سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون خبر مرگ اشتر بدو رسید فرمود : ] مالک مالک چه بود به خدا اگر کوه بود کوهى بود جدا از دیگر کوهها و اگر سنگ بود سنگى بود خارا که سم هیچ ستور به ستیغ آن نرسد و هیچ پرنده بر فراز آن نپرد . [ و فند کوهى است از دیگر کوهها جدا افتاده . ] [نهج البلاغه]
بیستجان لنجان
 
ابعادشخصیت امام حسن مجتبی(علیه السلام)

دامنه شخصیت بی مانند سبط اکبر پیامبر ص امام حسن مجتبی ع آنقدر وسیع و گسترده است که آثار و نشانه های آن در تمام کتاب های حدیث، تراجم، سیره، تاریخ و مناقب فراوان به چشم می خورد. تواضع، فروتنی، خدا ترسی، روابط حسنه، احترام متقابل و کمک به بینوایان از ابعاد برجسته زندگی آن سرور جوانان بهشتی است. آن بزرگوار بازویی علمی، قضایی، و نیرویی بسیار کارآمد برای حکومت علوی و شخص امیرمومنان ع بوده . امام از جمله کسانی بود که از آغاز تا پایان به دفاع از حریم رهبری پرداخت و در جنگ های جمل، صفین و نهروان فعالانه شرکت جست، بلکه در بسیج نیروها از کوفه برای مقابله با فتنه طلحه و زبیر، گام های بسیار مثبت و موثری برداشت. هر چند زندگی پر رنج و محنت امام، پر از مسائل و دشواری ها است اما ما در اینجا فقط به بُعد جایگاه علمی امام مجتبی ع اشاره می کنیم.

امام حسن مجتبی(ع)

الف) امام در نگاه پیامبرصلی الله علیه و آله

امام حسن مجتبی ع کودک بود که پیامبر بزرگوار اسلام از او به عظمت و بزرگی یاد میکرد. به یقین این برخوردهای محبت آمیز که هیچگاه در زمان خاص و یا در محدوده خاصی ابراز نمی شد، نشان دهنده این بود که آن حضرت می خواست نقاب از چهره امام حسن ع کنار زده و شخصیت والای او را بیش از پیش، به مسلمانان معرفی کند. حذیفه گوید:روزی صحابه رسول خدا ص در نزدیکی کوه حرا گرد پیامبر جمع شده بودند که حسن در خردسالی با وقار خاصی به جمع آنان پیوست. پیامبر ص با نگاه طولانی که بر او داشت، همه را مخاطب قرار داد و فرمود: آگاه باشید که همانا او - حسن- بعد از من راهنما و هدایتگر شما خواهد بود. او تحفه ای است از خداوند جهان برای من؛ از من خبر خواهد داد و مردم را با آثار باقی مانده از من آشنا خواهد کرد. سنت مرا زنده خواهد کرد و افعال و کردارش نشانگر کارهای من است. خداوند عنایت و رحمتش را بر او فرو فرستد.رحمت و رضوان خداوند بر کسی باد که حق او را بشناسد و به خاطر من به او احترام نموده و نیکی کند.
مورخان نوشته اند که: روزی رسول خدا ص ضمن اظهار محبت به امام حسن مجتبی ع فرمود:همانا حسن ریحانه من است. و این فرزندم سید و بزرگ است و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح بر قرار خواهد کرد." ناگفته نماند که این سخن، یک پیشگویی از رسول خدا ص بود که در آینده بین دو گروه از مسلمانان جنگ و خونریزی خواهد شد و امام حسن ع بین آن دو صلح و دوستی برقرار خواهد کرد. طبق نقل تاریخ، امام حسن مجتبی ع با مشاهده خیانت یاران و فراهم نبودن زمینه جنگ با معاویه، خیر و صلاح امت را در این دیدند که از درگیر شدن با معاویه خود داری کرده و با صلح پیشنهادی معاویه، موافقت کنند؛ و در اثر این صلح، هم مسلمانان را از شر هجوم خارجیان نجات دادند و هم از جنگ و خونریزی جلوگیری کردند. 
گواه رسالت نبویصلی الله علیه و آله
و در ادامه ماجرایی که حذیفه به نقل آن پرداخته بود، آمده است که ناگاه مرد عربی، چماق به دست وارد شد و فریاد برآورد:"کدام یک از شما محمد هستید؟" یاران رسول خدا، با ناراحتی جلو رفته و گفتند:" چه می خواهی ؟" رسول خدا ص فرمود: "آرام بگیرید." مرد عرب خطاب به پیامبر ص گفت:"تو را دشمن داشتم، و اکنون دشمنی من نسبت به تو بیشتر شد. تو ادعای رسالت و پیامبری کرده ای، دلیل و برهانت چیست؟" حضرت فرمود: "چنانچه مایل باشی، عضوی از اعضای من به تو خبر دهد که برهان و دلیلم روشن تر خواهد بود. "مرد عرب گفت: "مگر عضو انسان هم سخن می گوید؟!" پیامبر ص فرمود: "آری. حسن جان! برخیز."مرد عرب که گمان می کرد، پیامبرص او را مسخره می کند، گفت: "خود از عهده پاسخگویی بر نمی آیی، خردسالی را از جای بلند می کنی تا با من صحبت کند؟! "رسول خدا ص فرمود: "به زودی او را آگاه به خواسته های خویش خواهی یافت.
" طبق پیش بینی رسول خدا ص امام حسن مجتبی ع از جای برخاست و از وضعیت آن مرد عرب و چگونگی گرفتاری وی در بین راه سخن گفت؛ به گونه ای که باعث تعجب و حیرت او شده و گفت: "ای پسر! تو این مطالب را از کجا می دانی ؟! تو اسرار دل مرا بر ملا ساختی گویی همراه من بوده ای! مگر تو غیب می دانی؟" آنگاه مسلمان شد.راستی که امام حسن ع با این بیانات، برهان و دلیل نبوت پیامبر اسلام ص بوده چرا که این عضو کوچک پیامبر آنقدر از خود دانش نشان داد که دشمن را وادار به تسلیم و اسلام نمود.
ب) امام در نگاه امیرمومنان علیه السلام
امام حسن مجتبی ع در نگاه علی ع شخصیتی بسیار بزرگ و ممتاز بود. حضرت علی ع از همان دوران کودکی امام حسن که آیات الهی را برای مادرش فاطمه زهرا (س) می خواند، این گوهر گرانبها را شناخت و در طول سالیانی که در کنار یکدیگر بودند، همواره از فرزند خود تعریف، تمجید و تقدیر می کرد. حتی در برخی از موارد، قضاوت یا پاسخ به سوالات علمی را به عهده اش می گذاشت. نمونه های زیر، بیانگر شخصیت علمی و جایگاه والای آن حضرت در نزد پدر بزرگوارش می باشد.

امام حسن و نقل حدیث از پیامبرصلی الله علیه و آله
از جمله افرادی که نامش جزو راویان و محدثان از رسول خدا ص در تاریخ ثبت گردیده، امام حسن ع است. امام که در حیات پیامبر ص هنوز ده سال نداشت، با دریافت گفته های پیامبر که گاهی آیات وحی بود و گاهی روایات، آنها را از سینه پیامبر به سینه خودش منتقل کرده و سپس به دیگران انتقال می داد. امام حسن ع با شنیدن آیات وحی که بر رسول خدا ص فرود می آمد، بی درنگ به منزل آمده و آنها را برای مادرش حضرت فاطمه زهرا(س) قرائت می کرد به گونه ای که هرگاه امیرمومنان وارد خانه می شد، ملاحظه می کرد آیات جدیدی که بر پیامبر نازل گردیده نزد فاطمه است. از آن حضرت جویا می شد، فاطمه می فرمود: از فرزندت حسن.
بدین جهت، روزی علی بن ابی طالب ع زودتر به خانه آمد و از دید فرزندش پنهان گشت تا آیات جدید را که بر پیامبر نازل شده بار دیگر از فرزندش بشنود. امام حسن ع وارد خانه شد؛ همین که خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند، زبانش به لکنت افتاد و از خواندن سریع باز ماند. مادرش شگفت زده شد. امام حسن ع گفت: مادر! تعجب نکن، گویا شخصیت بزرگی در خانه است که با شنیدن سخنانم، مرا از سخن گفتن باز می دارد! در این هنگام، امیرمومنان ع از محل اختفا بیرون آمده و فرزندش حسن را در آغوش گرفت و بوسید یکی از بهترین شواهد و دلایل شخصیت والای امام حسن مجتبی ع این است که وی از همان آغاز جوانی، بلکه کودکی، آنچه را که از زبان پیامبر اسلام ص گرفته بود، سخاوتمندانه در اختیار دیگران قرار می داد. ابن الصباغ مالکی درباره این کلاس پر خیر و برکت می نویسد: درباره حسن بن علی نقل شده که در مسجد رسول خدا ص می نشست و تشنگان معارف اسلامی گرداگردش می نشستند. او به گونه ای سخن می گفت که تشنگان علم و معرفت را سیراب نموده و ادله و براهین دشمنان را باطل کند..."

ابن الصباغ سپس به نقل جریان زیر پرداخته تا شخصیت علمی امام حسن مجتبی ع و جایگاه والای او را در امت اسلامی بیان کرده باشد: علی بن احمد واحدی در تفسیر خود آورده است که مردی وارد مسجد رسول الله شده و ملاحظه کرد که شخصی مشغول نقل حدیث از پیامبر است. مردم اطراف او را گرفته، به سخنانش گوش می دادند. پس آن شخص به نزد وی آمده، گفت مراد ازشاهد و مشهود که در آیه شریفه آمده چیست؟ پاسخ داد: اما شاهد که روز جمعه است و اما مراد از "مشهود"، روز عرفه می باشد.
پس، از او گذشته به دیگری برخورد کرد که همانند اولی به نقل حدیث پرداخته بود، سوال خود را تکرار کرده از او پرسید که: مراد از شاهد و مشهود چیست؟ وی پاسخ داد:اما "شاهد" که روز جمعه است و اما مشهود، روز عید قربان است. آنگاه از کنار آن دو نفر گذشته، گذرش به نوجوانی افتاد که چهره اش همانند طلا می درخشید که او هم در مسجد، کلاس درس تشکیل داده بود. پس از او در باره شاهد و مشهود پرسید. وی در پاسخ گفت: آری. اما شاهد، حضرت محمد ص است و اما مشهود، روز قیامت می باشد
آنگاه برای گفته خود، این چنین استدلال کرد: آیا سخن پروردگار را نشنیده ای که می فرماید: یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً ای پیامبر! ما تو را به عنوان شاهد و بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم. "ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود"( روز قیامت روزی است که همه مردم برای آن جمع می شوند و آن روز، روزی است که مشهود همگان است. گوید: سپس از نام شخص اول پرسید، گفتند: ابن عباس است و از دومی که پرسید:گفتند: ابن عمر است و از شخص سوم که پرسید، گفتند: وی، حسن بن علی بن ابی طالب است. جالب اینجاست که بر طبق نقل علامه مجلسی در بحارالانوار: "این شخص تفسیر امام را از شاهد و مشهود، بر دیگر تفسیرها که از عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر شنیده بود، ترجیح داده و آن را پسندیده بود." شاید دیل این پذیرش، استدلال قوی امام حسن به دو آیه شریفه بوده است.
قرآن در نگاه امام حسن مجتبى (ع)

در کنار رفتارهای قرآنی امام حسن مجتبی‏علیه السلام، از دیدگاه‏های حضرت پیرامون قرآن هم نباید غافل ماند. حسن بن علی‏علیهما السلام گاه از نقش راهنمایی قرآن سخن می‏گوید، زمانی از تفسیر و شیوه‏ها و نبایدهایش سخن می‏گوید. از تأثیر آن در جلای سینه‏ها، تأثیرش در قیامت و احوال مؤمنان و شرایط تمسک به قرآن و... سخن دارد:
قرآن؛ ثقل اکبر امام حسن‏ع بعد از بیعت مردم، فرمود: ما حزب پیروز خداییم. نزدیک‏ترین خاندان پیامبریم.اهل‏بیت پاکیزه و پاک اوییم و یکی از آن دو ثقل گران سنگ هستیم که رسول خدا در امّت خود به یادگار نهاد و دومی آن، کتاب خداست که «در آن بیان هر چیز است و از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمی‏آید. 
قرآن؛ امام هدایت‏ :در دنیا غیر از این قرآن چیزی نمانده است. پس آن را امام خود قرار دهید تا شما را به هدایت راهنمایی کند. سزاوارترین مردم به قرآن کسی است که به آن عمل کند، هرچند آن را حفظ نکرده باشد و دورترین فرد از قرآن کسی است که به آن عمل نکند، هرچند آن را بخواند.
قرآن در قیامت‏ :این قرآن در روز قیامت در حالی که راهبر است می‏آید؛ مردمی را که حلال قرآن را،حلال و حرام آن را،حرام گرفته‏اند و به متشابه آن ایمان آورده‏اند، به بهشت رهنمون می‏شود و مردمی را که حدود و احکامش را ضایع کرده‏اند و حرامهایش را روا شمرده‏اند، به آتش می‏اندازد.
قرآن؛ شفای سینه‏ها :چراغهای نور و شفای سینه‏ها در این قرآن است. پس باید سالک، در نور آن راه بپیماید و با این ویژگی، دل خود را لگام زند؛ زیرا این اندیشیدن حیات دل بیناست، همان گونه که آدمی در تاریکی‏ها با نور روشنایی می‏گیرد.
قرآن؛ طرف محاسبه و حجت‏ کسی از امام حسن‏ع تقاضای اندرز کرد... امام فرمود: با نعمت‏های خداوندی خود را بازدارید و از اندرزها سود برید که خدا برای پناه‏جویی و یاوری کافی است. و قرآن حجّت و طرف محاسبه‏ای تمام است و بهشت برای ثواب و...
شرط آویختن به قرآن‏امام حسن‏ع در ضمن موعظه‏ای طولانی پیرامون تمسک به قرآن فرمود: یقین داشته باشید تا ویژگی هدایت را نشناسید، تقوا را نخواهید شناخت و تا آنانی را که قرآن را پشت سر انداختید، نشناسید، به پیمان قرآن نتوانید آویخت و تا تحریف کنندگان قرآن را نشناسید، آن را چنان که حقّ تلاوت آن باشد، نخواهید خواند. پس وقتی اینها را شناختید، بدعت‏ها و پیرایه‏ها را نیز خواهید شناخت و افتراها بر خدا و تحریف را می‏بینید و پی می‏برید آن که سقوط کرد، چگونه سقوط نمود.
حرمت تفسیر به رأی‏ از نگاه امام حسن‏ع «تفسیر» باید روشمند باشد. بر این اساس، «تفسیر به رأی» حرام است.«من قال فی القرآن برأیه فأصاب فقد أخطاء؛ هرکسی درباره قرآن با رأی خود سخن گوید و به حق باشد، باز گناه کرده است.
پیرامون تلاوت قرآن‏ :هرکس قرآن بخواند، یک دعای مستجاب دارد؛ دیر یا زود. و فرمود: هرکسی هنگام صبح سه آیه آخر سوره حشر را بخواند، و در آن روز بمیرد، مُهر شهدا خواهد خورد و چون شب شود و بخواند و بمیرد، نیز ممهور به مهر شهدا می‏شود.

نقش اهل‏بیت‏ع نسبت به قرآن‏
الف) نزول قرآن بر خاندان رسالت‏ از نظر امام حسن‏ع خانه اهل‏بیت، محل نزول فرشتگان الهی و وحی آسمانی است. از این روی امام حسن‏ع بعد از جنگ جمل، به خاطر مریضی امام علی‏ع خطبه‏های نماز را خواند و در آن فرمود: ای مردم! خدا ما را به نبوّت برگزیده (نبوّت در خاندان ماست)و کتاب وحی خود را بر ما نازل کرد...
ب) علی‏ع، جامع قرآن‏ امام حسن‏ع فردای روزی که امام علی‏ع به شهادت رسید، در میان مردم کوفه سخنرانی کرد. وی در آنجا فرمود: ای اهل کوفه! دیروز کسی از شما جدا شد که تیری از تیرهای خدا بود... خواتیم و عزائم قرآن (همه دانشهای دور از دسترس و احکام ظاهری) به او داده شده بود.
ج اهل ‏بیت‏، اهل قرآن‏ شناسی‏ امام حسن‏ع فرمود: نادانان، شما را به جهالت نکشانند و این (قرآن‏شناسی و حق‏شناسی) را از اهلش (اهل‏بیت) بجویید.
د) اهل‏بیت‏ تأویل کنندگان قرآن‏ امام حسن‏ع در ضمن نقل حدیث ثقلین می‏فرماید : در تفسیر آن، ما مورد اعتمادیم و از روی خیال تأویل نمی‏کنیم؛ بلکه از روی یقین حقایق آن را بیان می‏کنیم. از ما پیروی کنید. و براساس قائل بودن به چنین جایگاهی برای اهل‏بیت‏علیهم السلام است که وقتی ابوسعید عقیصا از دلیل «صلح» می‏پرسد، امام می‏فرماید: اباسعید! علّت صلح من با معاویه، همان علّت صلح رسول خدا با بنی صخره و بنی اشجع و اهل مکّه است، وقتی که از حدیبیه برگشت. آنان طبق تنزیل، کافرند و معاویه و یارانش طبق تأویل قرآن.
استشهاد به آیات الهی: امام حسن مجتبی‏ع در سخنانش همواره از کلام الهی استفاده می‏کرد و به خاطر عشق و علاقه، سخنش را مزیّن به آن می‏ساخت و مواقعی هم به شاهد آوردن از آیات در ذیل کلام خود می‏پرداخت. این دسته از سخنان حضرت را می‏توان تحت عنوان «استشهاد و استفاده از آیات» گردآورد. که البته حجّم وسیعی هم دارند :
الف) صبر بر جهاد امام حسن‏ع بعد از اطلاع از حرکت لشکر معاویه، خطبه‏ای خواند: به راستی خداوند جهاد را بر بندگان خود واجب فرمود و آن را ناگوار نامید. سپس به مؤمنان مجاهد فرمود: واصبروا انّ اللّه مع الصّابرین، صبر پیشه کنید که خدا با صابران است.» ای مردم! شما به آنچه می‏خواهید نمی‏رسید مگر با صبر بر آنچه ناگوار است؟
ب) تقوا، عامل نجات‏ امام حسن‏ع در نصیحتی طولانی به عامل تقوا: ... خدا شما را به تقوا سفارش کرد و آن را نهایت خشنودی خود قرار داد که تقوا درِ هر توبه و سرآمد هر حکمت و شرف هر کاری است: به سبب تقوا پارسایان رستگار شدند. خداوند متعال فرمود: انّ للمتّقین مفازاً؛ به راستی که پرهیزکاران را رستگاری است. و فرمود: ویُنجی اللّه الذّین اتقوا بمفازتهم لا یمسّهم السّوء و لاهم یحزنون؛ و خدا کسانی را که پارسایی پیشه کنند، به کارهایی که مایه رستگاری آنها شد، نجات می‏دهد. بدی به آنان نمی‏رسد و غمگین نمی‏شوند. پس ای بندگان خدا! از خدا پیروی کنید و بدانید هرکه از خدا پروا کند، خدا راهی برای بیرون رفتن از فتنه‏ها به رویش می‏گشاید و در کارش درستی بخشد و هدایتش را فراهم کند و حجّت او را پیروز کند و رو سفیدش سازد. 
ج) اخلاص، رمز اجابت‏:ای مردم!... با ذکر فراوان خود را از خدا (غضب و عذاب) بازدارید و با پارسایی از او بترسید و با فرمانبرداری به خدا تقرّب جویید که او نزدیک و پاسخگو است. و اذا سألک عبادی عنّی فانّی قریب اجیب دعوة الدّاعی اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی‏لعلّهم یرشدون؛ هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، من نزدیکم و دعای دعاکننده را چون مرا بخواند، اجابت می‏کنم. پس باید فرمان مرا برند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند. پس خدا را فرمان ببرید و به او ایمان آورید.
استناد و احتجاج با آیات‏ در موارد متعدّدی امام حسن‏ع سخنان و اقدامات خود را مستند به آیات الهی می‏کرد و دلیل ادّعاهایش را از قرآن کریم استخراج و اعلام می‏نمود؛ گاهی هم در برابر مخاطبان توسّط آیات قرآن کریم احتجاج می‏کرد و آنان را با پاسخ‏هایی نهایی و قاطع رو به رو می‏ساخت. این قسم از احادیث حسنی‏ع نیز فراوانند

امام حسن علیه السلام از منظر رسول‌الله صلی الله علیه و آله

حضرت ختمی مرتبت ص فضایل و امتیازات فرزندش امام حسن ع را بین مسلمانان تبلیغ می کرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقه حقیقی که به وی داشت همه جا سخن می گفت: «هر کس می خواهد آقای جوانان بهشت را ببیند به حسن ع نگاه کند (7) حسن گل خوشبویی است که من از دنیا برگرفته ام (8) روزی پیامبر اکرم ص به منبر رفت و امام حسن ع را در کنارش نشانید و نگاهی به مردم کرد و نظری به امام حسن ع انداخت و فرمود: «این فرزند من است و خداوند اراده کرده که به برکت و جود او بین مسلمانان صلح را برقرار سازد (9) یکی از یاران رسول الله ص می‌گوید:پیغمبر ص را دیدم که امام حسن ع را بر دوش می‌کشید و می فرمود: خدایا من حسن را دوست دارم، تو هم دوستش بدار (10)

روزی پیامبر معظم اسلام ص امام حسین ع را بر دوش گرفته بود، مردی گفت: ای پسر بر مرکب خوبی سوار شده ای. پیامبر فرمود: «او هم سوار خوبی است (11) شبی پیغمبر خدا ص نماز عشاء می خواند و سجده ای طولانی بجا آورد. پس از پایان نماز، دلیل را از حضرتش پرسیدند، فرمود: پسرم حسن، بر پشتم نشسته بود و ناراحت بودم که پیاده اش کنم (12) انس بن مالک: رسول‌الله ص درباره امام‌حسن ع به من فرمود: ای انس! حسن فرزند و میوه دل من است، اگر کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده و هر کس مرا بیازارد، خدا را اذیت کرده است (13)

اسوه بزرگواری امام حسن ع در طول زندگی پر‌برکتش همواره در راه هدایت و ارشاد مردم گام بر می داشت و شیوه برخوردش با عموم مردم - حتی دشمنان - چنان جالب و زیبا بود که همه را به خود جذب می کرد.

اسوه ایثارگری یکی دیگر از صفات برجسته امام مجتبی ع انفاق و بخشش بی‌سابقه اوست. امام حسن ع دو بار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار دارایی اش را به دو نصف کرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد (15) امام حسن ع ملجاء درماندگان، آرام بخش دل های دردمندان و امید تهیدستان بود، هیچ گاه نشد که فقیری به حضور آن بزرگوار برسد و دست خالی برگردد. در همین مورد نقل کرده اند: مردی به حضور امام حسن ع آمد و اظهار فقر و حاجت کرد. امام حسن ع دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافه پانصد دینار به او بدهند. مرد سائل حمالی را صدا زد که پول هایش را برایش ببرد. امام مجتبی ع پوستین خود را هم به آن مرد داد و فرمود: این را هم به جای کرایه به آن مرد بده. (16)

پی نوشتها:7) البدایه والنهایه، ج 8 . 8) الاستیعاب، ج 2. 9) مسند احمد حنبل، ج 5 ص 44. 10)البدایه والنهایه، ج 8. 11) صواعق المحرقه، ص 280- حلیه اولیاء، ص 226. 12)الاصابه، ج 2. 13) کنز العمال، ج 6 ص 222، متقی هندی. 15) تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 215-اسد‌الغابه، ج 2 ص 13، تذکره سبط بن جوزی، ص 196. 16) ستارگان درخشان، ص


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 93/9/29:: 7:17 عصر     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ