سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هنگامی که دانشمندی می میرد، چنان شکافی در اسلام پدید می آید که جز جانشینش آن را پر نسازد . [امام علی علیه السلام]
بیستجان لنجان
 
شیخ بهایی وتقسیم آب زنده رود

   
 

تقسیم آب زاینده رود  چگونه است ؟

 
اینکه گاهی در تقسیم آب زاینده رود از طومار شیخ بهایی نام برده میشود ،   چیز غریبی است !  توگویی قبل از شیخ  ،  آب زاینده رود دربیابانها رها بوده و در این زمان قوانینی وضع گردیده است!

تقسیم اب زاینده رود ، یکی از جالب ترین روشهای تقسیم منابع در ثروت ملی به شمار می رود. علت آن اینست که آب زاینده رود نه از لحاظ زمانی بلکه به لحاظ کمیتی  به روش خاصی تقسیم می شود . در تقسیم آب های محلی  ،   مسئله زمان ، عامل تعیین کننده است ،مثلا فلان شخص یکساعت  ،  و دیگری سه ساعت ،  از آب چاه یا قنات را دریافت می کند.  و ممکن است گاهی اب بیشتر و گاهی آب کمتر در یک روز نصیب مشترکین بشود.اما آب زاینده رود از زمان های بسیار کهن ، به صورت سهمی بوده است ،  به این معنا  که حجم آب رود خانه ،  نقشی  در تقسیم ندارد ،  ممکن است در فصل پر آبی ،رودخانه مملو از آب باشد اما در اواخر پاییز، آبی  چندان  در رود خانه  موجود نباشد ،  در هر دو صورت ،  بدون در نظر گرفتن حجم آب،  انچه در رودخانه موجود است ،  سهمیه بندی شده است .

چه فاکتور هایی در تقسیم آب لحاظ شده است ؟

دهات چهار محال و  تمامی بلوک از سر چشمه ها تا بلوک آیدغمش از این سهمیه بندی معاف هستند و به هر میزان  مجاز به استفاده هستند.  و سهمیه بندی صرفا از آخر بلوک آیدغمش تا ابتدای گاوخونی است.

تقسیم آب زاینده رود در محدوده فوق  براساس عوامل طبیعی متعددی سهمیه بندی گردیده است منجمله :

_  قواعد طبیعی  و  دلایل هندسی

_  تفاوت هوای هر محل

_  دوری مسافت  هر محل از رود خانه

_  مقدار اراضی مزروعی هر محل

_  میزان آبخوری خاک با توجه به زمان و مکان

_ نسبت جمیع عوامل  فوق با هم

مجری  وناظر اجرای این قوانین با  شخصی به نام  « میر آب »   بوده است که در زمانهایی نیز جنگ های زیادی در اثر سوء  رفتار وی در تاریخ ثبت است .

این قوانین از زمان های بسیار قدیمی مورد استفاده قرار داشته است و در زمان سلاطین صفوی نیز با جدیت بیشتری ،  این  قوانین پی گرفته شد . به طوریکه در دفتر خانه اصفهان دستور ممهور شاه طهماسب صفوی  (  قبل از شیخ بهایی) به ثبت رسیده است.

باید دانست که 105 مادی از دو جانب رود خانه جدا میشود که ازاین تعداد مادی ، 526 قریه از شش  بلوک   آب دریافت میکرده است.  مادی ،   به لغت  فرس قدیم مجرای آبی را می گویند که  از رودخانه کوچکتر ،  و  از نهر  ،  بزرگ تر است .  شش رشته مادی به اصفهان وارد میشود و هر کدام به نهر های کوچک  تری منقسم میشود و هرنهری به  لت ها تقسیم  و هر لتی  به جوی هایی  بهره میرساند.   این اطلاعات تا زمان اواخر قاجار است و البته در تعداد مادیها و نهر ها و انشعابات کلی ،  تقاوت هایی حادث شده است ،  اما در نحوه تقسیم ،  دخل و تصرفی صورت نگرفته است .- منبع:ناصرشریف روحانی

با استفاده از کتاب جغرافیای اصفهان-    میرزا حسین خان تحویلدار منبع:گروه اصفهان شناسی زنده رود

طومار شیخ بهایی

 

طومار شیخ بهایی

ب) تقسیم آب زاینده رود

با مطالعه کتاب های تاریخی درباره وضعیت کشاورزی اصفهان و جایگاه زاینده رود، پی می بریم که افزایش یا نقصان آب، به تناسب فصل های سال و وضعیت آب دهی رودخانه عظیم زاینده رود، همچنین استفاده بیشتر برخی روستاها که نسبت به رودخانه، در موقعیت و شرایط مطلوب تری قرار داشتند، سبب شده بود کشاورزان اصفهان برای استفاده از آب این رودخانه، دچار کشمکش های دایمی باشند.
نقل است که شاه عباس برای رفع این مشکل، به شیخ بهایی توسل جست. شیخ که به امور مهندسی و مساحی مسلط بود، آب دهی رودخانه زاینده رود را در فصل ها و زمان های گوناگون بررسی و سرانجام با طراحی مادی (جوی)ها، با عرض های گوناگون، آب رودخانه را به یک نسبت و به طور مساوی به محله های گوناگون اصفهان منتقل کرد. این تقسیم نامه که به «طومار شیخ بهایی» معروف است، به اختلاف دیرین روستاییان پایان داد. «تقسیم آب زاینده رود طبق طومار منسوب به شیخ بهایی می باشد که در دوره صفویه تنظیم شده است. آب رودخانه پس از عبور از کوه های فریدن و مشروب نمودن اراضی ساحلی، بین بلوکات مشروحه، از لحاظ زمان و در طول مدت یک سال بر اساس سه اصل مختص، مشترک و آزاد تقسیم می شود. طبق این طومار، آب رودخانه به 33 سهم تقسیم می گردد که به وسیله نهرهایی که اصفهانی ها آنها را مادی می نامند، آب به قراء و قصبات و دهات می رسد. سهام مزبور به اختصار به قرار زیر است: بلوک لنجان شش سهم، بلوک اَلنجان چهار سهم، بلوک ماربین چهار سهم، بلوک جِی شش سهم، بلوک کِرارج سه سهم، بلوک رود شَتَین شش سهم، بلوک براآن چهار سهم... . مادی هایی که از زاینده رود منشعب می شود و سراسر شهر اصفهان و مزارع و باغات را مشروب می سازد، به شرح زیر است: مادی نیا صَرْم که بزرگ ترین مادی زاینده رود است، مادی فَرْ شادی، مادی شاه یا جوی شاه، مادی فَدَین که آن را مادی فدا هم می گویند. مادی تیران و مادی قُمیش. بعضی از این مادی ها، روستاهای شرقی اصفهان نیز آبیاری می کند».1 منبع:http://pajuhesh.irc.ir/product/book/show/id/1624/indexId/107356/book_keyword/#book-footnot-1

عنوان:
رابطه طومار شیخ بهائی با تقسیم سنتی آب زاینده رود؟
 

نویسنده(گان):
دکتر سید حسن حسینی ابری


چکیده:
رودخانه آب شیرین و دائمی حوزه داخلی ایران، از قدیم‌الایام به ضرورت بهره‌برداری و بهره‌وری    درست در منطقه خشک با اقلیم ناپایدار اصفهان و حومه، دارای نظم و نسق (تقسیم نامه) ویژه‌ای بوده است. آخرین تقسیم نامه آن در عرف جامعه محلی بنام طومار شیخ بهائی موسوم شده است.
بر اساس این طومار کل آب رودخانه به 33 سهم کلی و 275 سهام جزئی تربین 7 بلوک آبخور آن که از حدود 70 کیلومتری غرب اصفهان تا 120کیلومتری شرق این شهر ادامه داشته است تقسیم شده است.(حسینی ابری، 1379، 71)
تقسیم آب بر اساس طومار از 75 روز بعد از نوروز تا آخر آبانماه به مدت 160 روز مجری بوده و در فصول سرد سال که نیاز به آبیاری وجود نداشته است، به اصطلاح رودخانه آزاد بوده، و هر کس به هر میزان نیاز داشته است می‌توانسته از آن بهره‌برداری نماید.
از ویژگیهای اصلی طومار یکی این است که، در آن هیچ روستا و مزرعه در کل منطقه و هیچ باغ و محله‌ای در داخل شهر از قلم نیفتاده و نمای بیش از یکهزار واحد آبیاری آن در 27 صفحه A4 تنظیم شده و از شرح و بست‌های بی‌مورد در آن خود داری شده است. (بازنویس طومار)
ویژگی دیگر آن این که، طومار به خط سیاقی نوشته شده است و بعضاً اسامی آن بدون نقطه ثبت شده که تطبیق محلی آن برای غیر اهل فن کمی مشکل است. نگارنده در کتاب زاینده رود از سرچشمه تا مرداب، کوشیده است تا این مشکل را حل نماید. طومار مزبور تا سالهای اخیر که شبکه جدید آبیاری رودخانه تکمیل نشده بود (در بلوک آیدُغمش، آشیان و رودشتین) مجری بود.
در اینکه طومار ابداع مرحوم شیخ بهائی، فیلسوف و ریاضی‌دان بزرگ زمان صفویه است یا خیر؟ بعضی از نویسندگان که اصولاً زمان کافی برای کشف حقایق را ندارند، بصورت کپیه از نویسندگان قبل از خود، و همه آنان نیز از مرحوم استاد سید نفیسی نوشته‌اند، «طومار کار بزرگ مرحوم شیخ بهائی است»، که در این زمینه دو مشکل، یکی جدید بودن تمدن آبیاری زاینده رود را و دیگری تعلق آن را با همه عظمت آن به یک فرد، نسبت می‌دهند که جای تاسف است.
نگارنده طی بیست و چند سال بررسی اسنادی و میدانی در مسیر زاینده رود با دلایل مختلف و ضمن احترام عمیق به دانشمندان گذشته این سرزمین با دلایل مختلف از جمله: دلایل جغرافیائی، تاریخی و متن خود طومار به این واقعیت رسیده است که طومار تکامل یافته، تاریخ، جغرافیا، سیاست و فرهنگ سرزمین اصفهان است و با تغییراتی که در اعصار و قرون در آن راه یافته حداقل به بیش از 2000 سال قبل می‌رسد. (حمزه اصفهانی 1367، ص 62)منبع:www.magiran.com


این مطلب راهم ببینید:

http://rasekhoon.net/article/show-53790.aspx

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/1/8:: 7:59 صبح     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ