سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه دانشش را در نهان به کار نبندد، درعیان رسوایش کند . [امام علی علیه السلام]
بیستجان لنجان
 
پیرزنی که طومار 500 ساله زایندهرود را درهم پیچید
وقتی 512 سال پیش شیخ بهایی داشت با دقت هرچه‌تمام‌تر برای تقسیم آب زاینده‌رود طومار می‌نوشت، شاید هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کرد که روزی، با تقاضای یک پیرزن، آب زاینده رود خشک شود و هیچ سهمی به اصفهان نرسد.

مجله مهر : «چون بعضی اختلاف در قرار و سهام رودخانه مبارکه زاینده‌رود اصفهان به‌هم رسیده بود بنابراین امنای دولت قاهره چند نفر از معتمدین و معمرین را مشخص نموده به امضای عالی‌جاهان مستوفیان عظام و تصدیق حضرات… سهام و حصه هریک از قراء و مزارع را … تعیین نموده …» این، جمله‌های ابتدایی طومار منسوب به شیخ بهایی برای تعیین «حقآبه» زاینده رود است. طوماری که حدود 512 سال پیش نوشته شد تا آب رودخانه زاینده‌رود به عدالت میان مردم و کشاورزانی که درمسیر رودخانه قرار داشتند تقسیم شود.

حالا اما زاینده رود دیگر زنده نیست. نه آبی از زیر پل‌های خواجو و سی‌وسه‌پل می‌گذرد و نه کشاورزان اصفهانی به حقآبه‌های خود می‌رسند. حقآبه‌هایی که گاهی حتی مهریه زنان‌شان هم می‌شد.

اما چه شد که زاینده رود به این حال و روز افتاد؟ شاید مرور اتفاقاتی که بر این رودخانه تاریخی و محبوب افتاده، کمی موضوع را شفاف‌تر کند.

هم‌نشینی غم انگیز تابلوی «شنا ممنوع» با رودخانه ای که حالا دیگر نیست

 

مهم‌ترین معترضان به وضعیت فعلی زاینده‌رود، اهالی اصفهان هستند. آن‌ها برای اعتراض‌های خود یک سند هم دارند. سندی که پیشینه‌ای بیش از 500 سال دارد و یادگار «شیخ بهایی» است.

فقیه، دانشمند و چهره شناخته‌شده ایران در زمان صفویان، یادگارهای ماندگاری از خود به‌جای گذاشته است. اما تنظیم طومار تعیین حقآبه زاینده‌رود توسط شیخ‌بهایی، از جمله مهم‌ترین کارهای او برای اهالی اصفهان است.

طومار شیخ‌بهایی برای تقسیم حقآبه زاینده‌رود وقتی نوشته شد که اختلاف قدیمی میان ساکنان حوالی زاینده‌رود برای چگونگی تقسیم آب بالا گرفته بود. اما شیخ بهایی طومارجنگ و نزاع همیشگی آن‌ها را با تنظیم طومار حقآبه زاینده رود پیچید.

طبق این طومار که در سال 923 هجری قمری تنظیم شده است، شیخ بهایی  با محاسبه دقیق و به‌دست آوردن آمار بارندگی مناطق مختلف اصفهان،حومه و کوهستان های اطراف و همچنین سرچشمه زاینده رود، طرح دقیق نهرها و شیب و مقطع آنها و سهم استفاده آب هر باغ و محله و منزل، به مشکل و اختلاف چندین ساله این منطقه پایان داد.

طبق این طومار، جریان آب زاینده‌رود به 33 سهم تقسیم شده که هر سهم، معادل 5 شبانه‌روز قسمتی از آب رودخانه است که باید آب موجود در رودخانه به هر محله سرازیر شود.

 

.

این طومار به‌قدری دقیق تنظیم شده‌بود که حتی فصل سیلابی زاینده‌رود را طی 197 روز اوایل آذرماه و سپس مدت 168 روز برای جریان عادی و منظم بررسی و محاسبه کرده است. محاسبه‌ای که با گذشت 5 قرن، هنوز هم دقیق و مطابق با تغییرات جوی به‌نظر می‌رسد.

از نکات جالب دیگر این طومار، مشارکت دادن مردم بر مدیریت تقسیم حقآبه‌ها است. میراب از طریق نمایندگان هر یک از سهام سی و سه گانه کل آب رودخانه و تقریباً در ایام نوروز و از بین معتمدین صاحب حقآبه و از بلوک میانه ی رودخانه (بلوک جی) انتخاب می شد تا از روز 75 نوروز (در سال های بدون خشک سالی) امور مربوطه را عهده دار شود.

 

همه متهمان یک خشکی

باتلاق گاوخونی، حالا چند سالی می‌شود که چشم‌به‌راه آب زاینده رود مانده است. آبی که تا همین چند سال پیش با گذر از اصفهان، به این باتلاق در شرقی ترین نقطه اصفهان سرازیر می‌شد و حالا حتی به میانه راه هم نمی‌رسد.

سال 1333، احداث یک تونل سرچشمه دعواها بر سر زاینده رود شد. آن‌طور که «امیرعباس سلطانی» نماینده مردم بروجن در مجلس شورای اسلامی می‌گوید  ریشه بحران کم آبی زاینده‌رود از همین سال آغاز شده است: «ریشه اول این مشکل در سال 1333 با ساخت تونل نخست کوهرنگ بود که برای 300 میلیون مترمکعب احداث شد. بلافاصله 36 هزار هکتار اراضی جدید اضافه شد در حالی‌که این آب در خشک‌سالی باید 155 میلیون مترمکعب باشد.»

به‌گفته نماینده مردم بروجن احداث سد زاینده‌رود و تونل دوم کوهرنگ‌ هم از دیگر دلایل اصلی بحران آب زاینده رود است: «با احداث سد زاینده رود 67 هزار هکتار به اراضی اضافه شده است.احداث تونل دوم کوهرنگ در سال 1364 هم 18 هزار هکتار زمین به محدوده تغذیه کننده از آب زاینده رود اضافه کرده که همین، سبب خشکی آب این رودخانه شده است.»

سال 1377، نام سومین تونل کوهرنگ هم ورد زبان‌ها شد. در سال 1377 سازمان آب منطقه‌ای اصفهان به منظور تأمین و انتقال آب به میزان حدود 255 میلیون متر مکعب در سال، جهت تأمین قسمتی ازکمبود آب منطقه مرکزی ایران برای مصارف شرب صنعت، کشاورزی و افزایش حجم آب تنظیم شده سد زاینده رود اصفهان با استفاده از سد مخزنی کوهرنگ3، طراحی و عملیات اجرایی آن را آغاز کرد اما تونل سوم، گرفتار بروکراسی‌های اداری شد تا فعلا خبری از آب برای زاینده‌رود نباشد.

24 بهمن 91 و تجمع کشاورزان شرق اصفهان در اعتراض به قطع سهمیه آب 

اما استاد محیط زیست دانشگاه تهران، خشکی زاینده‌رود را ناشی از ضعف مدیریتی هم می‌داند. «اسماعیل کهرم» می گوید:«مسئله اینجاست که سرمنشا زاینده رود مانند سالهای گذشته آب تولید می‌کند اما برخلاف تمام موازین آن را به استان یزد منتقل می‌کنند و این امر موجب فاجعه می‌شود.»

 

پیرزنی که زاینده رود را خشک کرد

بعضی از مدیران سابق استان اصفهان، یک دلیل جالب دیگر هم برای خشکی زاینده رود دارند. یک پیرزن که گویا رای رئیس جمهور وقت را زده و سبب شده تا مسیر آب زاینده‌رود به جایی غیر از اصفهان برود. ادعایی جالب که مردادماه 92 و در پنجمین هم اندیشی بحران آب توسط معاون عمرانی سابق استاندار اصفهان مطرح شد.

«سید جمال الدین صمصام شریعت» دراین‌باره گفته بود:« مشکل کمبود آب در استان اصفهان از زمان سفر دوم ریاست جمهوری به استان چهارمحال و بختیاری آغاز شد. استاندار قبلی چهارمحال در این دور از سفرهای استانی دست یک پیرزن را گرفت تا از رییس جمهور طلب آب کند و گفت که بی آبی چهارمحال حاصل تخصیص آب به اصفهان است و ...»

زاینده‌رود اما قبل از این اتفاق هم سابقه خشک‌شدن داشت. نخستین خشکی زاینده رود در سال 1379 اتفاق افتاد. زمانی که راه آب، به سمت استان‌های همسایه اصفهان کج شد و بعد هم سر از یزد درآورد. انتقالی که قرار بود پس از اجرایی شدن سومین تونل کوهرنگ باز شود. اما صبر مدیران کم بود و زاینده رود زودتر از موعد به یزد سرازیر شد.

30 بهمن ماه سال 1387، طرح آب‌رسانی از زاینده‌رود به بافق با حضور رئیس جمهور دولت نهم به بهره‌برداری رسید

همان موقع، جرقه اولین اعتراض‌ها شکل گرفت و «کانون تشکل های غیر دولتی زیست محیطی استان اصفهان» در بیانیه ای برای زاینده‌رود اعلام خطر کرد: «در حال حاضر حیات این رودخانه و کل منطقه تحت تاثیر آن به خطر افتاده است... در صورتی که در موارد مذکور چاره اندیشی به عمل نیاید منطقه به زودی درگیر بحران های اکولوژیکی، اجتماعی، و اقتصادی جدی خواهد شد که برون رفت از آن بسیار مشکل خواهد بود.»

زاینده‌رود هم‌چنان خشک بود و اعتراض‌ها هم‌چنان ادامه داشت. حتی کار به جایی رسید که سال 1388 در یک اقدام نمادین، یک همایش درباره علل خشک‌شدن زاینده رود در بستر رودخانه برگزار شد.

در پایان این همایش مردم اصفهان طوماری یک و نیم کیلومتری برای ارسال به رئیس جمهور دولت دهم در اعتراض به خشکی زاینده رود امضاء کردند.

 

«گلاب»ی برای قبر زاینده رود

اما ماجرای زندگی زاینده‌رود به دو تونل دیگر نیز وابسته‌است. تونل‌هایی با نام «گلاب» و «بهشت‌آباد» که پای اعتراض مردم چهارمحال و بختیاری را هم به پرونده زاینده‌رود باز کرد. تونل گلاب برای تامین آب شرب استان اصفهان که دیگر به حالت بحرانی رسیده‌بود پیش‌بینی شده بود. اما مردم چهارمحال و بختیاری به احداث آن معترض شدند. در سال 1390 موضوع اجرای تونل گلاب مورد انتقاد کارشناسان چهار محال و بختیاری قرار گرفت. آن‌ها بر این باور بودند که طرح‌های انتقال آب نظیر تونل گلاب، به خشک‌شدن زاینده‌رود می‌انجامد و تالاب گاوخونی را خشک می‌کند.

تونل دیگر ام، بیشتر محل بحث بود. تونلی با نام «بهشت آباد» که کشاورزان چهارمحال و بختیاری معتقد بودند ارمغانش برای زمین‌هایشان، جهنم است. تغییر دولت، بهانه‌ای بود تا آتش این اعتراض‌ها شعله‌ور شود و سیاست‌های جدید دولت درباره این تونل را به‌همراه داشته باشد. استاندار چهار محال و بختیاری هم وارد ماجرا شد و بهمن ماه 1392 گفت : «حفرتونل گلاب مرگ زاینده رود و حفر تونل بهشت آباد نابودی اقلیم چهارمحال و بختیاری را در پی دارد .»

کمتر از دوماه بعد، گلایه‌ها تبدیل به اعتراض گسترده شد. فروردین ماه 93، بازار شهرکرد محل تجمع مردمی شد که به انتقال آب از این استان به اصفهان معترض بودند.

با فشار مردم و مدیران، اجرای پروژه تونل «بهشت آباد» به دلیل اثر گذاری تونل بر روی چشمه های مسیر  متوقف شد.

از سوی دیگر، نمایندگان استان اصفهان در مجلس شورای اسلامی و مسئولان محلی نیز به فکر اجرای پروژه تونل «گلاب 2» افتادند. پروژه ای که مخالفانی همچون نمایندگان مجلس و مسئولین استان چهارمحال و بختیاری داشت و البته موافقانی همچون معاون امور هماهنگی استان‌های معاونت راهبردی و برنامه ریزی رئیس جمهور:« گلاب 2 طرحی درون استانی است و نقش پدافند غیر عاملی را دارد.راه اندازی این تونل از 6سال گذشته و از زمانی که بر اثر برخورد یک دستگاه بولدوزر با لوله نفت در محور رودخانه منجر به آلوده شدن آب رودخانه اصفهان به نفت شد در دستور کار قرار گرفت.»

اما اقدامات مسئولان وزارت نیرو در دولت یازدهم انگار چندان به مذاق نمایندگان اصفهان خوش نیامده‌ است. تا جایی که بعد از بازدید سرزده و بدون اطلاع وزیر نیرو از پروژه تونل گلاب 2، مجمع نمایندگان استان اصفهان در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت زاینده رود، متوقف شدن طرح تونل گلاب دو و برکناری مدیر عامل منطقه ای در مقابل نهاد ریاست جمهوری تحصن کردند تا از این طریق گلایه خود را به رئیس جمهور برسانند. تحصن نمایندگان در برابر نهاد ریاست جمهوری نزدیک به چهار ساعت به درازا کشید.

17 آبان سال 90، آب بعد از 8 ماه دوباره به زاینده رود برگشت تا اصفهانی‌ها جشن بگیرند. جشنی که البته خیلی زود تمام شد تا زاینده‌رود هم‌چنان خشک بماند

حالا باید منتظر ماند و دید ماجرای دنباله‌دار زاینده‌رود به کجا کشیده می‌شود؟ آیا زاینده‌رود دوباره به وصال گاوخونی می‌رسد؟ آیا سی و سه پل و خواجو دوباره رنگ آب را خواهند دید؟ آیا طومار حقآبه‌های شیخ‌بهایی دوباره مرجع تقسیم آب قرار خواهد گرفت؟ گذشت زمان و تدبیر مدیران، پاسخ این پرسش‌ها را خواهد داد.

 

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 93/6/5:: 7:47 عصر     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ