبادل نظر و مشاجره، به این نتیجه رسیده بودیم که چه دلیلی دارد نمازرا به عربی بخوانیم؟ چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟ عاقبت تصمیم گرفتیم نمازرا به زبان فارسی بخوانیم و همین کار را هم کردیم. والدین کم کم از این موضوع آگاهی یافتند و به فکر چاره افتادند، آن ها پس از تبادل نظربا یکدیگر، تصمیم گرفتند با نصیحت ما را از این کار باز دارند و اگر مؤثر نبود، راهی دیگر برگزینند، چون پند دادن آن ها مؤثر نیفتاد، ما را نزد یکی از روحانیان آن زمان بردند. آن روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز می خوانیم، به شیوه ای اهانت آمیز نجس و کافرمان خواند. این عمل او ما را در کارمان راسخ تر و مصرتر ساخت. عاقبت یکی از پدران، والدین دیگر افراد را به این فکر انداخت که ما را به محضر حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب ببرند و این فکر مورد تأیید قرار گرفت. آن ها نزد حضرت ارباب شتافتند و موضوع را با وی در میان نهادند، او دستور داد در وقتی معیّن ما را خدمتش رهنمون شوند .در روز موعود ما راکه تقریباً پانزده نفر بودیم، به محضرمبارک ایشان بردند، در همان لحظه اول، چهره نورانی و خندان وی ما را مجذوب ساخت؛ آن بزرگمرد را غیرازدیگران یافتیم و دانستیم که با شخصیتی استثنایی روبرو هستیم. آقا در آغاز دستور پذیرایی از همه مارا صادر فرمود. سپس به والدین ما فرمود: شما که به فارسی نماز نمی خوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتی آن ها رفتند، به ما فرمود: بهتر است شما یکی یکی خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه سطح تحصیلی و چه رشته ای درس می خوانید، آنگاه به تناسب رشته و کلاس ما، پرسش های علمی مطرح کرد و از درس هایی مانند جبر و مثلثات و فیزیک و شیمی و علوم طبیعی مسائلی پرسید که پاسخ اغلب آن ها از توان ما بیرون بود. هر کس از عهده پاسخ برنمی آمد، با اظهار لطف وی و پاسخ درست پرسش روبرو می شد. پس از آن که همه ما را خلع سلاح کرد، فرمود: والدین شما نگران شده اند که شما نمازتان را به فارسی می خوانید، آن ها نمی دانند من کسانی را می شناسم که _ نعوذبالله _ اصلاً نماز نمی خوانند، شما جوانان پاک اعتقادی هستید که هم اهل دین هستید و هم اهل همت، من در جوانی می خواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم؛ ولی مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم. اکنون شما به خواسته دوران جوانی ام جامه عمل پوشانیده اید، آفرین به همت شما، در آن روزگار، نخستین مشکل من ترجمه صحیح سوره حمد بود که لابد شما آن را حلّ کرده اید. اکنون یکی از شما که از دیگران مسلط تراست، بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه کرده است. یکی ازما به عادت دانش آموزان دستش رابالا گرفت و برای پاسخ دادن داوطلب شد، آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه مایک نفر است؛ زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمی آمدم. بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید بسم الله را چگونه ترجمه کردید؟ آن جوان گفت: طبق عادت جاری به نام خداوند بخشنده مهربان. حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نکنم ترجمه درست بسم الله چنین باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبی ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نیست؛ زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمی توان ترجمه کرد؛ مثلاً اگر اسم کسی «حسن»باشد، نمی توان به آن گفت «زیبا». ترجمه «حسن» زیباست؛ اما اگر به آقای حسن بگوییم آقای زیبا، خوشش نمی آید. کلمه الله اسم خاصی است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق می کنند. نمی توان «الله» را ترجمه کرد، باید همان را به کار برد.خوب «رحمن» را چگونه ترجمه کرده اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده. حضرت ارباب فرمود: این ترجمه بد نیست، ولی کامل نیست؛ زیرا «رحمن» یکی از صفات خداست که شمول رحمت و بخشندگی او را می رساند و این شمول درکلمه بخشنده نیست؛ «رحمن» یعنی خدای که در این دنیا هم برمؤمن و هم بر کافر رحم می کند و همه را در کنف لطف و بخشندگی خود قرار می دهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن اعطا می فرماید. در هرحال، ترجمه بخشنده برای «رحمن» درحد کمال ترجمه نیست. خوب، رحیم را چطور ترجمه کرده اید؟ رفیق ما جواب داد: «مهربان». حضرت آیت الله ارباب فرمود: اگرمقصودتان از رحیم من بود _ چون نام وی رحیم بود_ بدم نمی آمد «مهربان» ترجمه کنید؛ امّا چون رحیم کلمه ای قرآنی و نام پروردگاراست، باید درست معنا شود. اگر آن را «بخشاینده» ترجمه کرده بودید، راهی به دهی می برد؛ زیرا رحیم یعنی خدای که در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو می کند. پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده اید، بد نیست؛ ولی کامل نیست و اشتباهاتی دارد. من هم در دوران جوانی چنین قصدی داشتم، امّا به همین مشکلات برخوردم و از خواندن نماز فارسی منصرف شدم. تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم موضوع خیلی پیچیده تر می شود.امّا من معتقدم شما اگرباز هم بر این امر اصرار داردید، دست از نمازخواندن فارسی برندارید؛ زیرا خواندنش ازنخواندن نمازبه طورکلی بهتر است.

در این جا، همگی شرمنده و منفعل و شکست خورده از وی عذر خواهی کردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نمازبه عربی،نمازهای گذشته را اعاده کنیم. ایشان فرمود: من نگفتم به عربی نماز بخوانید، هرطور دلتان می خواهد بخوانید. من فقط مشکلات این کار را برای شما شرح دادم. ما همه عاجزانه از وی طلب بخشایش و ازکار خود اظهار پشیمانی کردیم. حضرت آیت الله ارباب، با تعارف میوه و شیرینی، مجلس را به پایان برد. ما همگی دست مبارکش را بوسیدیم و در حالی که ما را بدرقه می کرد، خداحافظی کردیم. بعد نمازهارا اعاده کردیم و ازکار جاهلانه خود دست برداشتیم



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/23:: 10:24 صبح     |     () نظر
 
وقتی مانکن آمریکایی مسلمان می شود.

 

جیمی مانکن آمریکایی است که چندین ماه پیش به اسلام روی آورده است.او پیش از تشرف به عنوان یک مانکن در مزون لباسی مشغول به کار بوده و به گفته خود او برای حفظ ظاهرش مجبور به مصرف مواد مخدر شده که به مدت پنج سال به آن اعتیاد شدید داشته است.

 

اندکی در مورد علت مسلمان شدن او:

 

جیمی دلیل اصلی مسلمان شدنش را احترام اسلام به زنان عنوان کرد و گفت: «من در یک خانواده مسیحی به دنیا آمدم؛ ولی هیچ وقت جوابی برای سؤالاتم درباره خداوند پیدا نکردم و تا سن 31 سالگی نتوانستم خدا را احساس کنم. دلیل این که به دین اسلام جذب شدم، همسر ایرانی ام بود. تحقیقات بسیاری درباره دین اسلام انجام دادم. در اخبار خشونت ها و ظلم و ستمی که به مسلمانان می شد را می دیدم و می خواستم دلیل اینکه مردم، از مسلمانان بیزارند را بدانم. بنابراین تصمیم گرفتم تا اسلام را بهتر بشناسم و بدانم که چطور دینی است! هر چه بیشتر درباره اسلام تحقیق می کردم، بیشتر به آن علاقه مند می شدم و دلیل اصلی این علاقه، احترامی بود که اسلام برای زنان قائل می شد.»

 

هرگز تصور نمی کردم که روزی مسلمان شوم، اکنون متوجه می شوم که تصویر ذهنی بسیار بدی که از مسلمانان داشتم کاملاً اشتباه بود؛ و علت این طرز تفکرم رسانه ها بودند. چون آن زمان هر آنچه که رسانه ها می گفتند را باور می کردم. هرگز تصور نمی کردم که من نیز جزیی از جامعه مسلمانان شوم؛ اما اکنون به مسلمان بودن خود افتخار می کنم و از این بابت بسیار خوشحالم.

جیمی که پس از تشرف به دین اسلام از حجاب اسلامی نیز در خارج از منزل استفاده می کند، معتقد است اسلام برای او نه تنها مانعی برای انجام فعالیتهای اجتماعی اش نیست بلکه او همچون سابق به کارهای مورد علاقه اش چون ساز زدن و ورزشهایی چون اسنوبورد و اسکی روی آب ادامه می دهد.

 

قبل از این که مسلمان شوم، رویای هالیوود را در سر داشتم؛ اما وقتی شهادتین را گفتم تمام این رویاها برایم رنگ باخت. من در آن زمان مشروب می خوردم، مواد مصرف می کردم؛ اما حالا اصلاً نمی خواهم که هیچ کدام از آن کارها را انجام دهم. از این که مسلمانم در قلبم احساس آرامش می کنم. قبل از این که مسلمان شوم هیچ هدفی در زندگی ام نداشتم. زنده بودن و ادامه زندگی برایم هیچ معنا و مفهومی نداشت. اما اسلام به من حس آرامش و امنیت داد و به زندگی ام رنگ و بوی تازه ای بخشید.

منبع:تازه مسلمانان


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/23:: 10:20 صبح     |     () نظر
 
دختران پولداریادیندارازدواج باکدامیک بهتر است؟؟

 

به گزارش شریان نیوز به نقل از قدس آنلاین، برخی از جوانان خوشبختی را در انتخاب دختر از خانواده ثروتمند می دانند و برخی تحصیلات و عده ای نیز محو جمال یار شده و زیبارویی دختر را ملاک خوشبختی و ازدواج با دختر زیبا می دانند.


اما حضرت محمد (ص) معیار ازدواج را چنین بیان می فرمایند:


هر کس با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار خواهد کرد.


و هر کس به خاطر زیبایی اش ازدواج کند، در او چیزی را که خوشایند او نیست خواهد دید.


و هر کس به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع خواهد کرد.(وسایل الشیعة ج 20 ص 51)

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/23:: 10:17 صبح     |     () نظر
 
بادیدن این جسدیکی دیگرازمعجزات قرآن اثبات شد!!

رئیس این گروه تحقیق و ترمیم حسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه به نام پروفسور موریس بوکای بود، او بر خلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند، در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود.

تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد بقایای نمکی که پس از ساعت ها تحقیق بر حسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده اند. اما مسئله غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است.

با دیدن این جسد،یکی دیگر از معجزات قرآن اثبات شد !+عکس


حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد وقتی دید نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است و از خود سئوال می کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898 میلادی و تقریبا در حدود 200 سال قبل کشف شده است،در حالی که قرآن مسلمانان قبل از 1400 سال پیدا شده است؟!

لذا بعد از اتمام کار به کشورهای اسلامی سفر کرد و به تحقیق پرداخت تا بالاخرة آیه 92 سوره یونس را برایش خواندند.به این صورت بود که به دین مبین اسلام مشرف شد.

 منبع:شریان


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/23:: 10:14 صبح     |     () نظر
 
چه کسی حامدالگارراشیعه کرد؟

حامد الگار از روشنفکران غربی در نامه‌ای به آیت‌الله موسوی‌لاری می‌نویسد: «من چند بار ترجمه کتاب‌ شما را خواندم و هر بار که آن را خواندم، به مذهب شیعه نزدیک‌تر و از ماه رمضان تغییر مذهب داده و شیعه شده‌ام».

به گزارش فارس، آیت‌الله سید مجتبی موسوی لاری در سال 1314ش. در شهر لار متولد شد؛ تحصیلات ابتدایی و مقدمات علوم اسلامی را در لار فرا گرفت و در سال 1332ش. برای ادامه ی تحصیلات علوم اسلامی راهی قم گشت و در آنجا نزد اساتید و علمای حوزه علمیه قم تحصیلات خود را دنبال کرد و از محضر بزرگان حوزه استفاده نمود.

از سال 1341 همکاری خود را با نوشتن یک سلسله مقالات اخلاقی اسلامی با مجله ی دینی و علمی درس هایی از مکتب اسلام آغاز کرد که مجموعه ی مقالات یادشده به صورت کتابی تحت عنوان مشکلات اخلاقی و روانی چاپ و منتشر شد که تا به حال متن فارسی آن برای چهاردهمین بار تجدید چاپ و تاکنون نیز به 10 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

 

آیت‌الله موسوی لاری

در سال 1342 به علت ادامه ی بیماری مسافرتی به آلمان کرد و پس از چند ماه معالجه به ایران بازگشت و به تألیف کتابی به نام «اسلام و سیمای تمدن غرب» پرداخت؛ در این کتاب به بحث پیرامون ابعاد تمدن غرب و اسلام پرداخته شده و در مقایسه ای جامعه و مستدل و دقیق برتری تمدن جامعه و چند بعدی اسلام بر تمدن غرب به اثبات رسیده است.

کتاب یاد شده در سال 1349ش. توسط پروفسور «فرانسیس گلدین» به زبان انگلیسی ترجمه شد و مورد استقبال فراوان اروپاییان قرار گرفت به طوری که تعدادی از مطبوعات غرب مقالاتی پیرامون انتشار این کتاب نوشتند.

رادیو انگلستان نیز مصاحبه ای با مترجم ترتیب داد و درباره ی علت ترجمه و مسائل و مباحث کتاب با آیت‌الله موسوی لاری به گفت‌و گو نشست.

رهبر معظم انقلاب و آیت‌الله موسوی لاری

ترجمه انگلیسی «اسلام و سیمای تمدن غرب» تا سال 1382ش. سه بار در انگلستان، 13 بار در ایران و 3 بار در آمریکا تجدید چاپ شده است.

پروفسور گلدین از ایشان جزوه ای نیز تحت عنوان (خداشناسی) ترجمه کرد که تاکنون به 7 زبان ترجمه گردیده و بارها تجدید چاپ شده است.

تقریبا سه سال پس از انتشار ترجمه ی انگلیسی آن یکی از اساتید دانشگاه آلمان به نام «دکتر رودلف سینگلر» آن را به زبان آلمانی برگرداند که آن هم اثر عمیقی در میان آلمانی زبانان گذاشت حتی یکی از رهبران حزب سوسیال دموکرات آلمان طی نامه ای به مترجم نوشت «مطالعه ی این کتاب تأثیر عمیقی در من بخشید و دیدگاه مرا نسبت به اسلام عوض کرد و من دوستانم را به مطالعه ی این کتاب دعوت خواهم کرد.»

همزمان با انتشار ترجمه ی آلمانی کتاب یاد شده، یکی از دانشمندان مسلمان به نام «مولانا روشن علی» در هندوستان آن را به اردو ترجمه کرد که پس از چاپ در هندوستان و پاکستان انتشار یافت و تاکنون پنج بار چاپ آن تجدید شده است. این کتاب تاکنون به این زبان ها ترجمه شده: انگلیسی، آلمانی، اردو، فرانسه، ژاپنی، عربی، اسپانیولی، تایلندی، چینی، روسی، مالایایی، کردی و بوسنیایی. 

مرحوم آیت‌الله سید مجتبی موسوی لاری نقش بسیار پررنگی در شیعه شدن پرفسور "حامد الگار" (hamid algar) داشت.

«حامد الگار استاد مطالعات اسلامی و زبان فارسی دپارتمان خاورمیانه دانشگاه کالیفرنیای آمریکا در بخش «مجموعه آثار» منتشره در زمینه انقلاب اسلامی به عنوان یکی از برگزیدگان بخش بین الملل دومین جشنواره بین المللی فارابی، موفق به کسب رتبه برتر گردید. الگار که به بیش از ده زبان زنده دنیا از جمله زبان فارسی، تسلط کامل دارد. در سال 1962 از دانشگاه تهران در رشته زبان فارسی فارغ التحصیل شده است و دکترای مطالعات اسلامی خود را از دانشگاه کمبریج در سال 1965 دریافت کرده است».

روزی مرحوم آیت‌الله موسوی لاری در جمع خصوص چگونگی شیعه شدن پرفسور الگار می‌گوید: «مجموعه چهار جلدی اعتقادات از توحید، عدل، نبوت و امامت و معاد تألیف کرده‌ام که این کتاب در آمریکا به انگلیسی چاپ و منتشر شده است که این کتاب را «دکترحامد الگار» ترجمه کرده است؛ ترجمه الگار نیز خود داستان جالبی دارد، من این کتاب را به صورت سلسله مقالات در مجله سروش چاپ و منتشر کرده بودم»

تاثیرات مقالات و نوشته‌های آیت‌الله موسوی لاری بر روی پرفسور حامد الگار به گونه‌ای بود که وی در نامه‌ای به آیت‌الله می‌نویسد: «مژده دهم من چند بار ترجمه خود را خواندم و هر بار که آن را خواندم، به مذهب شیعه نزدیک‌تر شدم و از ماه رمضان تغییر مذهب داده و شیعه شده‌ام».

تاثیرات شیعه شدن حامد الگار بگونه‌ای بود که عده‌ای از دانشجویان و استادان دانشگاه نیز شیعه شدند و این شیعه شدن تا حدی بود پرفسور الگار سپس در نامه ای به آیت‌الله موسوی لاری نوشت : «هفته‌ای نمی‌گذرد جز این که از ایالات متحده آمریکا به من خبر می‌دهند عده‌ای از روشنفکران با مطالعه کتاب به مذهب تشیع علاقه‌مند شده و بدان ‌گرویده اند».

در سال 1343 دفتر خیریه ای در شهر لار تأسیس کرد و برای تبلیغات اسلامی و آشنا ساختن نوجوانان روستایی به مبانی اسلام و کمک به قشر مستمند خدماتی از سوی دفتر آغاز شد و تا سال 1347 کار خود را دنبال کرد. خلاصه ی کار این دفتر اعزام طلاب به روستاها برای تعلیم مسائل اسلامی به کودکان و نوجوانان روستایی و تشکیل کلاس های دینی و تأمین لباس و لوازم التحریر هزاران دانش آموز مستمند و اقدام به برگزاری نماز جماعت در سطح مدارس لار بود؛ از جمله خدمات بنیادی این دفتر: احداث تعدادی ساختمان مسجد و حسینیه و مدرسه و درمانگاه در سطح روستاها بود و همچنین خدمات متنوع دیگری از ناحیه ی این دفتر خیریه صورت گرفت.

ایشان در تهیه و تنظیم مقالات اخلاق اسلامی در مجله ی مکتب اسلام ادامه داد و در سال 1353ش. مجموعه ی آن مقالات با تجدید نظر و اضافات به صورت کتابی تحت عنوان رسالت اخلاق در تکامل انسان انتشار یافت؛ که شش بار در ایران تجدید چاپ شده است.

در سال 1357 ش. به دعوت یکی از سازمان های اسلامی آمریکا و همچنین ادامه ی معالجات سفری به آن دیار کرد و ضمناً با صاحب نظران در زمینه ضرورت نشر مسائل اعتقادی اسلام به زبان های خارجی به مشاوره و گفت و گو پرداخت و سپس به انگلستان و فرانسه رفت و پس از بازگشت به نوشتن یک سلسله مقالات ایدئولوژی اسلامی در مجله سروش پرداخت؛ این مجموعه مقالات که اصول عقاید اسلامی را در بر می گرفت، تحت عنوان مبانی اعتقادات در اسلام در چهار جلد کتاب که شامل توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد بود انتشار یافت. کتب یادشده تاکنون به زبان های انگلیسی، روسی، فرانسه، اردو و اسپانیولی ترجمه شده و بعضی از مجلدات آن نیز به زبان های ژاپنی ، بلغاری، رومانیایی، چینی و بنگالی و آلمانی ترجمه شده است. ایشان در قم دفتری به نام «دفتر گسترش فرهنگ اسلامی خارج از کشور» تاسیس کرد که بعداً به عنوان «مرکز نشر معارف اسلامی در جهان» تغییر نام یافت.

 

مرحوم آیت‌الله موسوی لاری

این مرکز به نشر آثار اسلامی بخصوص آثار ترجمه شده ایشان پرداخت؛ اقدامی با هدف گسترش تعالیم اسلامی و مفاهیم قرآنی در اقصی نقاط دنیا. کتب منتشر شده از سوی این مرکز تبلیغاتی برای درخواست کنندگان مشتاق و تشنگان حقایق اسلامی اعم از افراد و یا هزاران مؤسسه و مدرسه و گروه ها و جمعیت های اسلامی از سراسر جهان به صورت اهدایی ارسال می شود که ثمرات و نتایج خدمات اسلامی و فرهنگی این مرکز در روشن ساختن اذهان انبوه عظیمی از مردم جهان نسبت به حقایق نورانی اسلام و جذب افراد بسیاری از غیر مسلمانان به سوی اسلام ضمن هزاران نامه ی دریافتی از ملیت های مختلف مردم انعکاس یافته و میلیون ها نفر را تغذیه فکری و معنوی کرده است. و هم اکنون ده ها هزار نامه در بایگانی این مرکز نگهداری می شود و همچنان کار تبلیغات اسلامی در سطحی گسترده در مناطق مختلف جهان ادامه دارد. همچنین این مرکز اقدام به چاپ قرآن کریم با ترجمه ی انگلیسی و فرانسه و اسپانیولی و روسی نمود که به متقاضیان از کشورهای مختلف اهدا می شود.

در سال 1372 ش.به لحاظ تأثیری که نشر کتب روسی ایشان در جمهوری آذربایجان به جای گذاشت، آکادمی علوم جمهوری آذربایجان در باکو دکترای افتخاری به عنوان ایشان صادر کرد. و به همین مناسبت مراسمی در دانشگاه باکو برگزار نمود.

منبع:رجانیوز


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/23:: 10:11 صبح     |     () نظر
 
تقی بی نمازکیست؟

سید یونس گوید": به مشهد مقدس مشرف بودم؛ یک روز متوجه شدم که پولم تمام شده* پول برگشت به وطن ندارم ؛به حرم رفتم به امام رضا (ع) عرض کردم" پولم تمام شده" قرض دستی می خواهم" که به محض رسیدن به وطن پول دریافتی را پس میدهم؛ شب در خواب از طرف امام به من گفتند":فردا صبح وقت اذان در جلو درب فلان صحن حاضرمی شوی هر کس اول وارد حیاط شد قرض دستی می گیری ؛در موعد مقرره در محل حضور یافتم دیدم اولین کس همشهری ما تقی بی نماز اهل آذرشهر است*
من او را از دور می شناختم چون به بی نمازی معروف بود از وی کراهت داشتم؛ خود را از او پنهان کردم و چیزی نگفتم باز به حرم رفتم تقاضای خود را تکرار کردم؛ شب خواب دیشب تکرار شد ؛صبح به گمان اینکه حتماً عوض شده در محل حاضر شدم؛ باز تقی بی نماز را دیدم از او رو گردانیده به حرم رفتم عرض کردم آقا":من پول رایگان نمی خواهم فقط قرض دستی بدهید*
شب سوم همان خواب قبلی تکرار شد؛ صبح سوم وقتی او را دیدم خود را سرزنش کردم که من با نماز مردم چه کار دارم وظیفه من اطاعت از امام بود؛ جلو رفتم سلام و زیارت قبول گفتم وی با گرمی مرا تحویل گرفت ؛گفتم آقا تقی قرض دستی نیاز دارم بیشتر از آنچه خواستم پرداخت کرد* بعد پرسید کی به وطن خواهی رفت ؟ گفتم پس فردا گفت فلان ساعت در همان جا باش باهم برویم؛ تا در راه ناراحت نباشی باهم می رویم؛ در وقت مقرره در محل معینه حضور یافتم *گفت ":سید بیا به گردنم سوار شو برویم* گفتم بد است مردم می بینند؛ گفت کسی تو را نمی بیند؛ سوار شدم گفت: چشم خود را ببند متوجه شدم او به هوا اوج گرفت؛ پس از چند دقیقه دیدم در آذرشهر هستیم* خواست برود مانع شدم بعد پرسیدم چرا به شما تقی بی نماز گویند؟
گفت:" چون در نزد مردم نماز نمی خوانم گفتم": پس کجا نماز می خوانید؟ گفت: در پشت سر امام زمان (عج) * گفتم: این پرواز کردن شما چه بود؟ گفت: خود امام یاد داده هر وقت شوق زیارت مشهد و کربلا وغیره داشتم این طور می روم و برمی گردم * حالا فهمیدم تقی بی نماز نیست بلکه از اولیاء الهی است * دوستان خداوند در میان بندگان مجهول و نامعلوم است پس نباید کسی را حقیر شمرد.*


عارفی گوید" گرسنه بودم از بازار عبور می کردم بوی کباب مرا به خود جلب کرد خواستم وارد کبابی بشوم دیدم پول ندارم؛ به خود گفتم نسیه می خورم ولی بعد فکر کردم شاید "کبابی نسیه قبول نکرد "سپس خود را سرزنش کردم چقدر پر طمع هستی حالا شخصی پیدا می کنم؛ پس گردنی می زنم تا او چند سیلی آبدار بزند بوی کباب را فراموش می کنی؛ وقتی چنین کردم* او گفت"" آقای شیخ دل تو کباب می خواهد گناه من چیست؟ شرمنده شدم عذر خواهی کردم*


این حدیث از معصومین (ع) رسیده از همه ی گناهان پرهیز کنید غضب خداوند در میان گناهان مجهول است* دعاها را کوچک نشمارید شاید به درجه اجابت رسید* کسی را حقیر نشمارید؛ دوستان خداوند در میان مردم پنهان است حالا جا دارد دعا کنیم" خدایا ما را با دوستانت دوست بگردان و محبت آنان را در دل ما سرشار کن الهی "هرچه در دنیا و در آخرت به محمد و آل محمد (ص) عطا می کنی به ما نیز مرحمت کن و عزت دنیا و آخرت را به ما عطا فرما و ما را از یاران امام زمان(عج)مقرر فرما؛ قلب نازنین آن بزرگوار را از ما راضی و خشنود بگردان؛ قبر را بر ما مبارک و مرگ را بر ما آسان و آخرین ساعت عمر ما را شهادت در راه دینت کن ، لیاقت بندگی و شیعگی بر ما عطا فرما با بنده نوازی عیب و ایراد ما را برطرف کن و اخلاق حسنه به ما عنایت فرما .

منبع:عمارنامه


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/22:: 7:55 عصر     |     () نظر
 
اشغال قسمتی از عربستان توسط اسرائیل

به گزارش فرهنگ نیوز ، اکنون سال‌ها است که رژیم صهیونیستی بخشی از خاک عربستان سعودی را به تصرف خود درآورده، بدون آنکه حتی مردم این کشور از این موضوع مطلع باشند، این درحالی‌است که آل‌سعود نیز هیچ اقدامی برای باز پس گرفتن آن از خود نشان دهد.

"جزیره تیران" به طور رسمی تابع کشور عربستان سعودی است و در اسناد سازمان ملل این جزیرها متعلق به استان تبوک عربستان می باشد و در ورودی تنگه تیران قرار دارد و خلیج عقبه را از دریای سرخ جدا می‌کند.
مساحت جزیره تیران بالغ بر 80 کیلومتر مربع است. این جزیره به همراه "جزیره صنافیر" که مساحت آن بالغ بر 33 کیلومتر مربع است، قبل از جنگ شش روزه در سال 1967 از سوی "ملک فیصل" در اختیار جمال عبدالناصر،‌ رئیس جمهور وقت مصر قرار گرفت تا مصر از این جزایر در جنگ علیه رژیم صهیونیستی استفاده کند.
در 1968 بعد از شکست اعراب از اسرائیل این جزایر به تصرف اسرائیل درآمد. 11 ماه پس از تصرف این جزایر توسط ارتش رژیم صهیونیستی، فیصل که در آن زمان سفیر عربستان در امریکا بود، از اشغال خاک کشورش آگاه می‌شود و در نامه‌ای به وزارت خارجه آمریکا نسبت به اشغال تیران و صنافیر اعتراض می‌کند.
"اسحاق رابین"، سفیر وقت رژیم صهیونیستی در آمریکا به فیصل پاسخ می‌دهد که فقط سه نفر از نیروهای جنبش فتح می‌توانند تنگه تیران را ببندند، از این رو این جزایر از اهمیت فوق العاده‌ای برای اسرائیل برخوردار است و به همین دلیل تکلیف جزایر فوق باید طی توافقنامه‌ای امنیتی میان عربستان و اسراییل تعیین شود.
 

 
به این ترتیب دو جزیره تیران و صنافیر به تصرف ارتش رژیم صهیونیستی درمی‌آید تا نوبت به امضای پیمان صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل در سال 1979 می‌رسد. براساس این پیمان رژیم صهیونیستی می‌بایست از این دو جزیره خارج می‌شد و آن را در اختیار نیروهای ناظر بین المللی وابسته به سازمان ملل متحد قرار می‌داد تا بدین وسیله مناقشه مصر و رژیم صهیونیستی پایان یابد.
در مقابل نیز عملا مشاهده شد که آل‌سعود هیچ اقدام یا تلاشی برای بازگرداندن این دو جزیره که بخشی از خاک عربستان به شمار می‌آید، بعمل نیاورد. برخی معتقدند، این جزایر مرجانی که هیچ آب و نفتی در آنها یافت نمی‌شود، ارزش زیادی برای ریاض ندارد، اما این استدلالی نیست که بتوان به آن استناد جست، چون اگرچه این جزایر دارای هیچ منبع نفتی یا آبی نیست، اما از موقعیت استراتژیکی برخوردار هستند، بگونه‌ای که باید آن‌دو را دروازه ورود به خلیج عقبه بر شمرد.
در واقع باید گفت، این استدلال بیشتر به حقیقت نزدیک است که دلیل سکوت عربستان سعودی نگرانی مقامات این کشور از این بود که دنیا و بخصوص جهان عرب متوجه این رسوایی و افتضاح تاریخی عربستان شود که خاندان حاکم بر این کشور بخشی از سرزمین حجاز را اول به رژیم صهیونیستی و سپس به سازمان ملل باخته و البته حضور نیروهای وابسته به سازمان ملل در این دو جزیره به معنای حضور رژیم صهیونیستی در آنها است، چون به اعتقاد مسلمانان و اعراب سرزمین حجاز دارای قداست خاصی است و رسانه‌ای شدن این واقعیت موجب سرافکندگی خاندانی خواهد شد که ادعای رهبری جهان عرب و اسلام را دارد.
 
عربستان و ادعا در برابر جزایر سه‌گانه ایران
 
عربستان سعودی همواره با تاکید بسیار بر حراست و نگهبانی از سرزمین‌های عربی در ماجرای جزایر سه‌گانه، ایران را متهم به اشغال جزایر تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی می‌کنند و این درحالی است که جزایر خودشان سال‌ها است در اشغال رژیم صهیونیستی است و سران سعودی جرات اعتراض به اشغالگران را ندارند.
اگر بخواهیم از محل دقیق جزایر تیران و صنافیر سخن بگوییم، باید گفت این دو جزیره در دهانه ورودی خلیج عقبه، یعنی تنگه تیران در شمال دریای سرخ قرار دارند. عربستان سعودی، اردن، رژیم صهیونیستی و مصر کشورهای حوزه خلیج عقبه را تشکیل می‌دهند. کشورهای عربستان و مصر در دو طرف تنگه تیران قرار دارند.
 

خلیج عقبه تنها راه دسترسی مستقیم رژیم صهیونیستی به دریای سرخ است، هم اکنون این رژیم نه تنها کنترل دو جزیره صنافیر و تیران را در دست دارد، بلکه عملا کنترل تنگه تیران نیز در اختیار رژیم صهیونیستی است.

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/22:: 7:52 عصر     |     () نظر
 
آیاروابط آن لاین برای فرزندانمان سودمند است؟

به گزارش گرداب، مدیریت احساسات در دنیای آن‌لاین، انگیزاننده قوی‌ای در بین کودکان برای رسیدن به اعتماد به نفس و پذیرش اجتماعی است همچنین این روش راهی برای درگیر شدن در فعالیت‌های آن‌لاین و آفلاین است.

کودکان و فرزندان این عصر بسیار علاقه‌مندند که در دنیای آن‌لاین به ارائه شخصیت خود بپردازند زیرا در این فضا دیگران هیچ راهی برای دستیابی به حقیقت مخفی‌شده در پشت احساسات فرد مقابل وجود ندارد، لذا نسل حاضر این روش را راهی خوب برای بروز شخصیت خود به دیگران ‌یافته است.

کوتاهی راه ارتباطات با دیگران در فضای سایبر نیز احتمال گسترش روابط عمیق با فرد مقابل را کم می‌کند، زیرا همان‌طور که برقراری ارتباط در این فضا به سرعت صورت می‌گیرد قطع رابطه نیز با همان سرعت امکان‌پذیر است. دلیل عدم وجود ارتباط عمیق در این فضا نیز همان فاکتور‌هایی است که در انتهای خبر پیش بدان اشاره نمودیم.

پیامک‌بازی از طریق گوشی و نیز پلتفورم اکثر شبکه‌های اجتماعی‌، هم‌چون توییتر و فیس‌بوک فضای ارتباطات مدوام امّا کوتاه را برای انسان فراهم می‌کنند؛ فضایی که در آن نمی‌توان به طور قوی احساسات و تفکرات را که اصول زیربنایی ارتباط هستند، به اشتراک گذاشت. علاوه بر تمامی نکات یاد شده یک امر کاملا واضح نیز وجود دارد و آن این است که انسان به جای اینکه زمانش را صرف ارتباط چهره به چهره کند، آن را صرف ارتباط مجازی می‌کند.


نداشتن تجربه در ارتباطات اجتماعی باعث می‌شود که فرزندانمان در آینده در برقراری ارتباط سالم با مشکلات جدی و جبران‌ناپذیری مواجه شوند. بگذارید چنین بیان کنیم، روابط اجتماعی همواره از طریق تجربه و کسب مهارت‌های ارتباطی‌ای همچون خواندن حالات چهره، تفسیر حالت صدا و احساس همدردی، گسترده می‌شوند. لذا گذراندن زمان در فضای آن‌لاین باعث می‌شود که آن‌ها شانس تجربه ارتباطات اجتماعی را از دست بدهند و نتوانند تجربه کافی در کسب مهارت‌های یاد شده داشته باشند و در نتیجه همواره از گسترش روابط ترس داشته باشند.

بنابراین هیچ جای تعجب نیست که افزایش چشمگیر احساس خودشیفتگی در بشر و کاهش روزافزون حس همدردی در فضای اجتماع در چند دهه اخیر، همزمان با رشد چشمگیر تکنولوژی اطلاعات و وقف نسل جوان در فعالیت‌های آن‌لاین صورت پذیرفته باشد. اگرچه فرزند شما در فعالیت‌های زیادی همچون ارتباط با هم‌محله‌ای‌ها، دوستان مدرسه و نیز آشنایان شرکت دارند ولی فرزندان امروز سهم زیادی از زمانشان را در فضای آن‌لاین می‌گذرانند.
 
بنابر گزارش‌های جهانی، نسل کنونی بیش از هفت و نیم ساعت از شبانه‌روزشان را به تعامل با فعالیت‌های تکنولوژیک غیر مرتبط با مدرسه‌شان می‌گذرانند، در نتیجه زمانی که آن‌ها به برقراری روابط در دنیای واقعی می‌پردازند بسیار کمتر از نسل‌های گذشته و نیز بسیار کمتر از حد تصور شماست.


البته ذکر تمامی این موارد بدان معنا نیست که فرزندانمان بایستی به طور کامل از برقراری ارتباطات آن‌لاین بپرهیزند بلکه بدون هیچ شکی، در آینده‌ای بسیار نزدیک روابط مجازی (البته با رعایت تمامی ملاحظاتش) جزء جدایی‌ناپذیر از زندگی بشر خواهد شد؛ ولی نکته این‌جاست که با صرف این همه وقت در فضای آن‌لاین نسل بعدی سعی می‌کند که ارتباط مجازی را جایگزین ارتباط مستقیم کند.

روابط مجازی هدایت نشده و افسار گسیخته به مرور زمان بر تمامی انواع ارتباطات انسانی بشر تاثیر گذاشته و تسلط پیدا می‌کند. به طور مثال در بسیاری از کشورهای پیشرفته، گروهی از نوجوانان وجود دارند که دور هم جمع می‌شوند و به جای صحبت با هم به یکدیگر پیامک می‌زنند. البته این عادت به پیامک زدن حتی در فضای روابط جنسی‌شان نیز وارد شده و خود باعث ایجاد پدیده‌ای بسیار نگران‌کننده شده است؛ پدیده‌ای که به عنوان یک معضل تکنولوژیک توسط بسیاری از موسسات روانشناختی در این کشورها مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/19:: 7:21 عصر     |     () نظر
 
توهم مضحک شیخ های عرب درباره جزایر ایرانی ازکجاناشی می شود؟

به گزارش خبرنگار پارلمانی باشگاه خبرنگاران؛ "جزیره" به قسمتی از زمین که گرداگردآن را آب فرا گرفته باشد، گفته می‌شود و قاعدتا جزایر در اطراف دریاهابوده ویکی از نقاط مهم و حساس کشورها به شمار می‌رود.

جمهوری اسلامی ایران حدود 2 هزار و 700 کیلومتر مربع مرز آبی با همسایگان خود در دریای خزر، خلیج فارس ودریای عمان دارد که طبعا این سواحل و مرزهای آبی ، جزایر متعددی را در خودجای داده است.

خلیج فارس که بیشترین مرز آبی را با سایر کشورهاداراست حدود 30 جزیره مسکونی و غیرمسکونی دارد که جزایر "مینو"، "خورموسی" بونه"، "دارا"، "قبرناخدا"، "خارک"، "خارکو"، "عباسک"،‌ "میرمهنا"، "فارسی"، "تهمادو" نخیلو"، "گرم"، "لاوان"، "شکور"، "هندورابی"، "کیش"، "فرور بزرگ"، "فرور کوچک"، "سیری"، "قشم" ناز"، "هرمز"، "هنگام"، "لارک"، "ابوموسی"، "تنب بزرگ" و "تنب کوچک" از جمله این جزایرهستند.

اما در این میان سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک کهبه جزایر "سه‌گانه" معروف شده‌اند، به لحاظ نظامی فوق‌العاده مهم و دارایموقعیت ویژه تدافعی هستند، از این جهت موقعیت مهم این جزایر باعث برخیحساسیت‌ها شده است.

جزایر سه‌گانه در جنوبی‌ترین استان جمهوریاسلامی ایران یعنی استان هرمزگان با مرکزیت بندرعباس قرار دارند،این استان نیز در جنوب ایران و در شمال تنگه هرمز قرار داشته و کرانه‌های ایناستان در شرق به دریای عمان و در غرب به خلیج فارس امتداد می‌یابد، استان هرمزگان با 71 هزار و 193 کیلومتر مربع مساحت 3.4 درصد مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است.

*جزیرهتنب بزرگ‌

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/12/19:: 7:13 عصر     |     () نظر
   1   2   3   4   5      >
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ