سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بزرگى آفریننده در اندیشه‏ات ، آفریده را خرد مى‏نمایاند در دیده‏ات . [نهج البلاغه]
بیستجان لنجان
 
عزاداری سیاسی، عزاداری سکولار

 

 

 

عاشورا

یکی از اموری که در این سال ها برخی افراد مذهبی درگیر آن هستند این است که نحوه اداره مجالس عزای امام حسین علیه السلام چگونه باید باشد. گویا همه بر این اتفاق دارند که روز به روز باید بر کیفیت و کمیت این مجالس افزوده شود. اما اختلاف در این است که چه چیزی کیفیت محسوب می شود.


برخی برآنند که در این مجالس به طور محض باید به روضه خوانی پرداخته شود و اگر سخنرانی نیز می شود باید فقط و فقط در مورد اهل بیت علیهم السلام باشد. مثلا فضائل آنان بیان شود و نباید وارد مسائل سیاسی به هیچ وجه شد. ورود در مسائل سیاسی را دون شأن مجلس امام حسین علیه السلام می دانند و می گویند نباید مجالس را با این امور تنزل داد و سبک نمود. این دسته از افراد حتی بیان درس های عاشورا را بر فراز منبر بر نمی تابند و می گویند از مقام امامت و فضائل امام حسین علیه السلام برای مردم بگو و به بحث های این چنینی کاری نداشته باش.

وقتی بحث از اهداف قیام عاشورا به میان بیاوری مثل امر به معروف و مبارزه با ظلم و تن ندادن به ذلت و امثال این مفاهیمی که به نحوی به زندگی اجتماعی مرتبط است و انسان را از دین فردی و در کنج خانه دور می کند، باز عده ای زبان به اعتراض می گشایند که این نحوه بحث ها و تحلیل ها ما را به نتیجه نمی رساند. اصلا امام حسین علیه السلام کی قیام نمود بلکه او را کشتند.

این جریان خزنده در ده سال اخیر به طور مرموزی خود را به بیشتر محافل مذهبی گسترش داده و نوعی سکولاریزم را ترویج می کند.

شکی نیست که مجالس اهل بیت علیهم السلام جای دعواها و منازعات سیاسی نیست و شاید افراط برخی سیاسیون در این زمینه در سال های نه چندان دور، این افراد را که زمینه چنین انحرافی را داشته اند بر این سیاست زدایی از مجالس مصمم تر نموده است. فلذا متاسفانه اخیرا به وفور مشاهده می شود که برای عزاداری از سخنران استفاده نمی شود تا به تبیین مسأله عاشورا بپردازد و اگر دعوت شود برای او از جانب دعوت کننده موضوع تعیین می شود و اگر این هم نباشد سخنرانانی دعوت می شوند که حرف دعوت کننده را به کرسی بنشاند نه این که حقائق را آزادانه، مثل امام حسین علیه السلام، بدون وابستگی بر زبان جاری کند.

منبع:تبیان

امام حسینی که از لس آنجلس و لندن برای مخاطبین تبیین می شود و عاشورایی که از این حلقوم ها توضیح داده می شود به تو می آموزد که برای رسیدن یک عده به مطامع خودشان شمشیر را به جای فرود آوردن بر سر کفر و استکبار و تفرعن باید بر فرق خودت فرو آوری و صد البته چنین فرقهای سری شایسته اند که خود صاحبانش با شمشیر بر آن بکوبند و آن را بشکافند!!

 

اما آیا نباید در مجالس اهل بیت علیهم السلام تحلیل سیاسی ارائه شود؟! اگر بشود دیگر مجلس، مجلس اهل بیت علیهم السلام نخواهد بود؟! اگر این تفکر صحیح باشد پس باید گفت از آنجا که خداوند قداستش از امام حسین علیه السلام بالاتر است پس در نماز جمعه که نماز است و ذکر الله می باشد چنان چه در سوره جمعه و منافقون خداوند از این نماز تعبیر به ذکر الله نموده است، به طریق اولی نباید به مسائل دست اول جهان اسلام پرداخته شود.

چه شده است که نماز که از همه عبادات فرعی تر و فردی تر به نظر می رسد اسلام آن را تهی از سخنرانی و مسائل سیاسی نپسندیده است. فلذا حقیر در مقاله ای به مناسبت شهادت امام باقر علیه السلام در آخرین مناسبتی که گذشت این مسأله را تبیین نمودم و حدیثی را نقل کردم که مدرک فقهای ما برای این فرع است که خطیب جمعه باید مخاطبان را با مسائل دست اول دنیای اسلام آشنا کند، نماز عید فطر و قربان نیز از این قاعده مستثنا نیستند.

حالا بعضی به بهانه قداست مجالس امام حسین علیه السلام می خواهند این مجالس را از بیان حقائق تهی کنند. بزرگترین خیانت به مجالس امام حسین علیه السلام همین جاست، چرا که امام حسین علیه السلام انقلابی ترین فرد عالم است، مبارز ترین فرد عالم است، عاشورا مکتب مبارزه و درس مقاومت در برابر ظلم است، اما چه می شود که روضه خوان هایی پیدا می شوند که در دربار شاه حاضر شده و به روضه خوانی می پردازند و امروز شبکه هایی ماهواره ای مثل قارچ رشد می کنند و از امریکا و انگلیس برای مردم جهان می خواهند امام حسین علیه السلام را به دنیا معرفی کنند؟! مثل این که یزید به میدان آمده و می گوید: بیایید قرائت من از حسین را بپذیرید. یزید هم می خواست حسین علیه السلام بماند لکن بیعت کند و در گوشه ای بخزد و به هیچ چیزی که در دنیای آن موقع اسلام می گذشت کاری نداشته باشد و اعتراضی نکند و صدای خشم خود را فرو ببرد اما «ابی الله ذلک لنا و حجور طابت و طهرت».

امام حسینی که از لس آنجلس و لندن برای مخاطبین تبیین می شود و عاشورایی که از این حلقوم ها توضیح داده می شود به تو می آموزد که برای رسیدن یک عده به مطامع خودشان شمشیر را به جای فرود آوردن بر سر کفر و استکبار و تفرعن باید بر فرق خودت فرو آوری و صد البته چنین فرقهای سری شایسته اند که خود صاحبانش با شمشیر بر آن بکوبند و آن را بشکافند!!

ماهواره

چنین تبیین ها و قرائت ها از عاشوراست که به تو می آموزد «ریا در مجلس امام حسین علیه السلام راه ندارد. هر چه بگویی و بکنی عزاداریست و کسی را حق اعتراض نیست» چه شده است در نماز که برترین عبادت است و از آن خداست شیطان دست می برد و خداوند می فرماید «فویل للمصلین الذین هم عن صلواتهم ساهون الذین هم یرائون» اما مجلس امام حسین علیه السلام از نماز هم بالاتر است و نعوذ بالله از خدا و قرآن هم بالاتر چه را که خدا نتوانسته شیطان را از تسلط بر بنده اش در نماز جلوگیری کند ولی امام حسین علیه السلام توانسته است!!!

فأین تذهبون؟! این فقط بندگان مخلصند که از دستبرد شیطان به دورند.

و چون مجالس و عزاداری بر امام حسین علیه السلام از اعظم قربات و عبادات است ابلیس لعین و شیطان بزرگ بیشتر از هر امری به دنبال به انحراف کشیدن این مجالس اند، امریکا را عاشورا از این مملکت بیرون کرد، بینی استکبار را در هشت سال دفاع مقدس، عاشورا بر خاک مالید، اما کدام عاشورا؟! عاشورای سکولار؟! نه، هرگز، بلکه عاشورایی که خمینی کبیر(ره) به این ملت آموزش داد. قرائتی که وی از حسین بن علی علیهماالسلام به این ملت ارائه کرد. فلذا می فرمود:

«سید الشهدا مى‏دانست که دارد چه مى‏کند، مى‏دانست که اینجا، این سفر این طورى است. خوب، از خطبه‏هاى بین راه هایشان و از فرمایشاتى که کردند معلوم است که مسأله این بوده است که ... نه، اینکه مسأله این بوده است که حالا چون مى‏خواستند بروند آنجا، ببینند چه مى‏شود. وضع جورى بوده است که باید بشود، باید این فداکارى بشود تا اینکه کار درست بشود. و ما هم امروز هر چه داریم از آن فداکارى است که آن فداکارى براى اسلام بود که همان مقدارى که تا حالا [دوام‏] آورده است از همان بوده است. و ما باید این را، این پایگاه را حفظش بکنیم و فداکارى را به مردم یاد بدهیم که باید فداکارى بکنید. فقط قضیه این نیست که ما براى سید الشهدا گریه کنیم، آن هم البته بزرگ است، لکن فداکاری هایش را باید حساب بکنیم. باید ارزش آن کارى که او کرده است و آن بساط ظلمى که به هم زده است، [بیان کنیم‏] مى‏خواستند بکشانند به کفر و آن مسائلى که یزید مى‏خواست درست بکند، طبعاً همه را خنثى کرد ایشان.» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 44)

مجلس عزا نه براى این است که گریه کنند براى سید الشهدا و اجر ببرند- البته این هم هست و دیگران را اجر اخروى نصیب کند- بلکه مهم، آن جنبه سیاسى است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه‏اش را کشیده‏اند که تا آخر باشد و آن، این [که‏] اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمى‏تواند این کار را به مقدارى که عزاى حضرت سید الشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند»

«شاید غرب زده‏ها به ما مى‏گویند که «ملت گریه» و شاید خودی ها نمى‏توانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است. یک مجلس عزا چقدر ثواب دارد. نتوانند هضم کنند و نتوانند هضم کنند آن چیزهایى که براى ادعیه ذکر شده است و آن ثواب هایى که براى دو سطر دعا ذکر شده است. نمى‏توانند این را ادراک کنند و هضم کنند. جهت سیاسى این دعاها و این توجه به خدا و توجه همه مردم را به یک نقطه، این، این است که یک ملت را بسیج مى‏کند براى یک مقصد اسلامى. مجلس عزا نه براى این است که گریه کنند براى سید الشهدا و اجر ببرند- البته این هم هست و دیگران را اجر اخروى نصیب کند- بلکه مهم، آن جنبه سیاسى است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه‏اش را کشیده‏اند که تا آخر باشد و آن، این [که‏] اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمى‏تواند این کار را به مقدارى که عزاى حضرت سید الشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند.» (صحیفه امام، ج‏16، ص: 346)

فلذا برای عاشورای امام حسین علیه السلام، یزید زمان برنامه دارد، برنامه این است که از درون تهی شود، بی خاصیت شود، در آن فقط از یزید مرده و سقط شده سخن به میان آید و یزید حیّ و حاضر دیده نشود ...


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 93/9/7:: 1:59 عصر     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ