سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت با شهوت در یک دل جای نمی گیرد . [امام علی علیه السلام]
بیستجان لنجان
 
شباهت های حضرت علی اکبر(ع) به رسول الله(ص)

«هرگاه مشتاق زیارت پیامبر اکرم(ص) می شدیم، به علی اکبر (ع) نگاه می کردیم زیرا او شبیه ترین فرد به پیامبر(ص) در صورت و سیرت و سخن گفتن بود».

این توصیف بلند، پرمعنا و نغز امام حسین(ع) از فرزند برومند و جوان رشیدشان علی اکبر(ع) است. توصیفی که عظمت و بزرگی حضرت علی اکبر(ع) را با رساترین وبلیغ ترین وجهی بیان می کند.

بنا به نقل مشهور حضرت علی اکبر(ع) نخستین فرزند امام حسین(ع) است که در 11 شعبان سال سی و سه هجری قمری متولد شد. مادر آن حضرت، لیلا دختر ابومره بن عروه بن مسعود ثقفی است.

علت انتخاب نام علی اکبر(ع)

در اسلام نام گذاری فرزند مورد توجه بسیار قرار گرفته و انتخاب نام مناسب یکی از حقوق فرزند بر پدر و مادر دانسته شده است. امام علی(ع) در این باره در نهج‌البلاغه می فرمایند:« و حق الولد علی الوالد ان یحسن اسمه؛ یکی از حقوق  فرزند این است که برای او نام نیک انتخاب کنند».

امام حسین(ع) نیز به دلیل علاقه بسیاری که به پدر بزرگوارشان داشتند و می خواستند یاد و نام آن حضرت را در اذهان زنده نگه دارند، نام سه پسر خودرا «علی» گذاشتند. از این رو فرزند اول به علی اکبر، فرزند دوم به علی اوسط و فرزند سوم به علی اصغر معروف شدند.

فضایل علی  اکبر(ع) در کلام امام حسین(ع)

امام حسین(ع) که به دلیل علاقه بسیار به پدر بزرگوارشان نام فرزند خود را «علی» نهادند، در سیما و سیرت او پیامبر اکرم(ص) را مشاهده می کردند و هرگاه که دلتنگ جد بزرگوارشان می شدند، به فرزند برومند خود نگاه می کردند و با تماشای آن حضرت، به یاد جدشان رسول مکرم اسلام (ص) می افتادند.

حضرت علی  اکبر(ع) نه فقط برای پدربزرگوارشان یادآور پیامبر اکرم(ص) بودند که سایر خاندان آن حضرت نیز چنین حسی داشتند و آن گاه که از دوری و فراق پیامبر اکرم(ص) غمگین می شدند و شوق دیدار پیامبر اکرم(ص) در جانشان شعله می کشید، آتش شور و اشتیاق خود را با نگاه کردن به حضرت علی اکبر(ع) تا حدی فرو می نشاندند.

امام حسین(ع) آشکارا به این موضوع اشاره می فرمایند که حضرت علی اکبر(ع) آخرین ساعت های عمر با برکت خود را سپری می کند؛ زمانی که فرزند بزرگوارش لباس جنگ بر تن کرده و عازم میدان نبرد است. در این جا امام(ع) چنان با عظمت و بزرگی از حضرت علی اکبر(ع) یاد می کنند که در قلب تاریخ حک می شود.

آن حضرت در این جمله نجواگونه با پروردگار که شدت علاقه خود را به فرزندشان علی اکبر(ع)، ابراز می دارند، می فرمایند:«اللهم اشهد علی هوالاء القوم فقد برزالیهم غلام اشبه الناس خَلقا و خُلقا و منطقا برسولک محمد(ص) کنا اذا اشتقنا الی وجه رسولک نظرنا الی وجهه؛ خداوندا گواه باش که جوانی برای جنگ با آنان می رود که شبیه ترین مردم به پیامبر(ص) از جهت صورت و سیرت و سخن گفتن است و ما هرگاه مشتاق دیدار پیامبرت می شدیم به او نگاه می کردیم.»

سه شباهت علی اکبر(ع) به پیامبر اکرم(ص)

گرچه ظاهراً در تاریخ به تفصیل ویژگی سیرت و صورت حضرت علی اکبر(ع) بیان نشده است اما همین جمله کوتاه سه شباهت علی اکبر(ع) به پیامبر اکرم(ص) را بیان می کند. اول؛ شباهت اخلاقی است. آن چه از این روایت استفاده می شود این است که حضرت علی اکبر‌(ع) اخلاقی بسیار نیکو و پسندیده داشت و در این نیک خُلقی به پیامبر اکرم(ص) که قرآن خُلق آن حضرت را تحسین می کند، شباهت داشت. می دانیم که قرآن کریم از حُسن اخلاق پیامبراکرم(ص) با تجلیل و تحسین یاد می کند و می فرماید: وَاِنِّک لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ (قلم/4) و بر اثر همین حسن خلق و نوع برخورد پیامبر اکرم(ص) با مردم بود که اسلام با سرعت چشمگیری گسترش یافت. با این اوصاف، اخلاق حضرت علی اکبر (ع) شباهت کامل به پیامبر اکرم(ص) داشت که امام حسین(ع) آن را بیان می کنند.

دوم؛ شباهت ظاهری و جسمانی است که با عبارت «خَلقاً» در روایت به آن اشاره شده است. بنابر توصیف امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع) از نظر چهره و شمایل نیز به پیامبر اکرم(ص) شباهت کامل داشت، این شباهت بین اصحاب پیامبر اکرم (ص) هم که آن جناب را دیده بودند، معروفیت داشت و تمام بنی هاشم و اصحاب پیامبر(ص) وقتی دلتنگ پیامبر اکرم(ص) می شدند به زیارت حضرت علی اکبر(ع) می رفتند.

اما سومین شباهت، شباهت حضرت علی اکبر(ع) به پیامبر اکرم(ص) در سخن گفتن و گفتار بود. چنان که مسلم است، پیامبر اکرم(ص) بیانی بسیار زیبا و فصیح داشتند و بسیار روشن و واضح سخن می گفتند و خوش بیان، خوش لحن و خوش صدا بودند.

از این رو حضرت علی اکبر(ع) این خصوصیات را از جدش رسول خدا(ص) به ارث برده بود و کاملاً شبیه آن حضرت سخن می گفت.

تاکید حضرت علی  اکبر(ع) در رجزخوانی های روز عاشورا بر قرابت و نزدیکی به پیامبر اکرم(ص) خود گواهی عینی بر این توصیف امام حسین(ع) از فرزند برومندشان است. او در هنگامه نبرد با یزیدیان چنین می سراید:« انا علی بن الحسین بن علی/ نحن و بیت ا... اولی بالنبی/ من شبث ذاک و من شمرالدنی...؛ من علی پسر حسین بن علی(ع) هستم. به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر(ص) نزدیک تریم از این شبث( بن ربعی از لشکریان یزید) و از شمرپست...».


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 92/3/31:: 9:5 صبح     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ