. اگر اعتقاد داشته باشید که میتوانید، حتماً میتوانید.به هرچه اعتقاد داشته باشیم اتفاق میافتد. به این اصطلاحاً تحقق باور میگویند. اغلب ما هرگز متوجه نمیشویم که از چه نیروی عظیمی برخورداریم زیرا نمیخواهیم تن به انجام دادن کارهایی بدهیم که درنظر دیگران امکان انجام دادنش وجود ندارد. کارهای غیرممکن به تلاش و تمرکز بیشتری نیاز دارد، اما وقتی اینها تحقق پیدا میکنند، پاداشی گران حاصل میشود. ممکن است نتوانید به هرچه دوست دارید دسترسی پیدا کنید، اما تا معتقد نباشید که توان انجام کاری را دارید، هرگز به انجام دادن آن موفق نمیشوید.
2. اگر مطلبی را بهدفعات برای خود تکرار کنید، حتی اگر واقعیت نداشته باشد آنرا باور میکنید.تکرار یک مطلب باعث میشود ذهن نیمه هشیارتان آنرا به عنوان یک حقیقت بپذیرد، و آنرا به یک حقیقت فیزیکی تبدیل میکند. میتوانید از این موقعیت استفاده کنید و به جنبههای مثبت امور توجه کنید. جای «میتوانم این کار را بکنم.» را با «اینکار را خواهم کرد.» عوض کنید.
3. اگر به خود و دارندگیها و امتیازات خود اعتقاد نداشته باشید، دیگران هم به شما و دارندگیهایتان اعتقاد نخواهند داشت.در فروش قاعده اصولی وجود دارد و آن قاعده ایناست: قبل از اینکه به دیگران بفروشید، باید به خودتان بفروشید. اگر به کالا و خدمات خود اعتقاد نداشته باشید، بدانید که دیگران هم به خدمات و کالاهای شما اعتقاد نخواهند داشت. اگر دیگران را فریب بدهید و آنها را به معاملهای غیرمنصفانه وادار کنید، باید قبل از همه بر مقاومت درونی خود در برابر انجام دادن کار اشتباه غلبه کنید.
4. چه کسی بهشما گفت که اینکار عملی نیست، به چه موفقیت عظیمی رسیده است که او را واجد شرایط کرده تا برای شما تعیین محدودیت بکند؟در جریان زندگی به نکته مهمی پی میبرید و آن نکته این است که کسانی که بیش از همه توصیه میکنند و پند و اندرزی میدهند، کمتر از دیگران شایسته انجام اینکار هستند. اشخاص موفق و درگیر فرصت آنرا ندارند که خطوط زندگی شما را مشخص کنند آنها گرفتار زندگی خود هستند.ناموفقها و ناقابلها بیش از هرکسی فرصت دارند که خط و خطوط زندگی دیگران را ترسیم کنند. این اشخاص از شکست خوردن و ناکام ماندن شما لذت میبرند. وقتی کسی بهشما میگوید، چیزی که میخواهید به آن برسید غیرممکن است و یا ارزش تحمل زحمتش را ندارد، نگاهی دقیق به او بیاندازید و ببینید که در زندگی خود به کجا رسیدهاند، چه موفقیتهایی کسب کردهاند. آدمهای موفق خوشبین هستند و به موفقیت عادت کردهاند.
5. اگر به رفتار امروزتان ادامه دهید، ده سال دیگر در چه شرایطی قرار خواهید داشت؟خیلیها متوجه نیستند که موفقیتهای بزرگ از موفقیتهای کوچکی که اغلب در مدتی طولانی بهدست آمدهاند نشات میگیرند. واقعیتی است که آدمهای موفق اندیشمندان بلندمدت هستند، آنها میدانند که باید از هر موفقیت خود درسی بگیرند و هر موفقیت را زیربنای موفقیت بعدی قرار دهند. مرور منظم پیشرفت و ترقی، بخش مهمی از هدفگذاری است. هدف چیزی آنقدرها بیش از یک میل و اشتیاق نیست، مگر اینکه برای دستیابی به آن زمانبندی کنید. مهم است که در برنامهریزی هدفها به هدفهای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت توجه داشته باشید. با توجه به شرایط در هدفهای خود تجدید نظر کنید، به زمان انجام شدن آنها توجه داشته باشید و به تدریج هدفهای بزرگتری برای خود انتخاب کنید. دقت کنید که در مسیر درستی در حرکت باشید.
6. از زندگی چه میخواهید و برای رسیدن به این خواسته به زندگی چه میدهید؟در فیزیک قانونی هست که میگوید: برای هر عملی، واکنشی به همان اندازه در جهت مخالف وجود دارد. همین مطلب در زندگی ما نیز صدق میکند. هرچه بکارید همان را برداشت میکنید. برداشت شما با سرمایهگذاری شما رابطه مستقیم دارد. به هرچیز یک برچسب قیمت الصاق شده است. وقتی برای خود هدفی درنظر میگیرید و برای رسیدن به آنهدف تلاش میکنید میبینید که هیچ هدفی دور از دسترس نیست.
7. بهجای آنچه نمیخواهید به آنچه میخواهید توجه کنید.به هرچه فکر کنید به آن میرسید. به هرچه برای مدت کافی فکر کنید، بخشی از روان شما میشود، از این قانون به سود خود استفاده کنید. اگر ذهن خود را متوجه مسایل کنید، به مسئله میرسید، و اگر به راهحل بیندیشید، به راهحل میرسید. داشتن تردید، هراس و احساس عدم امنیت خاطر طبیعی است. انسان موفق به این مهم توجه میکند و با متمرکز شدن روی جنبههای مثبت و هدفهای مطلوب راه غلبه بر آنها را مییابد.
8. به هرچه بخواهید میرسید، مشروط بر آنکه جایگزینی را بهجای این خواسته خود نپذیرید.کسانی که در زندگی خود به موفقیتهای بزرگ میرسند کسانی هستند که به کمتر از آنچه میخواهند رضایت نمیدهند. وقتی میبینید که به دریافت کمتر از حد مطلوب فکر میکنید، لحظهای صبر کنید و موقعیت را تحلیل نمائید. آیا موانعی که پیش روی خود میبینید برطرف ناشدنی هستند؟ آیا راه دیگری برای حمله به مسئله وجود ندارد؟ هر قدمی که در مسیر درست برداشته شود، هرقدر کوچک و جزیی بهنظر برسد شما را بهسمت هدف سوق میدهد.
9. مهم نیست که در گذشته چه کردهاید، مهم این است که در آینده چه خواهید کرد.این گفته شکسپیر است که « آنچه گذشته است پیشگفتار است» هر کاری که در گذشته انجام دادهایم در حکم پیشگفتار و مقدمهای برای کار بعدی ماست. برای موفقیتهای آتی خود برنامهریزی کنید و پیروزیهای امروز خود را جشن بگیرید.
10. به دقت به آنچه میخواهید بیندیشید.بسیاری از مردم برای تعطیلات آخر هفته خود بیش از زندگیشان برنامهریزی میکنند. و بعد ناگهان متوجه میشوند که بیآنکه بدانند زندگیشان گذشته است. وقتی دقیقا مطالعه کنید و بدانید که از این زندگی چه میخواهید، نیرو و توانتان را برای رسیدن به این خواسته بسیج میکنید. یکی از امتیازات مهم داشتن هدف مشخص در زندگی این است که بهشما این امکان را میدهد تا فعالیتهای خود را از پیش سازماندهی کنید. در این شرایط خودبهخود میدانید که آیا بهسوی هدف پیشرفت میکنید یا از آن فاصله میگیرید. اینگونه میتوانید از زمان، از پول و از انرژی خود برای رسیدن به هدفتان استفاده کنید.
11. ترقی شما در زندگی از ذهنتان شروع و به همانجا ختم میشود.هر موفقیت بزرگی با یک ایده در ذهن شروع میشود و بعد به حقیقت میپیوندد. با یادگیری و مطالعه دائم ذهن خود را با نقطه نظرها انباشت کنید و بعد برای تحقق آنها بکوشید. حتی یک ایده کممقدار که به مرحله عمل گذاشته میشود بهمراتب از یک ایده عالی که به مرحله عمل درنمیآید بهتر است.
12. ثبات هدف اولین اصل موفقیت است.برای دستیابی به موفقیت باید طرحی مدبرانه برای زندگی داشته باشید و بهرغم همه مشکلاتی که احتمالا وجود دارد به آن بچسبید. توجه داشته باشید که در عمل همه اشخاص موفق جایی در زندگی مایوس میشوند. اما هیچ مانعی وجود ندارد که شخص با ثبات رای و مصمم از عهده آن بر نیاید.
13. انسان هدفمند همیشه موفق است.هدفگذاری را بخشی همیشگی از زندگی خود قرار دهید. میتوانید هدفهایی کوچک و قابلحصول را درنظر بگیرید و آنقدر در جهت نیل به آن بکوشید و تلاش تا به آن برسید. بدانید که موفقیتهای کوچک به موفقیتهای بزرگتر ختم میشوند.
****
منبع : مقاله " درسهایی از ناپلئون هیل درباره هدفگذاری" برگرفته از http://www.sbukarafarini.blogsky.com- انتشار : سایت مدیرسبز
کلمات کلیدی: