سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با بی رغبتی به آنچه در دست مردم است، با آنان اظهار دوستی کن، تا دوستی شان را به دست آوری . [امام علی علیه السلام]
بیستجان لنجان
 
قرآن

کسى که بد اخلاق باشد، دروغ بگوید و نمازهم نخواند، ولى ارتباط با نامحرم نداشته باشد،حجاب خود را نیزرعایت کند، به جهنم مى رود یا بهشت؟ اگر به بهشت مى رود، تفاوت او با کسى که نماز مى خواند و دروغ نمى گوید، ولى اخلاق خوبى ندارد چیست؟ اگر به جهنم مى رود، تفاوت او با کسى که دزدى مى کند، بى حجاب است و با نامحرم ارتباط دارد چیست؟
براى رهایى از جهنم و رفتن به بهشت دو چیز لازم است: ایمان و عمل صالح.  بیش از 30آیه درباره این موضوع در قرآن کریم آمده است مانند: «وبَشِّرِ الَّذینَ ءامَنوا وعَمِلوا الصّــلِحـتِ اَنَّ لَهُم جَنّـت... ;(بقره،25
«وقالوا لَن یَدخُلَ الجَنَّةَ اِلاّ مَن کانَ هودًا اَو نَصـرى تِلکَ اَمانِیُّهُم * بَلى مَن اَسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ وهُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ اَجرُهُ عِندَ رَبِّه ;(بقره،111ـ112
)«والَّذینَ ءامَنوا وعَمِلواالصّــلِحـتِ اُولـئِکَ اَصحـبُ الجَنَّةِ هُم فیها خــلِدون ;(بقره،82)
پس کسى از عذاب رهایى یافته و به بهشت مى رود که به اصول دین اعتقاد و ایمان داشته، به فروع دین عمل نماید.
کسى که ایمان دارد، اگر کار زشت و ناپسندى انجام داد، باید توبه کند، که با توبه همه گناهان پاک مى شود. نماز ستون دین و یکى از بزرگ ترین واجبات اسلام است و قبولى آن در روز قیامت معیار قبولى دیگر اعمال است. امام صادق(ع) مى فرماید: نخستین چیزى که در روز قیامت حساب رسى مى شود نماز است که اگر پذیرفته شد، دیگر اعمال هم پذیرفته مى شود و اگر پذیرفته نشد، دیگر اعمال هم پذیرفته نمى شود.
بنابراین کسى که نماز نخواند،هر چند حجاب خود را به طور کامل رعایت کند و از ارتباط با نامحرم دوری کند،معیار قبولى اعمالش را از دست داده است.
امّا اگرکسى نماز بخواند و به نماز اهمّیت بدهد، اولا: اهتمام دادن به نماز، موجب مى شود تاانسان از کارهاى زشت دور شود. خداوند مى فرماید: نماز را برپادار، که نماز از زشت کارى و ناشایست باز مى دارد.(عنکبوت،45)
ثانیاً:اگرانسان نمازگزار،براثرغفلت یا وسوسه هاى شیطانی برخى از گناهان انجام داد،همین نماززمینه توبه او را فراهم نموده واوموفق به توبه و ترک آن گناه مى شود.خداوند متعال دراین باره مى فرماید:و نمازرا برپادار در دو طرف روز و درساعاتى ازآغاز شب که خوبى ها ،بدى ها را از میان مى برد.(هود،114)
پس کسى که نماز مى خواند و به آن اهمّیت مى دهد، با کسى که نماز نمى خواند ولى برخى ازکارهاى نیک راانجام مى دهد، یکسان نیست،گرچه گاهى همان کارهاى نیک اگر با نیت خالص باشد انسان را به نمازخواندن نیز تشویق مى کند.خداوند متعال مى فرماید: «اَم نَجعَلُ الَّذینَ ءامَنوا وعَمِلُوا الصّــلِحـتِ کالمُفسِدینَ فِى الاَرضِ اَم نَجعَلُ المُتَّقینَ کالفُجّار ;(ص،28) آیا کسانى را که ایمان آوردند و کارهاى نیک و شایسته کردند مانند تبهکاران روى زمین مى گردانیم؟ آیا پرهیزکاران را مانند بدکاران مى سازیم.»
نتیجه:
شخصى که با ایمان از دنیا مى رود، چنان چه گنه کار باشد، توبه نکرده باشد و شفاعت هم شامل او نشود، مدّتى به جهنم خواهد رفت و پس از پاک شدن، از جهنم بیرون آمده، وارد بهشت مى شود. در روایتى که از امام رضا(ع) نقل کرده اند، آن حضرت مى فرماید: گنه کاران اهل توحید وارد آتش مى شوند و از آن خارج مى شوند.

 

بنام خدا


  موضوع شفاعت از اصول مسلّم اسلام است که روایات زیادى از طریق شیعه و اهل سنت درباره آن نقل شده است. در قرآن کریم نیز آیات متعددى درباره آن وجود دارد; مانند: آیات 43 تا 48 از سوره شریفه مدّثر که خداوند متعال عده اى از کسانى را که شفاعت شامل حال آن ها نمى شود، نام برده است.


تمام علماى اسلام (شیعه و سنى) شفاعت را قبول دارند; ولی در بعضى خصوصیات و شرایط آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند.•


 در بحث شفاعت، در قرآن چهار دسته آیات وجود دارد.


1: دسته اى مطلقاً شفاعت را نفى مى کند (چون آیه مورد بحث و آیه 48 بقره)


2:دسته دیگرشفاعت را مختص خداوند  میدانند(زمر، 45; سجده، 4) .


3: دسته سوم (بقره، 255; سبأ، 23) شفاعت را مشروط به اذن الهى مى داند .


4: طایفه چهارم آیات، براى شفاعت شوندگان شرایطى ذکر مى کنند (انبیاء، 28; مریم، 87) .


طریقه جمع آیات ذکر شده به این صورت است که مطلق بودن دسته اول بواسطه دسته دوم مقید مى شود، نتیجه اش این است که «هیچکس نمى تواند شفاعت کند مگر خداوند.» سپس خود این نتیجه بواسطه دسته سوم مقید مى شود و نتیجه آیات چنین مى شود: «هیچکس نمى تواند شفیع باشد مگر خداوند یا کسى که او اجازه دهد.»


 نظر اکثر علماى اسلام در مسئله «شفاعت»این است: در پرتو شفاعتِ پیامبراکرم(ص) و به پاس احترام و مقام و منزلتى که شفیعان واقعى در درگاه الهى دارند، گروهى از گنهکاران (پستهای قبلی رو بخونید) از عذاب، نجات پیدا کرده، خداوند از تقصیر آنان در مى گذرد; بنابراین، هر چند ممکن است عده اى از عوام شیعه در مسئله «شفاعت» نظر افراطى داشته باشند، ولى علماى شیعه، «شفاعت» را فقط شامل کسانى مى دانند که شرایط آن را داشته باشند.


واین اعتقاد که تمام کسانى که به خدا ایمان داشته و با رسول اکرم(ص) و اهل بیت(ع) دشمنى نداشته باشند، مشمول شفاعت مى گردند، اعتقادى است که از ظاهر آیات قرآن کریم، مانند: «لاَ یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى» (انبیاء، 28) و از روایات استفاده مى شود; مانند آن چه رسول اکرم(ص) فرمود: «إذا قُمْتُ المقامَ المحمودَ تَشَفّعتُ فى اصحاب الکبائر مِن اُمّتى فَیَشفَعنُى الله فیهم وَ الله لاتَشَفَّعْتُ فیمن آذى ذریتى; هنگامى که در مقام شفاعت قرار گیرم براى گناهکاران امتم شفاعت مى کنم و خداوند شفاعت مرا مى پذیرد. به خدا سوگند براى کسانى که ذریه و فرزندان مرا آزار کرده باشند شفاعت نمى کنم».•

نقل ازوبلاگ عدل الهی

 



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 86/8/6:: 6:46 عصر     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ