کلمات کلیدی:
بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارم
گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟
گفت: آره!
گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله
گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
آیت الله کاشف الغطاءیک شب برای نماز شب بیدار شد و پسر جوانش رو بیدار کرد تا به حرم امیرالمومنین علیه السلام برای نماز و عبادت بروند.
از خواب بیدار شدن سخت هست. پسرشون گفت امشب من آماده نیستم، صبح برای نماز صبح به حرم خواهم آمد! اما آیت الله کاشف الغطاء فرمود کار مهمی دارم و صبر میکنم که بیدار بشی تا با هم برای نماز شب حرکت کنیم.
کنار صحن مطهر حرم که رسیدند آنجا مرد فقیرى را دیدند نشسته و گدایى میکنه!
آن عالم بزرگوار ایستاد و از فرزندش سئوال کرد: " این شخص در این وقت شب براى چه اینجا نشسته است؟"
گفت:" براى گدایی از مردم "
فرمود:" آیا چه مقدار پول ممکن است از طرف رهگذران عاید او گردد؟"
گفت: " شاید (به پول امروز) حدود صد تومان
فرمود:" درست فکر کن ببین این آدم براى یک مبلغ بسیار اندک کم ارزش دنیا آن هم محتمل در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و دست گدایی بسوى مردم دراز کرده است. آیا تو به اندازه ى این شخص اعتماد به وعده هاى خدا درباره ى شب خیزان و متهجدان ندارى که فرموده است:
فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (سجده 17)
پس هیچ کس نمىداند چه چیزى از روشنى چشمها به پاداش آنچه انجام مىدادند برایشان نهفته شده است
منبع:عمارنامه
کلمات کلیدی:
روزی فردی آمد خدمت امام معصوم ( امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام ) و به ایشان عرض کرد:
اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟
امام در پاسخ به وی فرمودند :
خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟
امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفاره ی گناهان دوست ما باشد .
آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید .
بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه ؟
امام فرمودند :
به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد .
کلمات کلیدی:
شب عاشورا بود و جمع عاشوراییان جمع. امام حسین علیه السلام اما چه لذتی که نمی برد از تماشای یاران با وفایش. اصحاب نیز چشم از ارباب برنمی داشتند. تازه! علمدار هم بود. گل می گفتند و گل می شنفتند. بی خود نبود؛ شب امضای شهادت نامه شان بود. شب عملیات! گفت: «امشب شهادت نامه عشاق امضا می شود، فردا ز خون عاشقان، این دشت، دریا می شود».
در همین اثنا غریبه ای وارد خیمه شد. نزد «بشیر حضرمی» رفت و چیزی در گوشش زمزمه کرد. بشیر خیلی آرام جواب داد: «مانعی ندارد. هیچ مهم نیست». و مرد رفت.
امام حسین رو به بشیر کرد و گفت: «بشیر! می توانم بپرسم آن مرد چه در گوش تو نجوا کرد؟ اگر از اسرار تو نیست، بگو!»
بشیر جواب داد: «نه مولای من! سری نیست. البته مسئله مهمی هم نیست. آن مرد خبر آورد که ماموران عبیدالله، تنها پسر مرا در مرز کوفه بازداشت کرده اند و شرط گذاشته اند؛ اگر پدرت بیاید اینجا، آزادت می کنیم».
سیدالشهدا ناگهان از جا برخاست، نزد بشیر رفت، دست بر شانه اش گذاشت و گفت: «بشیر! قول می دهم قیامت، تو را با خود ببرم. الساعه من، حسین بن علی بهترین جای بهشت را به تو ضمانت می دهم. و بار جهاد فردا را از دوش تو برمی دارم. برو! برو و فرزندت را آزاد کن!»
اشک در چشمان بشیر حلقه زد. های های بنا کرد گریه! گریه ای! گویی این چشم بود که از اشک بشیر می ریخت! همان طور گریه کنان، ایستاد و امام حسین را در آغوش گرفت و گفت: «یا اباعبدالله! من عمری است زندگی کرده ام به امید لحظه شهادت در رکاب شما. شما را رها کنم و راه خود روم؟! تک پسرم فدای شما».
چند ساعت بعد، «بشیر حضرمی» در بهترین جای بهشت به شهادت رسید؛ کربلا، آغوش سیدالشهدا.
برادر! خواهر! ما اگر جای بشیر بودیم…
کلمات کلیدی:
3 – و فروتنى.
پس هرکدام از ما دوست دارد دیگران دوستش داشته باشند، این سه موضوع را جدی بگیرد و مطمئن باشد که در دل دیگران جای می گیرد.
کلمات کلیدی:
بسم رب العشق، رب العالمین
عشق مولایم، امیرالمومنین
فاطمه تعبیر دوری از عذاب
بهترین تفسیر از ام الکتاب
مادر یکتای هستی از عدم
مادر لوح و قلم، روح قسم
جسم ناسوتی او روح فلک
روح لاهوتی او جسم ملک
دست تقدیر خدا بر عالمین
مادر ارباب مظلومم حسین
حجت کبری است بر کل حجج
با دعایش می رسد یوم الفرج
جنتی که زیر پای مادر است
خاک پای دختر پیغمبر است
آنکه حق جنت به او تقدیم کرد
نار را جنت به ابراهیم کرد
کلمات کلیدی:
کسانی که به نماز به عنوان تکلیف و خواست الهی بی توجهی کنند و آن را کوچک بشمارند خداوند نیز به خواستهها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت.
امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید: «من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشره خصله…الثانیه یضیق علیه قبره و الثالثه تکون الظلمه فی قبره… ؛ هر زن و مردی که به نمازش بیاعتناء باشد خداوند او را به پانزده چیز مبتلا می سازد… و قبر بر او تنگ و تاریک می گردد.»
امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرمایند ؛« إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاهِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِکَتِهِ أَمَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِی کَأَنَّهُ یَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی أَمَا یَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی ؛ وقتی بندهای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان میبرد و آن را کوتاه میکند خدا به ملائکه میفرماید: آیا نمیبینید بندهی من چگونه نماز خود را کوتاه میکند گویا میپندارد که بر آوردن حوائجش به دست غیر من است (که اینگونه عجله میکند.) آیا نمی داند برآوردن حوائجش به دست من است .»
نمازی که با سهلانگاری و تحقیر خوانده شود مورد قبول خداوند متعال قرار نمیگیرد. امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید: «انّ اللّه عزوجل لایقبل الاّ الحسن فکیف یقبل ما یستخف به ؛ خداوند جز نیکو را نمیپذیرد پس چگونه آن را که مورد استخفاف واقع گردیده است بپذیرد. »
نمازی که آورنده آن به آن بی مهری و بی توجهی دارد، چگونه مشمول قبول خداوند قرار گیرد ؟!
گفتگوی ملک نماز و انسان نمازگزار
برخی از روایات تصویر و تمثیلی را برای نماز ترسیم نمودهاند که بر حسب آن، نماز بصورت ملکی با انسان به گفتگو مینشیند گاه تشکر میکند و گاه گلهمند میشود.
در روایتی امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید: وقتی نماز در وقت خود اقامه نگردد و بی دقّت ارائه شود با صورتی سیاه و تاریک به سوی انسان باز میگردد. میگوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند. و اگر در وقت خود اقامه شود برای انسان دعا میکند و میگوید: همان گونه که مرا حفظ و احترام نمودی خداوند تو را حفظ کند.
کلمات کلیدی:
وقتی ببینید در گروهی از همسالان خود و یا در جامعه بخاطر اعتقادات خاص، نوع پوشش و حجاب همرنگ جماعت نیستید چه میکنید؟ از عقیده و ایمان خود دفاع میکنید؟ و یا جوگیر میشوید و سعی میکنید همانند آنان و به رنگ و بوی آنان درآیند.
در یک میهمانی وقتی همه به جای امر صله ارحام و صحبتهای نیک و دلگرمی دادن به دیگران، غیبت میکنند و یا فقط با موبایل هایشان بلوتوث بازی میکنند و شما تنها یک گوشه نشستهاید و هم صحبتی ندارید چه میکنید؟
درک میکنم که گاهی اوقات چقدر سخت است تنها ماندن. شما دو راه بیشتر ندارید یا همرنگ آنان شوید، جوگیر شده مانند آنان لباس بپوشید، رفتار کنید و از هر چیزی که آنان خوششان میآید شما هم تأییدشان کنید. و یا راه دوم را انتخاب کنید که شاید سخت باشد اما حلاوت و شیرینی رضایت الهی را بدنبال دارد و اینکه سرسخت پای اعتقادات اسلامی و دینی خود بمانید و نگذارید ارزشهایتان به ضدارزش تبدیل شود. بجای اینکه به رنگ آنان درآیید سعی کنید با حرکت حساب شده، قدم بردارید و آنان را به رنگ خود درآورید. در صورت اول در گروه عوام قرار میگیرید و در انتخاب گزینه دوم شما جزء گروه خواص هستید.
خواص
خواص در هر جامعه افرادی هستند که اهل شناخت و تجزیه و تحلیل بوده و براساس بصیرت نسبت به وقایع اتفاقی موضعگیری میکنند .
مقام معظم رهبری میفرمایند: خواص کسانی هستند که از روی فکر و فهمیدگی و آگاهی و تصمیمگیری کار میکنند، میفهمند، تصمیم میگیرند و عمل میکنند.
کلمات کلیدی:
چقدر پنجره را بی بهار بگذاری؟
و یا نیایی و چشم انتظار بگذاری
مگر قرار نشد شیشه ای از آن می ناب
برای روز مبادا کنار بگذاری؟
بیا که روز مبادای ما رسید از راه
که گفته است که ما را خمار بگذاری؟
درین مسیر و بیابانِ بی سوار خوشا
به یادگار خطی از غبار بگذاری
گمان کنم تو هم ای گل بدت نمی آید
همیشه سر به سر روزگار بگذاری
نیایی و همه ی سررسیدهامان را
مدام چشم به راه بهار بگذاری
جواب منتظران را بگو چه خواهی داد
همین بس است که چشم انتظار بگذاری؟
به پای بوس تو خون دانه می کنیم و رواست
که نام دیگر ما را انار بگذاری
گمان کنم وسط کوچه ی دوازدهم
قرار بود که با ما قرار بگذاری
چراغ بر کف و روشن بیا ، مگر داغی
به جان این شب دنباله دار بگذاری
( سعید بیابانکی)
کلمات کلیدی: