پژوهشگران دانشگاه استنفورد نشان دادند که با ترفندهایی می شود از ژیروسکوپ گوشی برای استراق سمع استفاده کرد . ...
امنیت و حریم خصوصی در دنیای امروز، معنی چندانی ندارد. آنچه ما در خلوت میگوییم، دیگر چندان خصوصی نیست. حالا دریچه امروز برای شما می خواهد از دغدغه ای بگوید که تا بحال حتی تصورش را هم نکردید....
همه ما می دانیم که اپلیکیشنهای مختلف در هنگام نصب از ما اجازه میگیرند که در صورت لزوم به حسگرهایی مثل میکروفن یا اطلاعاتی مثل لیست تماسها یا گالری عکسهای دسترسی پیدا میکنند. گرچه خیلی از ماها بدون تأمل، اجازه چنین دسترسیای را ارسال میکنیم اما نفس درخواست اجازه برای دسترسی، کمی به ما آرامش میدهد.
اما جالب است که اپلیکیشنها برای دسترسی به بعضی از حسگرها،اصلا مجوزی لازم ندارند. منظورم همین ژیروسکوپه....
حالا جالب است که بدانید ، پژوهشگران دانشگاه استنفورد نشان دادند که با ترفندهایی میتوان از ژیروسکوپ گوشی برای استراق سمع استفاده کرد.
ژیروسکوپ به صورت پیشفرض برای سنجش موقعیت گوشی طراحی شده است، اما با نرمافزاری که این محققان نوشتهاند و Gyrophoneمیتوان ارتعاش حاصل از امواج هوا حین صحبت کردن را تا حد زیادی ثبت کرد!
در حال حاضر کاربران عادی اندروید راهی برای بررسی اپلیکیشنهایی که به سنسور ژیروسکوپ دسترسی دارند، ندارند و همچنین راهی برای باطل کردن این دسترسیها هم وجود ندارد.
مسلم است که با ژیروسکوپ نمیتوان به خوبی میکروفن، به مکالمات گوش کرد. اما پژوهشگران تا حالا هم پیشرفتهای خوبی کردهاند، طوری که میتوانند در 65 درصد موارد، اعداد، در 85 موارد جنسیت گوینده و در65 درصد موارد، هویت فردی که از بین افراد صحتکننده مشغول ادای یک جمله است را مشخص کنند. با بهبود کارایی نرمافزارهای تشخیص صحبت، میتوان کیفیت استراق سمع را بهتر هم کرد!
ژیروسکوپ گوشیها متشکل از صفحات بسیار کوچک در حال ارتعاشی است که روی یک تراشه سوار شدهاند. اما علاوه بر حرکات، ارتعاش حاصل از برخورد امواج هوا هم میتواند روی آنها اثر بگذارد. در سیستمهای اندرویدی، ژیروسکوپ به فرکانسهای تا 200 هرتز حساس است و از آنجا که فرکانس صحبت آدمها معمولا بین 80 تا 250 هرتز است، قسمت قابل ملاحظهای از صحبتها توسط ژیروسکوپ، میتوانند آشکار شوند.
در iOS ژیروسکوپها تنها تا 100 هرتز حساس هستند و بنابراین از ژیروسکوپ در iOS برای استراق سمع نمیتوان بهره زیادی برد.
نگرانی ما نباید تنها معطوف به اپلیکیشنهای native باشد، اپلکیشنهای وبی که ما با استفاده از مرورگرها آنها را اجرا میکنیم، ممکن است با دسترسی به ژیروسکوپ بالقوه خطرناک باشند. بنابراین باید نگاهی به وضعیت امنیتی مرورگرهای اینترنتی خودمان هم داشته باشیم.
در این میان وضعیت مرورگر فایرفاکس برای اندروید از همه بدتر است: در شرایطی که مرورگر کروم و سافاری، تنها مجوز دسترسی به اطلاعات ژیروسکوپها را تا 20 هرتز میدهند، مرورگر فایرفاکس اجازه دسترسی تا200 هرتز را دارد. بنابراین اگر شما یک کاربر اندروید باشید و از مرورگر فایرفاکس استفاده کنید، بدون نصب هیچ اپلیکیشنی، صرفا با ورود به سایتی که یک قطعه کد جاوااسکریپت روی آن نصب شده، ممکن است مورد جاسوسی قرار بگیرید!
گوگل میتواند به سرعت مشکل امنیتی اخیر را با محدود کردن فرکانسهای قابل دسترسی مجاز برطرف کند. همچنین باید در مورد اپهایی که نیاز به دسترسی غیرمحدود به ژیروسکوپ را دارند، از کاربر اجازه خواسته شود. اصولا در مورد گیمها نیازی به دسترسی به فرکانسها تا 200 هرتز وجود ندارد.
کلمات کلیدی:
از پروژه MK-Ultra چه میدانید؟ برنامههای کنترل ذهن در سازمان سیا از چه زمانی آغاز شدند؟ قربانیان آزمایشهای انسانی چه کسانی بودند؟ مواد توهمزا چگونه از آزمایشگاههای سیا به سایر نقاط جهان راه یافتند؟ برای پاسخ بدین سؤالات با این گزارش همراه شوید…
پروژه MK-ULTRA اسم رمز یک برنامه آزمایش انسانی پنهانی و غیرقانونی دولت آمریکا بود که توسط “دفتر اطلاعات عملی” (Office of Scientific Intelligence) سازمان سیا اداره میشد. این برنامه رسمی دولت آمریکا در اوایل دهه 1950 آغاز شد، و تا دهه 90 ادامه پیدا کرد. حتی برخی کارشناسان معتقدند که این پروژه با عنوان دیگری هماکنون نیز در جریان است.
ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
برخی ازدواج را آغاز زندگی مشترک، شروع دورهی از «من» گذشتن و به «ما» رسیدن و گام نخست در تشکیل اولین کانون اجتماعی (خانواده) تعبیر میکنند که البته همه درست است و شاید اگر بخواهیم به این مقوله ریشهایتر نگاه کنیم، ازدواج آغاز زندگی است و نه تولد. چرا که تا زوجی نباشد، تولدی نیز نخواهد بود.
محبوبیّت و مقبولیت ازدواج بین همه مردم جهان در ادیان، فرهنگها و ملیّتهای متفاوت، حاکی از جایگاه عقلی و فطری این مرحلهی مهم از زندگی میباشد و به همین دلیل در اسلام همه مراتب آن، از انتخاب گرفته، تا ازدواج و تداوم زندگی مشترک – از نیاز عاطفی و روانی پسر و دختر گرفته تا نیاز جنسی و ...، همه مورد توجه ویژه و بالتبع دستورات و رهنمودهای خاص قرار گرفته است. لذا بحث در این خصوص مفصل است و نمیشود کلّیگویی نمود و یا فقط به جنبهی از آن توجه داشت. اما [به ویژه با توجه به شرایط امروز] از کاربران جوان و محترم تقاضا میشود به چند محور ذیل توجه بیشتری داشته باشند:
*- همه کارهای یک مؤمن باید برای خدا و بالتبع مطابق امر و نهی خدا انجام پذیرد. ازدواج نیز از مهمترین امور و مراحل زندگی انسان است که نقش مستقیمی در ساختار زندگی دنیوی و نتیجهی اُخروی آن دارد، لذا باید سعی شود برای خدا، یعنی «هدف گرفتن تقرب به خدا» ازدواج صورت پذیرد. هدف همیشه راه و چه باید کردها و چه نباید کردها را خودش تبیین و مشخص میکند. مثلاً در موضوع انتخاب، بدیهی است که کسی برای رسیدن به این هدف والا، در پارتی، کافیشاپ، میهمانی، پارک و چت همسر انتخاب نمینماید.
*- قبل از به اصطلاح عاشق شدن، با عقل، فکر، درایت، همّت و برنامه به دنبال یافتن همسر مناسب باشید. این عشقها اولاً عشق نیست، ثانیاً حتماً (غالباً) مقدمه نادرستی دارد، ثالثاً عشق کور میکند و رابعاً چه بسا عاشق شوید و نتوانید با او ازدواج کنید. لذا عمر و فرصتهایتان را به هدر داده و اعصاب و روانتان نیز به هم میریزد و البته به خود و او نیز ظلم میکنید.
*- سعی کنید در هر سطحی هستید، «کُفو»، یعنی همتای خود را بیابید. همتا فقط این نیست که اگر شما مسلمان، ولایی و انقلابی هستید، او هم باشد [هر چند که این اصل اول است]، بلکه گاه حتی همشهری بودن نیز مهمّ است (البته نه همیشه و برای همه).
به عنوان مثال کفویّت در تحصیل: دختران ابتدا در سالهای مناسب جوانیی ازدواج نمیکنند تا به دانشگاه بروند، بعد هم ازدواج نمیکنند تا فارغ التحصیل شوند، بعد که دیگر شرایط جوانی و سنّ را از دست میدهند، حتی حاضر میشوند با یک زیر دیپلم نیز ازدواج کنند! به ندرت ازدواج موفقی میشود و اغلب به اختلاف میانجامد. پس انتخاب همتا، به لحاظ دینی، فرهنگی، اقتصادی و... یک اصل است.
*- مانند دخترانی که خواهان یک پسر ثروتمند هستند، به ثروت دختر و پدرش چشم ندوزید. اصرار نداشته باشید که حتماً همسر شما شاغل شود و شما را در هزینههای زندگی یاری نماید. خانهداری (همسر و فرزند داری) خودش مقدسترین، شریفترین و سختترین شغل است، اما اگر احیاناً شاغل بود، شما حق ندارید که روی درآمد او حساب کنید. این نگاه و محاسبه خودتان را خوار میکند. اگر همسر (زن) شاغل بود و ماهانه میلیونها تومان درآمد نیز داشت، تأمین و هزینههای زندگی (همسر و فرزندان) بر عهدهی مرد است. نفقه بر مرد واجب است.
از ظریفی پرسیدند: سنّ و سالت بالا میرود، چرا ازدواج نمیکنی؟ گفت: دنبال یک دختر خانهدار میگردم و هنوز گیر نیاوردم. و فوری افزود: منظورم از خانهدار این است که حتماً خانه داشته باشد.
*- با قاطعیت تمام مهریه بالا را نپذیرید. پذیرفتن مهریهی بیش از توان، نه تنها امتیازی نیست، بلکه نشان از سطحینگری، بیفکری و گاه بیشخصیتی دارد. چرا که کار غیر معقولی است و البته مشکلات فراوانی نیز به وجود میآورد، چرا که بعد از پذیرش، دیگر حق او طلب اوست که هر گاه بخواهد حق دارد مطالبه نماید و به محض مطالبه نیز اختلافات و مشکلات شروع میشود، گویی که مهریه فقط برای روی کاغذ بوده است.
*- متقابلاً درخواست و تقاضای جهیزیه بالا نداشته باشید. دختر و خانوادهاش وظیفهای ندارند که آخرین مُدل و جدیدترین سیستمهای وسایل خانگی را برای شما تهیه کنند. اگر در شهرستانی زندگی میکنید که جهیزیه را داماد تأمین میکند، به هیچ وجه زیر بار فهرست دستوری نروید. هم چنین است اجبار به تهیهی سرویس گرانقیمت یا برگزاری مراسم پر هزینه.
جوانان باید این سنّتهای غلط را خودشان بشکنند تا ازدواج راحتتر و سالمتر صورت پذیرد و ماندنیتر گردد.
*- در مجموع عاقلانه، متین، فکر شده و با برنامهریزی عمل کنید و به نظر بزرگترها و به ویژه پدر و مادر که حتماً خیر شما را میخواهند و حتی اگر عوام باشند، باز تجربهی آنها بیشتر از شماست، توجه ویژه داشته باشید. و در نهایت آن که سخت نگیرید. دنبال یک مَلَکه نباشید، چون شما مَلَک نیستید، دنبال پری دریایی نباشید، چون اصلاً وجود خارجی ندارد، دنبال ملکهی زیبایی نباشید، چون اولاً خودتان حضرت یوسف (ع) نیستید و ثانیاً جوانی و زیبایی به حد زندگی پایدار نیست.
البته چنان چه ابتدا بیان شد، نکات بسیار است که در این فرصت مختصر مجال ذکر آنها نمیباشد.
کلمات کلیدی:
یکی از اموری که در این سال ها برخی افراد مذهبی درگیر آن هستند این است که نحوه اداره مجالس عزای امام حسین علیه السلام چگونه باید باشد. گویا همه بر این اتفاق دارند که روز به روز باید بر کیفیت و کمیت این مجالس افزوده شود. اما اختلاف در این است که چه چیزی کیفیت محسوب می شود.
برخی برآنند که در این مجالس به طور محض باید به روضه خوانی پرداخته شود و اگر سخنرانی نیز می شود باید فقط و فقط در مورد اهل بیت علیهم السلام باشد. مثلا فضائل آنان بیان شود و نباید وارد مسائل سیاسی به هیچ وجه شد. ورود در مسائل سیاسی را دون شأن مجلس امام حسین علیه السلام می دانند و می گویند نباید مجالس را با این امور تنزل داد و سبک نمود. این دسته از افراد حتی بیان درس های عاشورا را بر فراز منبر بر نمی تابند و می گویند از مقام امامت و فضائل امام حسین علیه السلام برای مردم بگو و به بحث های این چنینی کاری نداشته باش.
وقتی بحث از اهداف قیام عاشورا به میان بیاوری مثل امر به معروف و مبارزه با ظلم و تن ندادن به ذلت و امثال این مفاهیمی که به نحوی به زندگی اجتماعی مرتبط است و انسان را از دین فردی و در کنج خانه دور می کند، باز عده ای زبان به اعتراض می گشایند که این نحوه بحث ها و تحلیل ها ما را به نتیجه نمی رساند. اصلا امام حسین علیه السلام کی قیام نمود بلکه او را کشتند.
این جریان خزنده در ده سال اخیر به طور مرموزی خود را به بیشتر محافل مذهبی گسترش داده و نوعی سکولاریزم را ترویج می کند.
شکی نیست که مجالس اهل بیت علیهم السلام جای دعواها و منازعات سیاسی نیست و شاید افراط برخی سیاسیون در این زمینه در سال های نه چندان دور، این افراد را که زمینه چنین انحرافی را داشته اند بر این سیاست زدایی از مجالس مصمم تر نموده است. فلذا متاسفانه اخیرا به وفور مشاهده می شود که برای عزاداری از سخنران استفاده نمی شود تا به تبیین مسأله عاشورا بپردازد و اگر دعوت شود برای او از جانب دعوت کننده موضوع تعیین می شود و اگر این هم نباشد سخنرانانی دعوت می شوند که حرف دعوت کننده را به کرسی بنشاند نه این که حقائق را آزادانه، مثل امام حسین علیه السلام، بدون وابستگی بر زبان جاری کند.
منبع:تبیان
اما آیا نباید در مجالس اهل بیت علیهم السلام تحلیل سیاسی ارائه شود؟! اگر بشود دیگر مجلس، مجلس اهل بیت علیهم السلام نخواهد بود؟! اگر این تفکر صحیح باشد پس باید گفت از آنجا که خداوند قداستش از امام حسین علیه السلام بالاتر است پس در نماز جمعه که نماز است و ذکر الله می باشد چنان چه در سوره جمعه و منافقون خداوند از این نماز تعبیر به ذکر الله نموده است، به طریق اولی نباید به مسائل دست اول جهان اسلام پرداخته شود.
چه شده است که نماز که از همه عبادات فرعی تر و فردی تر به نظر می رسد اسلام آن را تهی از سخنرانی و مسائل سیاسی نپسندیده است. فلذا حقیر در مقاله ای به مناسبت شهادت امام باقر علیه السلام در آخرین مناسبتی که گذشت این مسأله را تبیین نمودم و حدیثی را نقل کردم که مدرک فقهای ما برای این فرع است که خطیب جمعه باید مخاطبان را با مسائل دست اول دنیای اسلام آشنا کند، نماز عید فطر و قربان نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
حالا بعضی به بهانه قداست مجالس امام حسین علیه السلام می خواهند این مجالس را از بیان حقائق تهی کنند. بزرگترین خیانت به مجالس امام حسین علیه السلام همین جاست، چرا که امام حسین علیه السلام انقلابی ترین فرد عالم است، مبارز ترین فرد عالم است، عاشورا مکتب مبارزه و درس مقاومت در برابر ظلم است، اما چه می شود که روضه خوان هایی پیدا می شوند که در دربار شاه حاضر شده و به روضه خوانی می پردازند و امروز شبکه هایی ماهواره ای مثل قارچ رشد می کنند و از امریکا و انگلیس برای مردم جهان می خواهند امام حسین علیه السلام را به دنیا معرفی کنند؟! مثل این که یزید به میدان آمده و می گوید: بیایید قرائت من از حسین را بپذیرید. یزید هم می خواست حسین علیه السلام بماند لکن بیعت کند و در گوشه ای بخزد و به هیچ چیزی که در دنیای آن موقع اسلام می گذشت کاری نداشته باشد و اعتراضی نکند و صدای خشم خود را فرو ببرد اما «ابی الله ذلک لنا و حجور طابت و طهرت».
امام حسینی که از لس آنجلس و لندن برای مخاطبین تبیین می شود و عاشورایی که از این حلقوم ها توضیح داده می شود به تو می آموزد که برای رسیدن یک عده به مطامع خودشان شمشیر را به جای فرود آوردن بر سر کفر و استکبار و تفرعن باید بر فرق خودت فرو آوری و صد البته چنین فرقهای سری شایسته اند که خود صاحبانش با شمشیر بر آن بکوبند و آن را بشکافند!!
چنین تبیین ها و قرائت ها از عاشوراست که به تو می آموزد «ریا در مجلس امام حسین علیه السلام راه ندارد. هر چه بگویی و بکنی عزاداریست و کسی را حق اعتراض نیست» چه شده است در نماز که برترین عبادت است و از آن خداست شیطان دست می برد و خداوند می فرماید «فویل للمصلین الذین هم عن صلواتهم ساهون الذین هم یرائون» اما مجلس امام حسین علیه السلام از نماز هم بالاتر است و نعوذ بالله از خدا و قرآن هم بالاتر چه را که خدا نتوانسته شیطان را از تسلط بر بنده اش در نماز جلوگیری کند ولی امام حسین علیه السلام توانسته است!!!
فأین تذهبون؟! این فقط بندگان مخلصند که از دستبرد شیطان به دورند.
و چون مجالس و عزاداری بر امام حسین علیه السلام از اعظم قربات و عبادات است ابلیس لعین و شیطان بزرگ بیشتر از هر امری به دنبال به انحراف کشیدن این مجالس اند، امریکا را عاشورا از این مملکت بیرون کرد، بینی استکبار را در هشت سال دفاع مقدس، عاشورا بر خاک مالید، اما کدام عاشورا؟! عاشورای سکولار؟! نه، هرگز، بلکه عاشورایی که خمینی کبیر(ره) به این ملت آموزش داد. قرائتی که وی از حسین بن علی علیهماالسلام به این ملت ارائه کرد. فلذا می فرمود:
«سید الشهدا مىدانست که دارد چه مىکند، مىدانست که اینجا، این سفر این طورى است. خوب، از خطبههاى بین راه هایشان و از فرمایشاتى که کردند معلوم است که مسأله این بوده است که ... نه، اینکه مسأله این بوده است که حالا چون مىخواستند بروند آنجا، ببینند چه مىشود. وضع جورى بوده است که باید بشود، باید این فداکارى بشود تا اینکه کار درست بشود. و ما هم امروز هر چه داریم از آن فداکارى است که آن فداکارى براى اسلام بود که همان مقدارى که تا حالا [دوام] آورده است از همان بوده است. و ما باید این را، این پایگاه را حفظش بکنیم و فداکارى را به مردم یاد بدهیم که باید فداکارى بکنید. فقط قضیه این نیست که ما براى سید الشهدا گریه کنیم، آن هم البته بزرگ است، لکن فداکاری هایش را باید حساب بکنیم. باید ارزش آن کارى که او کرده است و آن بساط ظلمى که به هم زده است، [بیان کنیم] مىخواستند بکشانند به کفر و آن مسائلى که یزید مىخواست درست بکند، طبعاً همه را خنثى کرد ایشان.» (صحیفه امام، ج17، ص: 44)
«شاید غرب زدهها به ما مىگویند که «ملت گریه» و شاید خودی ها نمىتوانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است. یک مجلس عزا چقدر ثواب دارد. نتوانند هضم کنند و نتوانند هضم کنند آن چیزهایى که براى ادعیه ذکر شده است و آن ثواب هایى که براى دو سطر دعا ذکر شده است. نمىتوانند این را ادراک کنند و هضم کنند. جهت سیاسى این دعاها و این توجه به خدا و توجه همه مردم را به یک نقطه، این، این است که یک ملت را بسیج مىکند براى یک مقصد اسلامى. مجلس عزا نه براى این است که گریه کنند براى سید الشهدا و اجر ببرند- البته این هم هست و دیگران را اجر اخروى نصیب کند- بلکه مهم، آن جنبه سیاسى است که ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش را کشیدهاند که تا آخر باشد و آن، این [که] اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمىتواند این کار را به مقدارى که عزاى حضرت سید الشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند.» (صحیفه امام، ج16، ص: 346)
فلذا برای عاشورای امام حسین علیه السلام، یزید زمان برنامه دارد، برنامه این است که از درون تهی شود، بی خاصیت شود، در آن فقط از یزید مرده و سقط شده سخن به میان آید و یزید حیّ و حاضر دیده نشود ...
کلمات کلیدی:
در مسیر زندگی دو راهی های زیادی سر راهت قرار می گیره وتو باید انتخاب کنی؛کدام ؟
انتخاب بعضی اصلا مهم نیست و اساسا اون انتخابها ،اصلا انتخاب نیست سلیقه است.ولی بعضی انتخابها سرنوشت ساز و شاید زمینه ساز سرنوشته. گاهی مهم بودن انتخابمان را توجه داریم و گاهی نه ،فکر می کنیم این هم سلیقه است در حالیکه شاید یک حرکت کوچک اتفاق بزرگی برای من پیش بیاره.
پیشتر از این ، محرم یا زمان جنگ زیادتر به گوش می خورد که:
"کل یوم عاشورا و کل ارض کر بلا"
زمان جنگ اینطور فکر می کردم که همین مرز ما مثل کربلاست و روز جهاد مثل روز عاشورا. ولی وقتی زمان طی شد ومشکلات و امتحانهای خدا توی زندگی هر روز برام پیش اومد ، طور دیگری فهمیدم.
در لحظه ی انتخاب، تو باید خود را در کربلا و روز عاشورا ببینی و بدانی هر حرکت تو شاید به نظر خودت مهم نباشه ولی در جریان زندگیت تاثیر گذاره .
حال چه چیز را انتخاب کنم؟ کدام گروه و دسته را اعم از سیاسی و اعتقادی انتخاب کنم؟ انتخاب کدام لباس برای من با این موقعیت و شرایط اجتماع مناسبه؟ این لباس مرا به کدام گروه و دسته نزدیک می کند؟ من رو شبیه کدوم طرز فکر می کنه ؟ که شبیه هر کدوم بشم اون گروه رو تقویت کردم . تعداد خودش در نگاه مردم تاثیر می ذاره و خودش نوعی تبلیغه ! توی زبونهای مردم هم این کلام میاد که همه اینو می پوشن و همه این کارو می کنن من نباید مثل عقب افتاده ها بشم باید بروز باشم.بروز بودن خوبه ولی نباید با بروز بودن روزگار و سرنوشتم سیاه بشه؟! در زمان محرم سال 60 قمری زنان کوفه هم که خواستن از هم عقب نیفتن، خانواده هاشون رو سیاه بخت کردن. هر انتخاب من ، مرا در سپاه امام حسین قرار می دهد ویا گروه مقابل و یا نزدیک به آنها.
این انتخاب کردن و اهمیتش فقط برای جامعه و میدون جنگ نیست، در خانه هستم و کنارهمسرم ؛چه بگویم؟ چه بخواهم ؟گفته و خواسته ی من ، گفته و خواسته ی چه کسانیست؟ و....اگر خودم و زندگیم رو جدی بگیرم و در هر لحظه مراقبت کنم ، هر شب موقع خواب که روزم رومرورمی کنم ، از خودم شرمنده نیستم!
اگرزندگی را لهو و لعب نبینی و جدی بگیری و مراقب هر لحظه از زندگیت باشی، وقتی چشم باز کنی و به پشت سرت نگاه کنی ،سربلندی ! چون حواست جمع بوده و خطا نکردی و کلیت زندگیت بی غلطه. چون حواست بوده هر لحظه داری انتخاب می کنی تو کدوم سپاه باشی!
صحنه عاشورا جدیه وسپاه امام و یزید هم شوخی نیست اونی که مهمه "انتخاب" توست که با انتخاب تو جزء کدوم گروه قرار می گیری
دو راهی انتخاب هر لحظه هست ولی ما توجه نمی کنیم. گاهی بی فکر می گیم و می خندیم ، بعد که توجه می کنیم ، با خودمون می گیم کاش نگفته بودم ، کاش نمی خندیدم ، کاش...
چرا پشیمون می شیم ؟ چون در لحظه گفتن و خندیدن خودم رو در دو راهیه انتخاب نمی بینیم ،اصلا فکرش رو هم نمی کنیم که راه دیگری هم هست .
کل زندگی رو باید وسیله سعادت و خوشبختی دید و از هر لحظه ی خودت ، برای رسیدن به خوشبختی مراقبت کنی.
کسانی که توجه می کنن و مراقبت دارند هر لحظه حتی بمقدار جزئی به مقصد نزدیک می شن .مثلا دانش آموزی که سر کلاس با حواس جمع و با توجه به حرفای معلمش گوش می ده و هر شب مطالعه می کنه ،شاید کی بازیگوشی بکنه ولی در نهایت کارموفقیت بیشتری داره.
توی کلاس زندگی دنیا هم اگه دانش آموز دقیق و با هوشی باشی ،عاقبت بخیری نصیبت میشه.
پس رمز موفقیت یادت نره "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"
صحنه عاشورا جدیه وسپاه امام و یزید هم شوخی نیست اونی که مهمه "انتخاب" توست که با انتخاب تو جزء کدوم گروه قرار می گیری.
یک حرفه دیگه! توی یک حدیثی دیدم که امام صادق علیه السلام فرمودند: " قبل از هر کاری کمی تامل کن "قبل از هر کاری موقع تصمیم گرفتنه که اون کار را بکنم یا نه ؟ قبل از هر پاسخی بیندیشم که چه جوابی بدم راست یا ... ؟ دروغ چه پیامد هایی برام داره ؟
پس دنیا رو جدی بگیر و بازی و شوخی نبین.یادت باشه "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"
قبل از هر کاری کمی تامل و تفکر.برا همدیگه دعا کنیم تا در "دو راهی های انتخاب " بهترین را انتخاب کنیم. یاعلی
منبع:تبیان
کلمات کلیدی:
امروزه در کشور ما دستِ کم 50 جریان فعال در حوزه معنویت و عرفان وجود دارد که نود در صد آنها وارداتیاند. یکی از شاخصهای مشترک این گروهها، وجود تناقض در اندیشه یا مرام این گروههاست .
انواعِ تناقض در عرفانهای کاذب
در معنویتهاى جدید، دین و مذهب و در یک کلمه، شریعت جایى ندارد. یکى از تعارضات این معنویتها آن است که از یک طرف احکام عبادى، مناسک و عبادات رایج در ادیان را محکوم مىکنند و از طرف دیگر، خود عبادتهایى جدید و مناسکى ویژه با آدابی خاص به پیروان خویش آموزش مىدهند. نماز را لازم نمیشمارند؛ اما خود مدلهایی از عبادت و ذکر و خلوتنشینی را ضروری معرفی میکنند. مثلاً در مکتب اکنکار، شریعتهای رایج کنار گذاشته مىشود و مناسک ادیان محکوم میگردد؛ اما روزه روز جمعه، لازم شمرده شده است؛ بهاینصورت که فرد در خانه بنشیند، از اجتماع کناره گیرد، ذهن خود را بر استاد زنده آک متمرکز کند و فقط به فکر او باشد.( حکمت آک، صص 8 4 و 7.( ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
|
یک سوال از این افراد؛ وقتی شما در این فضاها تصاویر، دل نوشته ها، نظرات، احساسات و ... با افراد نامحرم به اشتراک می گذارید و یا با آنها گفتگو می کنید آیا در این گونه ارتباطات داد و ستد عاطفی رخ می دهد یا خیر؟
وقتی که شما از انواع تصاویر و کلمات و روش هایی که در محیط های دیجیتال است استفاده می کنید برای اینکه احساس و حالات فکری و روحی خود را به طرف مقابل منتقل کنید در او هیچ حسی را ایجاد نمی کنید؟ در حقیقت قبل از اینکه شما با فکر او ارتباط برقرار کنید در دل و احساس او جا باز کرده اید.
این جا باز کردن در احساس و دل فرد نامحرم همان حریم حرامی است که شما وارد شده اید. من اجازه ی داد و ستد عاطفی به این عنوان که دل کسی را از آن خود بکنم ندارم. قطعاً من باید برای یک ارتباط سالم حرکت کنم. ارتباطی که فرصت فکر، اندیشه و عمل صالح و کارهای خوب و زیبا را بدهد.
ظاهراً گاهی اوقات ما وارد فضاهای مجازی می شویم و گفتگو های علمی و اعتقادی می کنیم. اما این فضاها ایجاد اعتیاد می کند. یعنی فرد مدام به دنبال این است که وارد آن شده با افراد مختلف گفتگو کند ونظرات آنها را داشته باشد. به این گفتگو کردن ها به عنوان یک رفتار ویژه ی روشنفکرانه و عالمانه نگاه می کند. این نقابی است که هوس بر روی رفتارهای ما می زند. اگر قصد ازدواج باشد باید ما آن را صریح کنیم. اما فضای وب فضای مناسبی برای ازدواج نیست. به این خاطر که ما در فضای مجازی، شخصیت مجازی داریم. از کجا من بدانم که این کسی که خود را به عنوان یک خانم معرفی می کند واقعاً یک خانم است و از کجا مشخص است که آقا نیست. از کجا معلوم که سن و ویژگی های واقعی خود را منتقل کند. خیلی اوقات برای اینکه افراد جواب این سوال ها را پیدا کنند با یکدیگر در بیرون قرار می گذارند. در این قرار شما از کجا می دانید که این فرد همان کسی است که در فضای مجازی به شما پاسخ داده؟ شاید آن پاسخ ها را خوانده و به سر این قرار آمده است.
متأسفانه الان ما در فضای دیجیتال دچار آسیب های جدی هستیم. اصلاً اقتضای فضای دیجیتال شخصیت مجازی است. وقتی که ما با انسان ها در دنیای واقعی مواجه هستیم بسیاری از ویژگی های شخصیتی آنها را نمی شناسیم. در فضای دیجیتال که اصلاً قابلیت شناخت وجود ندارد.
در ارتباط با نامحرم قرار است که ما حریم دل و خیال یکدیگر را اشغال نکنیم. من حق ندارم که دل و فکر کسی را مشغول خود بکنم . و در دل و فکر او برای خود یک جای ویژه و ممتاز از بقیه باز کنم.
گاهی اوقات هم کسانی که به نت دسترسی ندارند از طریق پیامک وارد این آلودگی می شوند. یعنی پیامک هایی بین افراد محرم و نامحرم رد و بدل می شود که بارهای عاطفی و معنایی دارد.
اشعار و جملات ادبی که مناسبتی هم برای آن درست می کنیم. این کار زمینه ی ایجاد یک ارتباط عاطفی می شود. در حقیقت فرصت داده ایم که ضمیر ناخود آگاه ما بدون هیچ جنگی فتح شود. این یعنی پیروزی نفس و هوا و هوس ما که هنوز تربیت جدی پیدا نکرده است. به همین خاطر باید فوق العاده مراقبت کرده و با احتیاط جلو رفت.
و خلاصه اینکه ارتباط با نامحرم در فضای مجازی همان آسیب هایی را در پی خواهد داشت که فضای واقعی دارد و دوری از این آسیب ها که موجب فسادفکروذهن واندیشه انسان ودرنهایت موجب فنای عمر می شود،امری عقلی وضروری است.
کلمات کلیدی:
هر مسلمانی اعتقاد دارد که خداوند اگر بخواهد کاری را انجام دهد، قدرت آن را دارد و کافی است اراده ی الهی به امری تعلق گیرد تا آن کار انجام شود. در قرآن کریم می خوانیم که اگر خدا بخواهد امری ایجاد شود، به او می گوید باش، پس به وجود می آید:" کن فیکون" پس هیچ عجیب نیست که خداوند بخواهد حجتش را زنده نگه دارد و این کار را انجام دهد.
لطفا در مورد غیبت امام زمان توضیح دهید که چگونه یک فرد میتواند به این مدت عمر کرده و غایب باشد؟ آیا امام زمان مثل ما جسم دارد و دارد مخفیانه و دور از دیده ها زندگی میکند؟ یا ما او را نمیبینیم ولی او در میان ماست و همه ما را میبیند.(غیبیت متافیزیکی) ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
چهارشنبه دوم مهرماه در شب شهادت امام جواد(علیه السلام) برنامه ای مستقیماً بر روی آنتن سیما قرار گرفت به نام «زنده باد زندگی» با اجرای مجری توانمند جناب آقای خسروی در مقاله قبلی، ادعاهایی افراطی نه اسلامی!! به بخشی از ایرادات وارد بر این برنامه پرداختیم.
نقدی بر ادعاهای مطرح شده در برنامه ی زنده باد زندگی
دوم مهرماه برنامه ی «زنده باد زندگی» شبکه دو، به صورت زنده میهمان خانواده ای بود از قشر روحانی، در این برنامه خانمی که خود و دخترش دارای پوششی خاص و نامتعارف بودند مدعی شد نوع پوشش آنها همانی است که اسلام به آن سفارش کرده و البته برای گفته ی خود دلایلی هم آورد. در این نوشته برآنیم تا به نقد و بررسی ادعاهای او بپردازیم و این نه برای آن است که او را نقد کرده باشیم؛ بلکه هدف پاسخ به پرسش هایی است که آن سخنان در ذهن برخی ایجاد کرد و نیز کمک کرده باشیم به تصحیح نگاهی که متأسفانه بعد از آن برنامه نسبت به اسلام و آموزه های آن خصوصاً حجاب به وجود آمد. ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
من 28 سال سن دارم و شوهرم 30 ساله است.شوهرم اصرار دارد که ما 3 ماه بعد از عروسی اقدام به بچه دار شدن بکنیم. من مخالفت کردم . به نظرم سه ماه زود است. از او خواستم که حداقل شش ماه تا یکسال به من وقت بدهد. گفتم اجازه بدهد کمی زندگیمان شکل بگیرد. آن همه قسطی که باید بدهیم کمتر بشود . اما او حرف خودش را می زند و اصرار بر همان سه ماه دارد. می گوید که سن من بالاست . اگه بخواهیم سه تابچه داشته باشیم دیر می شود.می گوید که اگه بچه زودتر وارد زندگیمان نشود سرد می شود!من اصلا متوجه منظورش از سرد شدن نشدم.
بحثی در این مساله نیست که امروزه سن ازدواج جوانان رو به افزایش گذاشته است و طبعا در چنین وضعیتی فاصله سنی بین والدین و فرزندان هم زیاد میشود؛ نکته دیگری که در این میان مطرح میشود این است که با توجه به شرایط زندگی امروز خیلی از پدر و مادرها ترجیح میدهند تنها یک فرزند داشته باشند، در اینجا جوانب دیگری هم مطرح میشود که والدین باید قبل از تصمیمشان به آن توجه کنند چرا که این مسایل به ظاهر ساده زندگی آنها و فرزندانشان را تحتتاثیر قرار میدهد. برای نمونه وقتی زوجین تصمیم می گیرند تنها صاحب یک فرزند شوند باید تبعات و نتایج تک فرزندی در درازمدت را هم شناخته و بپذیرند.
از طرف دیگر اگر زن و مردی تصمیم دارند بیش از یک فرزند داشته باشند لذا باید برنامه ریزی لازم جهت این مهم را هم داشته باشند چرا که از یک طرف باید برای حضور چند فرزند در خانواده برنامه ریزی داشته و شرایط ان را اماده کنند و از طرف دیگر(با توجه به سن بالای ازدواج در شرایط فعلی جامعه) فرصت باروری این زوجین هم کوتاهتر از زوجینی است که در سنین پایین تر ازدواج کرده اند و به همین دلیل است که لزوم برنامه ریزی در زندگی زوجین امروزی بیش از زوجین نسلهای قبل خود را نشان می دهد.قطعا یک زندگی برنامه ریزی شده، به شما جهت می دهد، برنامه ریزی این فرصت را در اختیارتان قرار می دهد که بدانید به کجا قرار است بروید و چطور باید به آن جا بروید در غیر این صورت وقت خود را برای کارهایی بیهوده تلف خواهید کرد. ادامه مطلب...
کلمات کلیدی: