سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را گفتند : اى امیر مؤمنان چه مى‏شد اگر موى خود را رنگین مى‏کردى ؟ ] رنگ کردن مو آرایش است و ما در سوک به سر مى‏بریم [ و از سوک رحلت رسول خدا ( ص ) را قصد دارد . ] [نهج البلاغه]
بیستجان لنجان
 
سلام من به محرم

 

سلام من به محرم، محرم گل زهرا

به لطمه های ملائک  به ماتم گل زهرا


سلام من به محرم  به تشنگی عجیبش

به بوی سیب زمین و غم حسین غریبش


سلام من به محرم  به غصه و غم مهدی

به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی


سلام من به محرم به کربلا و جلالش

به لحظه های پر از حزن و غرق درد و ملالش


سلام من به محرم  به حال خسته زینب

به بینهایت داغ دل شکسته زینب


سلام من به محرم  به دست و مشک ابالفضل

به ناامیدی سقا به سوز و اشک ابالفضل


سلام من به محرم  به قد و قامت اکبر

به خشک اذان گوی زیر نیزه و خنجر


سلام من به محرم به دست و بازوی قاسم

به شوق شهد شهادت حنای گیسوی قاسم


سلام من به محرم  به گهواره اصغر

به اشک خجلت شاه و گلوی پاره اصغر


سلام من به محرم  به احترام سکینه

به آن ملیکه که رویش ندیده چشم مدینه


سلام من به محرم  به عاشقی زهیرش

به بازگشتن حر  خروج ختم به خیرش


سلام من به محرم  به مسلم و به حبیبش

به رو سپیدی عون و بوی عطر عجیبش


سلام من به محرم  به زنگ محمل زینب

به پاره پاره تن بی  سر مقابل زینب


سلام من به محرم  به انتظار رقیه

به پای آبله بسته به چشم تار رقیه


سلام من به محرم  به شور و حال عیانش

سلام من به حسین و به اشک سینه زنانش


سلام من به محرم  به حزن نغمه هایش

به پرچم و به سیاهی  به خیمه های عزایش


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/8/29:: 8:45 صبح     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ