سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل سرچشمه حکمت است . [امام علی علیه السلام]
بیستجان لنجان
 
26اردیبهشت روز جهانی خانواده

نیاز به داشتن هم صحبت و همسر و ایجاد رابطه محبت آمیز دو طرفه، نخستین انگیزه شکل گیری زندگی مشترک وپیدایش خانواده است. هر گونه بی توجهی در این رابطه، موجب تزلزل بنیان خانواده و بی علاقگی دو طرف به زندگی مشترک و حتی به اصل زندگی خواهد شد.برای مثال ؛ اگر زن ببیند که همسرش به او بی مهری و بی توجهی می کند، بی درنگ دچار احساس سرخوردگی و کاهش اعتماد به نقس می شود. در این میان، با در نظر گرفتن نقش های مهم زن در خانواده در مقام مدیر و مادر، زن چگونه می تواند با این احساس سرخوردگی و شکست و کاهش اعتماد به نفس ، روحیه مادرانه و دیگر ویژگی های لازم برای ساخت زندگی روبه رشد را در خود حفظ و تقویت کند؟
باید بپذیریم که از میان سه عنصر فرد، خانواده و جامعه؛ خانواده در راس این هرم قرار می گیرد؛ زیرا هر گونه اختلال، تنش، تزلزل، کمبود محبت ، کم رنگ بودن ارتباط عاطفی درست و نارسایی ها و گرفتاری های اخلاقی و تربیتی درخانواده ، در شکل گیری شخصیت فرد و به دنبال آن ، پایه ریزی یک جامعه ، اثر مستقیم دارد.بدیهی است آنچه در همه روزگاران می تواند این مثلث را از خطر نابودی و فروپاشی نجات دهد، بازگشت به اصل دین و چنگ زدن به ریسمان معنویت است؛ معنویتی که کمبود آن به ویژه در جوامع غربی آشکارا درک می شودوبه همین دلیل ؛ امروزه، موج بازگشت به معنویت به ویژه گرایش به اسلام در سرزمین های مغرب زمین؛ معضلی برای سیاستمداران و بزرگان آنهاست و توان ایستادگی در برابر این گرایش عظیم را ندارند. در واقع، دوری از معنویت و به تبع آن کمبود عاطفی، پوچی فکری وتزلزل خانوادگی، سبب دل زدگی غربی ها از نوع زندگی موجود شده است.

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 90/2/27:: 8:31 صبح     |     () نظر
 
25اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی

حکیم فردوسی در "طبران طوس" در سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است.

فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید.

همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم در آوردن شاهنامه انداخت.

چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه ی اصلیی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.

او خود می گوبد:

بسی رنج بردم بدین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 90/2/6:: 11:23 صبح     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ