معتضد ادعای "اشغال" ابوموسی توسط دولت ایران از سوی وزارت خارجه را امارات متحده عربی را دخالت و گزافه گویی بیش ازحد این کشور به حاکمیت ارضی ایران دانست بیان داشت: تاسیس امارات متحده عربی طی رایزنی های ویلیام لوس نماینده وزارت خارجه بریتانیا که 18مرتبه با شاه ایران مذاکره کرد تا مجوز شکل گیری آن صادر شد و اقدام اشتباه شاه در مورد بحرین به رفراندم گذاشتن این قسمت از خاک ایران بود که انگلیسی ها تنها با چند خانواده از وابستگان شیخ وقت بحرین، همهپرسی کردند.
پژوهشگر تاریخ ایران با انتقاد به وزارت امور خارجه اظهار داشت: تعرض به خاک یک مملکت سو تفاهم نیست؛ وزارت خارجه کشورمان منفعلانه با امارات رفتار نکند.
خسرو معتضد پژوهشگر تاریخ ایران در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، در واکنش به اظهارات بی اساس وزیر امور خارجه امارات، ادعای حاکمیت این کشور را بر بر جزیره ابوموسی بی اساس خواند و اظهار داشت: سفر رئیس جمهور به هرمزگان و جزیره ابوموسی اقدامی شایسته در راستای حاکمیت ایران براین منطقه است.
معتضد در اعتراض به واکنش منفعلانه وزارت امور خارجه کشورمان که این امر را یک سو تفاهم قلمداد کردند که با مذاکره حل خواهد شد، بیان داشت: چطور تعرض به خاک مملکت را سو تفاهم می پندارید در صورتی که خاک ناموس مملکت است. وزارت خارجه نباید با مسامحه با این مسئله رفتار کند.
وی با بیان اینکه در اعتراض به اظهارات امارات باید سفیر ایران در این کشور را به تهران فراخواند، تصریح کرد: همچنین باید سفرهای مردمی به این کشور را محدود کرد.
این نویسنده و مورخ با اشاره به اعلامیه وزارت خارجه امارات که به "اشغال" جزایر سه گانه توسط ارتش ایران در سال 1350 تاکید داشته گفت: جزایر ابوموسی، تنب کوچک و بزرگ در طول تاریخ در اختیار ایران قرار داشته و حق حاکمیت ایران بر این جزایر امری مسجل است.
وی با بیان اینکه از دوره ساسانیان خلیج فارس کاملا در اختیار ایران بوده است، تصریح کرد: در ادوار پس از ساسانیان نیز در قسمت شمالی خلیج فارس از مجموع 86 جزیره موجود حدود 20 جزیره که دارای شرایط اقلیمی مناسبی برخوردار بوده به ایران تعلق داشته که از جمله آن جزیره "باباموسی" یا ابوموسی است.
این پژوهشگر تاریخ ایران اظهار داشت: در زمان حضور بریتانیا در این منطقه نیز استعمار بزرگ حمایت خود را در برابر ادعای مالکیت عثمانیها بر بحرین از ایران حمایت کرده و حاکمیت بحرین را از آن ایران دانسته است.
وی حضور انگلیس در خلیج فارس را از قرن19 میلادی دانست وتشریح کرد: انگلیس به علت وجود دزدان دریایی در ساحل جنوبی خلیج فارس گشت دریایی داشته و پیش از این نیز در زمان صفویه به علت وجود دزدان دریایی، دولت فرانسه با ایران قراردادی مبنی بر حمایت ایران از کشتی های بادبانی فرانسوی امضا کرده بود.
وی افزود: پس از دوران صفویه اوضاع این منطقه متشنج شد و دزدان دریایی در قسمتی به نام ساحل دزدان بیتوته کردند و کشتی های انگلیسی هلندی، پرتغالی و اسپانیولی را مورد تعرض قرار می دادند.
معتضد با اشاره به قدرت نیروی دریایی ایران در دوره سلطنت نادر شاه خاطرنشان کرد: نادرشاه با ایجاد نیروی دریایی در بوشهر برتمام نواحی خلیج فارس اشراف داشت و دزدان دریایی و شیوخ اطراف را که به شرارت مبادرت می ورزیدند سرکوب می کرد؛ اما پس از مرگ وی، نظم ایجاد شده از هم گسسته شد.
وی در ادامه گفت: پس از کشته شدن نادر شاه در سال 1747 میلادی نواحی محلی خلیج فارس که طبق اسناد "قصبه" خوانده می شدند، مانند قصبه "دبی" قصبه "ابوظبی" و قصبه "قطر" به علت رابطه ایرانی های ناحیه شمالی خلیج فارس با اعراب جنوب این منطقه، عرب ها برای "علفچر" به سمت ایران می آمدند و دولت ایران به علت مساعدتی که داشت مانعی بر سر راه آنها ایجاد نمی کرد.
این پژوهشگر تاریخ ایران با استناد به متون تاریخی موجود اظهارداشت: بر طبق اسناد تاریخی، چند تن از شیوخ نواحی خلیج فارس در نامه ای قسم خوردهاند که صرفا برای "چرای گوسفندان به ابوموسی و فارور، تنب بزرگ و جزیره سیری می آمدند و خود را رعیت ایران می دانند و ادعایی براین جزایر ندارند.
وی بااشاره به مرز بندی و نقشه کشی انگلیسیها اذعان داشت: در این نقشه تاریخی که با یک خط فرضی جزایر شمالی خلیج فارس تقسیم می شد، که این منطقه در حال حاضر هم جزو خاک ایران است، مشخص شده شیوخ عرب نسبت به بحرین هم ادعایی نداشتند. و طی نامه ای به مقامات ایرانی که در اسناد وزارت خارجه موجود است، "حاکم بحرین شیخ محمد اظهار داشته دولت ایران "200 سرباز با توپخانه به بحرین اعزام کند. چرا که بحرین متعلق به دولت ایران است و من هم رعیت آن محسوب می شوم."
معتضد ادعای "اشغال" ابوموسی توسط دولت ایران از سوی وزارت خارجه را امارات متحده عربی را دخالت و گزافه گویی بیش ازحد این کشور به حاکمیت ارضی ایران دانست بیان داشت: تاسیس امارات متحده عربی طی رایزنی های ویلیام لوس نماینده وزارت خارجه بریتانیا که 18مرتبه با شاه ایران مذاکره کرد تا مجوز شکل گیری آن صادر شد و اقدام اشتباه شاه در مورد بحرین به رفراندم گذاشتن این قسمت از خاک ایران بود که انگلیسی ها تنها با چند خانواده از وابستگان شیخ وقت بحرین، همهپرسی کردند.
این نویسنده و مورخ با بیان اینکه مراجعت به بحرین با مراجعه به سفارت انگلیس و گرفتن برگه ای ممهور با نام برگه "علم و خبر" میسر می شد و نیازبه گذرنامه نداشت، گفت: چرا که این منطقه کشور محسوب نمی شد، طبق اسناد تاریخی حاکم بندر لنجه یا همان لنگه با وجودی که وی اصالت عربی داشت، تحت امر دولت ایران عمل می کرد و حتی دردوره ای انگلیس در نامه ای به دولت ایران متذکر شده بودند که حاکم بندر لنجه با ما سو رفتار دارد.
معتضد یادآور شد: حضور اتباع اماراتی به زمانی برمی گردد که دولت ایران به علت نداشتن نیروی دریایی، حضوری در خلیج فارس نداشت؛ اما از لحاظ استراتژیک برای این منطقه اهمیت قائل بود.
وی افزود: حتی در زمان حضور کمونسیت های طرفدار چین در مسقط عمان، برای برقراری امنیت تنگه هرمز، ایران با اعزام ارتش به دولت قابوس کمک کرد و پس از اتمام جنگ ارتش خود را فراخواند؛ اما پس از آن شارجه مدعی شد که جزیره تنب بزرگ با نام رأسالخیمه و ابوموسی به دلیل ساخت و سازهایی که در نبود ایران در انجام گرفته متعلق به امارات است و دولت ایران به دلیل حمایت انگلیس با آنها مسالمت آمیز رفتار می کرد.
معتضد اظهارداشت: دولت ایران به دلیل آب وهوای نامناسب این جزایر، توجهی برای سکونت ایرانیان در این جزیره نداشت و تغافل دولت در این امر موجب ساکن شدن اعراب در این جزیره شد.
وی اضافه کرد: در زمانی دولت ایران با حضور ساکنین عرب ابوموسی تا زمانی که در این منطقه نفتی یافت نشد، موافقت کرد و حتی کمک مالی نیز به آنها داشت.
این پژوهشگر تاریخ ایران با اشاره به اینکه تا قبل از انقلاب اسلامی سال ،57 هیچ اعتراضی نسبت به حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه مطرح نبوده اظهارداشت: اوضاع به هم ریخته و ضعف ارتش، بعد از انقلاب آنها را به وسوسه دستیابی به جزایر واداشت و تا قبل از آن امارات به دستور انگلستان به بحرین اکتفا کرد؛ اما بعد از انقلاب به یاد میراثخواری استعمار افتادند که دیگر فایده ای نداشت.
وی علت مقابله دولت ایران با امارات را اینگونه مطرح کرد: کشتی های اماراتی هرازگاهی به بهانه گردشگری تعداد هزار تا دو هزار نفر را در جزیره ابوموسی ساکن می کردند که جمعیت عربی این جزیره را بالا ببرند و حتی برای ماندگار شدن این افراد به آنها پول می پرداختند و اماراتی ها با این روش ماندند تا حق مالکیت درخاک ایران ایجاد کنند و طبق اسناد تاریخی خود اذعان دارند که حاکم لنجه اجازه علفچر به آنها در ابوموسی داده است.
وی با تاکید بر اینکه ایران هیچ جایی را "اشغال" نکرده است اذعان داشت: ایران در برهه ای از زمان بخشی از خاک خود را بر حسب ضعف و استیصال و نادانی سیاستمداران از ایران جدا شد برگردانده است.
معتضد با انتقاد به رفتار امارات ابرازداشت: دولتمردان امارات به پشتوانه اختلاف کنونی آمریکا و اروپا با ایران چنین ادعایی را مطرح می کنند به تصور اینکه غرب ازآنها حمایت می کند؛ اما باید بدانند که آمریکا وانگلیس به دلیل احتیاج همه جانبه به ایران اختلافها را حل وفصل می کنند وبه خاطر امارات متحده عربی با ایران در نمی افتند.
همچنین در ادامه گفت: مذاکرات استانبول نشان دهنده بهبود روابط کشورها با ایران است و امارات تصور نکنند که می تواند از مشکلات داخلی ایران بهره برداری به نفع خود داشته باشد وباید به عنوان یک کشور همسایه با مسالمت رفتارکند.
معتضد با پیشنهاد اینکه باید اقدام رئیس جمهور را مورد حمایت گسترده و همه جانبه قرارداد، اظهارداشت: رسانه ها ودستگاه های دولتی و خصوصی باید به تشویق وتبریک قوه مجریه بپردازند وحتی دراین باره باید دریک همه پرسی ازمردم ایران خواستار شود که آیا وزیر امور خارجه 32 ساله امارات حق دارد به ورود رئیس قوه مجریه به قسمتی از خاک ایران اعتراض داشته باشد؟
این پژوهشگر تاریخ ایران علت ادعاهای گزاف را سرکشی کم مقامات ایرانی دانست و گفت: دولت ایران برحسب روابط دوستانه به اتباع اماراتی اجازه داد تا آنها به صورت کلونی در آنجا ساکن باشند و همانگونه در دوره های تاریخی نسبت به همسایگان خود همانند کردها و افغان ها برحسب شرایط داخلی کشورشان اجازه حضور مقطعی را داده است در قبال امارات هم همینگونه رفتار کرده است.
وی در پایان خاطر نشان کرد: حق علفچر به امارات مبنی بر حاکمیت این کشور درابوموسی نیست.
منبع:http://www.ammarname.ir/link/10567
کلمات کلیدی: