سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که دانشی را زنده کرد، نمی میرد . [امام علی علیه السلام]
بیستجان لنجان
 
برسردوراهی علم یاثروت

هممون یادمون میاد وقتی بچه بودیم ویه موضوع انشای مشترک :

 "علم بهتر است یا ثروت؟ "

اون روزا هیچ وقت نفهمیدم حقیقتاً کدوم بهتره . پیش خودم فکر می کردم هرکدوم یه مزیت

هایی داره ، نمی شه یکی رو به طور کلی رد ودیگری رو قبول کرد. تا اینکه چند وقت پیش

جواب این سؤالم رو از جایی گرفتم که بی تردید بهترین و کامل ترینه و جای هیچ شبهه ای

رو باقی نمی ذاره .

توی حکمت 147 نهج البلاغه خوندم که مولا علی (ع) در قبرستان کوفه به کمیل بن زیاد

 فرمودند :

ای کمیل ! دانش بهتر از مال است ، زیرا علم نگهبان توست و مال را تو باید نگهبان باشی ؛ مال با بخشش

کاستی پذیرد اما علم با بخشش فزونی گیرد ؛ و مقام و شخصیتی که با مال به دست آمده با نابودی مال ، نابود

می گردد .

 ای کمیل بن زیاد ! شناخت علم راستین ( علم الهی ) آیینی است که به خاطر آن پاداش داده می شود و انسان

 در دوران زندگی با آن خدا را اطاعت می کند و پس از مرگ نام نیکو به یادگار گذارد . دانش فرمانروا  و

مال فرمانبر است .

ای کمیل ! ثروت اندوزان بی تقوا مرده اند ،گرچه به ظاهر زنده اند اما دانشمندان تا دنیا برقرار است زنده اند،

بدن هایشان گرچه  در زمین پنهان اما یاد آنان در دل ها همیشه زنده است.

منبع:بسیج دانشجویی


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/9/22:: 9:12 عصر     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ