سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که دانشمند را حقیر شمرد، مرا حقیر شمرده است و هرکس مرا حقیر بشمرد، کافر است [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
بیستجان لنجان
 
چهارراه برای شادبودن

بدون شک مشکلات و محدودیت‌ها زیاد است و اینجاست که انسان و معجزه شگرف انسانی متبلور می‌شود؛ «انسان‌ هرآنچه می‌خواهد بشود، باید بشود و می‌تواند بشود؛ اگر بخواهد و اراده کند». انسان موجودی است که می‌تواند حرکت‌ها را تغییر دهد؛ زمین را به گونه‌ای دیگر و زمان را به شیوه‌ای دیگر.

انسان در اوج عجز و نیاز، عجیب و قدرتمند است؛ یعنی هرچند تابع بستر و شرایط است، ولی مطیعی بی‌چون و چرا نیست و به طور مستمر در پی آن است که تغییر و تحولی دیگر ایجاد کند. این ویژگی اوست و قدرتی است که خداوند به او داده است.

اصل شادی همانا دلشادی و خوشحالی است که آن را باید در درون خود جست و جو کنیم و نه هیچ کجای دیگر، پس آنگاه که احساس رضایت، خشنودی و لذت کردید، به سمت شادی گام برداشته‌اید.

به گزارش ایسنا، چهار پیشنهاد وجود دارد که که می‌توانید راجع به آن فکر کنید و بعد تصمیم بگیرید تا روال زندگی تان را تغییر دهید.

اولین پیشنهاد


می‌دانیم که با سختی‌ها و کاستی‌های موجود در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی مشکل است، اما سعی کنید تا همیشه ذهن و فکر خود را از خاطرات خشنود کننده گذشته لبریز کنید. این ذهن و فکر و اندیشه‌های ما هستند که چرخ‌های ما را آماده می‌سازند تا در جهت آنها به حرکت درآییم.

خاطرات شادی به نتایج شادی آور منتهی می‌شوند. ما می‌توانیم قربانی شرایط شویم یا بر شرایط غلبه کنیم، می‌توانیم از آزادی و عظمت خود بگذریم و به شرایط اجازه می‌دهیم که بر ما مسلط شود یا اینکه خود یک انتخاب کننده باشیم. در این جهت آنچه مهم است، برداشت ماست.

 

دومین پیشنهاد


از عادت کردن بدون چون و چرا به شادی نگران نباشید. آنقدر تمرین کنید و آنقدر وجود و افکار و امیالتان را از آنچه باعث شادی‌تان می‌شود پر کنید تا شاد شوید. شادی تنها داروی شفابخشی است که هیچ گونه عوارض جانبی ندارد. شادی به چشمان‌تان درخشش، به نگاه‌تان عشق، به لبخندتان جذابیت، به سیمای‌تان زیبایی و به حرکات‌تان اطمینان و سرزندگی می‌بخشد. مطمئن باشید که هر چهره‌ای با لبخند زیباتر است.

 

سومین پیشنهاد


به گزارش ایران پاک، برای افزایش رضایت خود،‌ خشنودی و شادی خود را زیاد و زیادتر کنید. تا اینکه از لحظات زندگی خود بیشترین لذت را ببرید. برای گسترش سطوح شادی و شادابی خود، حتی در مواقعی که باید ظاهری غمگین به خود بگیرید، درون خود را از شادی و رضایت خالی نکنید و آگاه باشید که بزرگ‌ترین نعمت شادی است، زیرا انسان به همان اندازه که به آب و نان نیاز دارد، به شادی و خنده نیازمند است؛ هم برای جسمش و هم برای جانش، خوش مشربی تکمیل کننده شادی و خشنودی زندگی است.

زندگی دشوار است و همیشه هم منصفانه نیست، ولی این بدان معنا نیست که زندگی نمی‌تواند خوب باشد، یا نمی‌تواند پاداش دهنده و لذت بخش و دوست داشتنی باشد! هنوز و همیشه دلایل فراوانی داریم که به زندگی «آری» بگوییم و از آن سرشار شویم.

 

چهارمین و آخرین پیشنهاد


عمیقا زندگی خود و دیگران (به خصوص نزدیکان خود) را دوست داشته باشید. بگذارید آنها بفهمند که چقدر دوستشان دارید. از ابراز محبت و احساسات به دیگران دریغ نکنید و نگران نباشید. متوجه دیگران و علاقه‌مند به آنها باشید تا آنها نیز چنین نباشند. به خاطر اندکی مشکل و ناراحتی همه زندگی و وجودتان را به پریشانی نکشید. هرچند رنج امری گریزناپذیر است و می‌توان از آن اجتناب کرد. کافی است از روشهای سازنده استفاده کنیم.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/8/22:: 1:15 عصر     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ