اول آخریش رو میگم:
اون دسته اى که نه مورد قبول شیطان و نه مورد قبول خدا، کسانى هستند که با آبروى مردم بازى مى کنند و با هر وسیله ممکن مى خواهند حیثیت و آبروى مؤمنان را لگد مال کنن.
بعضی آدما کارهایی می کنن که خدای از مادر مهربون تر وعده عذاب میده [1]، این لگد مالی آبرو هم بخشی از اونهاست.
راه های این کار هم متفاوت هست، هر کسی به شخصیت خودش راهی پیدا می کنه بهتر بگم ، بهونه سازی میکنه تا اون کار انجام بشه.
یکی میگه تا دل مومن رو شاد کنم؛ آخه با مرام ، دلت رضا میده حیثیت یکی رو بشوری بخاطر خندوندن!؟ حالا چطور دلم خوش بشه پشت سر من ، منو مسخره نکنی؟
ممکنه از راه ایجاد بدبینى در ذهندیگران باشه، این روش هم ضررش کم نیست چون تا قیافه گوینده رو میبینند میگن: هوففففف باز این یارو داره میاد.
جایی به نقل از امیرالمؤمنین علیه السلام خونده بودم: کسى که به مردم گمان بد داشته باشد از همه کس مى ترسد و وحشت دارد.[2]
ممکنه از راه غیبت کردن باشه که حق الناس هست برا همین گفته شده « بدتر از زنا » هست.[3]
یا ممکنه از راه القاب زشت و تحقیر کردن و کوچیک کردن دیگران باشه [4] که نوعی از تکبر حساب میشه و متکبر هم که دیگه تو عقلش باید شک کرد.[5]
یه روایتی از امام صادق ع منقول هست که مىفرمایند:
من روى على مؤمن روایة یرید بها شینه، و هدم مروته، لیسقط من اعین الناس، اخرجه اللَّه من ولایته الى ولایة الشیطان، فلا یقبله الشیطان!
یعنی: " کسى که به منظور عیب جویى و آبرو ریزىِ مؤمنى سخنى نقل کند تا او را از چشم مردم بندازه، خداوند او را از ولایت خودش بیرون کرده، به سوى ولایت شیطان مىفرسته و اماااا، شیطان هم اون رو نمىپذیره.[6]
یادمون نره این مدل گناه ها چند منظوره هست یعنی چند گناه هم زمان انجام میشه، ممکنه «مراء» «غیبت» «دروغ» «بهتان» «تهمت» و ... باشه.
راهکار های خیلی ساده و مختصر:
این بیماری معمولا زمانی اتفاق می افته که زبون مشغول نباشه، پس اولین راه کار مشغول کردن زبون به چیرهای خوبه، موضوع برا صحبت پیش بیاریم، مثل: مسایلی که در طول روز اتفاق می افته، خبر جالبی که خوندیم یا اخبار گفته، برنامه ای که برای زندگی یا کارمون داریم و ....
یه راه کاره دیگه اینه که «یادمون باشه، عیب خودمون انقدر زیاد هست که دیگه نوبت به دیگران نمیرسه»[7]
دسته دوم و اول هم باشه سری بعد انشالله
بیشتر مواظب خودت باش
_________ ______________ ________
[1] عن النبی صلى اللَّه علیه و آله: و الّذی نفسی بیده، اللَّه أرحم بعبده من الوالدة الشّفیقة لولدها. انوار الهدایة/101
[2] سندش رو پیدا نکردم ، لذا اگر پیدا کردید در همین بخش بصورت نظر قرار بدید تا جایگزین کنم.
[3] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج72، ص: 223
[4] حجرات آیات 10 و 11
[5] غرر الحکم، صفحه 448
[6] وسائل الشیعه جلد 8 باب 157 حدیث 2 صفحه 608
[7] نهج البلاغة-ترجمه دشتى، ص: 261