سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام صادق علیه السلام این دعا را به من داد : «سپاس خدایی را که صاحب حمد است و شایسته و نهایت [عبدالرحمان بن سیابه]
بیستجان لنجان
 
بیستجان لنجان

بلوک لنجان

بزرگترین بلوک اصفهان وبابرکت ترازهمه آنها لنجان والنجان استادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 88/9/10:: 6:14 عصر     |     () نظر
 
بیستجان

امشب فرصت مصاحبت با حجت الاسلام شیخ محمدعلی امامی راداشتم ایشان این شعر راازقول سرشادسامانی که زمانی درنوگوران وبیستجان مکتب خانه داشته وسپس دراصفهان تدریس می نموده نقل کردند:

ای مقیم خطه عنبرسرشت بیستجان          ای فدای مقدمت گرداشتم من بیست جان


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 88/8/17:: 11:31 عصر     |     () نظر
 
اصفهانابه تونازم که به لنجان زادم

اصفهان جان جهان است و بهشت ایین است

ویژه اکنون که بهار و مه فروردین است     

بیستجان

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 88/7/23:: 5:49 عصر     |     () نظر
 
برنج لنجان
خبرگزاری جمهوری اسلامی ???/??/???

داخلی. اقتصادی. کشاورزی
شالیزارهای لنجان که سرسبزیشان را از زاینده‌رود گرفته‌اند، چشم‌اندازی از شمال کشور را در استان اصفهان که کویر، دو سوم آن را تسخیر کرده است ، در منظر بیننده تداعی می‌کند.

به فاصله حدود یکصد کیلومتر از مناطق کویری و به برکت "زنده رود" مزارع برنج در شهرستان لنجان یکپارچه ومنظم در زیر گرمای خورشید درانتظار رسیدن محصول آرمیده‌اند.

بوی شالی به مشام می‌رسد و رطوبت ناشی از تابش آفتاب بر شالیزار، گروه خبرنگاران‌متشکل از پنج زن و سه مرد به همراه‌تیم جهاد کشاورزی‌استان اصفهان را با هوایی متفاوت از دیگر نقاط خشک استان مواجه می‌کند. 

شهرزاینده رود ومحله بیستجان ازمراکز کشت برنج چمپای لنجان ازانواع(نوگورانی-سرخه وزاینده رود)است.فصل کاشت برنج از نیمه های خرداد تانیمه تیر است . دراصطلاح مردم هفتادم بعدازنوروز.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 88/3/17:: 7:37 عصر     |     () نظر
 
به نام اوکه هرچه داریم ازاوست

به نام اوکه هرچه داریم ازاوست

السلام علیک یاصاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

ای دوسه تا کوچه زمادورتر       نغمه ی توازهمه پرشورتر

کاش که همسایه ی مامیشدی      مایه  ی آسایه ی مامیشدی


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 88/3/17:: 7:19 عصر     |     () نظر
 
آیا ظهورنزدیک است

آیا ظهور نزدیک است؟

 

چه خوشست بوی عشق از نفس نیازمندان         دل از انتظار خونین دهن از امید خندان

بنا بر نص صریح قرآن کریم، هنگامی که حضرت موسی(علیه السلام) بر آن شد که برای ملاقات و مناجات با پروردگار خویش آهنگ کوه طور نماید، قوم خویش(بنی اسراییل ) را فراخواند و آنان را وعده کرد که تا پایان سی روز آینده به سوی ایشان باز خواهد گشت و آنگاه که خداوند متعال ده روز دیگر بر آن سی روز افزود عده ای از بنی اسرائیل گفتند موسی (علیه السلام) خلف وعده کرده و این مسأله زمینه ساز فتنه سامری و گوساله پرستی قوم یهود گردید. (الأعراف/142)

با توجه به پیامها و عبرتهای موجود در آیه یاد شده باید گفت یکی از آفتها و آسیبهایی که می تواند به منزله یک تهدید برای نهضت انسان ساز و امید آفرین مهدویت به شمار رود مسأله "توقیت" یا تعیین وقت واقعه ظهور است.

 

به فراست می توان دریافت که مسأله "توقیت" اساسا بر خلاف فلسفه و مفهوم واقعی انتظار فرج است و ای بسا منتظران را سرخورده، دلسرد و ناامید سازد و یا اینکه در اصل اعتقاد ایشان به پدیده ظهور خدشه وارد آورد. چه آنکه وقتی گفته می شود ظهور در فلان زمان مشخص حتما واقع خواهد شد ولی در زمان وعده شده ظهور تحقق نپذیرد آنگاه فرد منتظر افزون بر اینکه ممکن است ایمان خویش را نسبت به اصل ظهور منجی از دست دهد سرشکسته، مأیوس و ناامید نیز خواهد شد. از سوی دیگر چنانچه گفته شود ظهور تا فلان زمان خاص به وقوع نخواهد پیوست آنگاه فرد منتظر به خیال اینکه هنوز تا زمان ظهور فرصت کافی در اختیار دارد تلاش خویش را برای دستیابی به آمادگی لازم برای واقعه ظهور فروخواهد گذاشت.

 این روزها در برخی از محافل دینی به نقل از مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بهجت، (دامت برکاته) گفته می شود که ایشان در قبال سوالی مبنی بر بشارتهایی درباره ظهور فرموده اند که ظهور نزدیک است؛ آنقدر نزدیک که حتی افراد سالخورده نیز می توانند به درک واقعه ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) امیدوار باشند.

بدینسان می توان گفت کارکرد حقیقی انتظار در عصر غیبت در گرو عدم تعیین وقت خاص برای واقعه ظهور می باشد.

از همین روست که در کثیری از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با "کذب" خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند. چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به "اسحاق بن یعقوب" آمده است:

 "... و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون"(3)

 (و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقت گزاران دروغزنانی بیش نیستند)

البته نهی از "توقیت" نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده ای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش،که در آینده ای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه  باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پاره ای از متون دینی بدان تصریح شده است چنانکه در دعای "عهد" آمده است:

"... اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا"(4)

(پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دلهای این امت بزدای ودر ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما آن را نزدیک می بینیم)

 

بنا بر آنچه گذشت گفتنی است این روزها در برخی از محافل دینی به نقل از مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بهجت، (دامت برکاته) گفته می شود که ایشان در قبال سوالی مبنی بر بشارتهایی درباره ظهور فرموده اند که ظهور نزدیک است؛ آنقدر نزدیک که حتی افراد سالخورده نیز می توانند به درک واقعه ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) امیدوار باشند. (این نقل قول را از زبان آیت الله ناصری از اینجا دریافت کنید).

راقم این سطور از یک سو در امین و ثقه بودن این علمای فرزانه ذره ای تردید ندارد. از سویی دیگر ظاهر این سخن ممکن است با پاره ای از احادیث منقول از اهل بیت علیهم السلام(روایتهایی که با عنوان "توقیت" شهرت یافته‌اند(5)) سازگار نیفتد بنابراین دیدگاه معقول و روی آورد منطقی در قبال مساله یاد شده چیست؟

 

به عقیده ما نمی توان و نباید از سر شتابزدگی و با اخذ موضع عجولانه، شأن و منزلت برخی از سرمایه ها و ذخیره های علمی و معنوی این کشور را زیر سوال برده آنها را در عداد وقت گزاران امر ظهور و مصادیقی برای این گونه روایتها به شمار آورد بلکه می بایست آنجا که سخنی چنین تامل برانگیز( آنهم به نقل از عالمی فرهیخته و دانشمند که خود بیش و پیش از ما بر اینگونه روایات اطلاع و اشراف کامل دارد) مطرح می شود تمام سعی و دقت خویش را در فهم صحیح مراد و مقصود گوینده به کار بندیم.

به فراست می توان دریافت که مسأله "توقیت" اساسا بر خلاف فلسفه و مفهوم واقعی انتظار فرج است و ای بسا منتظران را سرخورده، دلسرد و ناامید سازد و یا اینکه در اصل اعتقاد ایشان به پدیده ظهور خدشه وارد آورد.

و اما رهیافت معقول و پاسخ به سوال مزبور در گرو تقدیم چند مقدمه است:

یکم:

 همانگونه که غیبت بر دو گونه است: غبیت صغری و غیبت کبری؛ ظهور نیز بر دو گونه است: ظهور اصغر و ظهور اکبر.

منظور از ظهور اکبر همان فرج حقیقی و تحقق حکومت عدالت محور آخرین حجت خدا در دوران آخر الزمان است اما مراد از ظهور اصغر، تحقق پاره ای از نشانه های آخر الزمان نظیر رویدادهای اجتماعی همانند قیامها و جنگها، وبرخی حوادث طبیعی همچون زلزله، سیلابها، خسوف و کسوف غیر عادی، و نیز برخی نشانه های خاص می باشد که در برخی کتب مانند کتاب"عصر ظهور" تألیف عالم فرزانه آیت الله کوران به تفصیل تبیین و بررسی شده است.

دوم:

وقوع برخی از نشانه های یاد شده حتمی است بدین معنا که تا این نشانه ها تحقق نپذیرد ظهور واقع نخواهد شد. برخی نشانه ها نیز محتمل الوقوعند.

سوم:

هر یک از نشانه های یاد شده به تنهایی در حکم معدّات (6) و به منزله علت ناقصه (7) برای تحقق ظهور اکبر انگاشته می شوند اما اراده و فعل انسانها به عنوان جزء اخیر علت تامه (8)در تحقق ظهور اکبر نقشی سرنوشت ساز و تعیین کننده دارد لذا در شماری از روایات، یکی از وظایف خطیر منتظران در عصر غیبت دعا و استغاثه به محضر ربوبی به منظور تعجیل در امر فرج معرفی شده است؛ و حضرت حجت علیه السلام خود راز گشایش این مسأله را به ما آموخته اند آنجا که درتوقیع صادر شده از ناحیه حضرتش می فرمایند:

"... و اکثرو الدعا لتعجیل الفرج فإن ذلک فرجکم" (9)

(... تا می توانید برای تعجیل در فرج دعا کنید چرا که فرج شما همان است.)

 

نتیجه گیری:

قدر مسلم پاره ای از نشانه های ظهور در عصر حاضر تحقق یافته است. ظهور این نشانه ها(ظهور اصغر) نوید بخش قریب الوقوع بودن ظهور اکبر است لکن اراده و فعل آدمیان می تواند در کنار سایر اسباب، موجب تسریع و یا تاخیر آن گردد.

 

پایان بخش نوشتار حاضر تذکار این نکته است که:

توقیت یاد شده از ناحیه علمای اعلام آن توقیت معهود در روایات نیست چرا که آن توقیت، تعیین زمان خاص الخاص و وقت دقیق برای امر ظهور است و این نحوه توقیت از کلام این بزرگان استنباط نمی شود.

 

نوشته ی: شکوری_کارشناس گروه دین و اندیشه تبیان


پی نوشت ها:

1- بقره/214

2- با استفاده از مقاله"زمزمه های ظهور" نوشته شفیعی سروستانی

3- صدوق، محمدبن على بن الحسین، کمال‌‌الدین و تمام‌‌النعمة، ج‌‌2، ص‌‌483، ح‌‌4; طوسى، محمد بن الحسن، همان، ص‌‌176.

4- مفاتیح الجنان، دعای عهد

5- منظور روایتهایی است که مفاد کلی آنها این است که هر کس برای امر ظهور حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف وقتی تعیین کند دروغزنی بیش نیست از جمله : حضرت مهدی حجت بن الحسن (ع) به سفیر خود نوشتند: خدایت ارشاد کناد و ثابت دارد و نگهداریت فرماید: سئوال از منکرانی که از خاندان وپسرعموهای من می باشند کرده بودی بدانکه میان خدای عزوجل و میان کسی قرابتی نیست و هر کس مرا انکار کند از من نیست و راه او راه پسر نوح (ع) خواهد بود و اما راه عمویم جعفر و فرزندش راه برادران یوسف (ع) است و اما مالهای شما را ما نمی پذیریم مگر برای آنکه پاک شوید و هر که خواهد برساند و هر که خواهد ببرد و قطع کند و آنچه خدا به ما داده بهتر از آن چیزی است که به شما داده و اما ظهور فرج آن امرش با خدا است و وقت گذاران دروغ می گویند. (بحار ج 53 ص 3، یوم الخلاص ص 204). و یا روایت های دیگری چون:""کذب الوقاتون، انا اهل بیت لانوقت " و " کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون " در جای دیگری فرموده اند:خداوند  اراده کرده است که با وقت تعیین کنندگان، مخالفت ورزد: " والی اللهِ اَن یخالفَ وقتَ الموقّتین"  (اصول کافی جلد 1 صفحه 368 )  

6- اموری که زمینه ساز ظهور پدیده ای خاص می باشند.

7- در اصطلاح اهل فلسفه علت ناقصه، به شیء مؤثر در پیدایش معلول اطلاق می شود به عنوان مثال در پیدایش یک نهال مجموعه ای از عوامل با یکدیگر همکاری می کنند نظیر آب، خاک، نور خورشید، کود، باغبان و... هر یک از این عوامل به تنهایی در حکم علت ناقصه(علت تأثیر گذار) برای پیدایش معلول(نهال) به شمار می روند.

8-   اگر تحقق یک شیء مشروط به شرایطی چند باشد؛ در صورت تحقق مجموع آن شرایط اصطلاحا گفته می شود که علت "تامه" شد ه است و در این صورت پیدایش معلول ضروری و اجتناب ناپذیر خواهد بود. حکیمان بر این باورند که اراده در افعال آدمیان آخرین شرط ظهور فعل(جزء اخیر علت تامه) به شمار می رود. 

9-  مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌‌53، ص‌‌177.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 88/2/31:: 2:48 عصر     |     () نظر
 
بیستگانی
 

بیستگانی ، اصطلاح دیوانی فارسی در متون قدیم به معنای حقوق و جیرة سپاهیان ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: بیستگانی

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 88/1/22:: 11:24 صبح     |     () نظر
 
پیام قرآنی

در حدیث است که روزى پیمبر اعظم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- در جمع صحابه نشسته بودند، ناگهان صداى مهیبى آمد، عرض شد: این صدا چه بود؟ فرمود: «سنگى از لب جهنم افتاد و پس از هفتاد سال اکنون‏ به قعر جهنم رسید». «1» اهل دل گفتند: در آن حال شنیدیم مرد کافرى که هفتاد سال داشت اکنون درگذشت و به قعر جهنم رسید.
ما همه در صراط هستیم و صراط از متن جهنم عبور مى‏کند، باطنش در آن عالم ظاهر مى‏شود و در اینجا هر انسانى صراطى مخصوص به خود دارد و در حال سیر است؛ یا در صراط مستقیم که منتهى به بهشت مى‏شود و بالاتر، و یا صراط منحرف از چپ یا منحرف به سوى راست که هر دو به جهنم منتهى مى‏شوند. و ما از خداوند منّان آرزوى صراط مستقیم مى‏کنیم: اهْدِنَا الصِّرطَ الْمُسْتَقِیمَ، صِرطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ، که انحراف از یک سو است وَ لَا الضَّالِّینَ، که انحراف از سوى دیگر.
و این حقایق در حشر به طور عیان مشهود مى‏شود.


نقل از:حسن موذنی بیستگانی 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 88/1/21:: 8:51 عصر     |     () نظر
 
بیستگانی درلغت نامه دهخدا
بیستگانی
بیستگانی . (ص نسبی ، اِ مرکب ) منسوب به بیستگان .ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 88/1/19:: 1:16 عصر     |     () نظر
 
پیامبراعظم(ص)1

نگاهی کوتاه به زندگی حضرت محمد ص

نام : محمد ، احمد ، محمود

مقام : خاتم الانبیاء

لقب : مصطفی ، حبیب الله و رسول الله . حضرت محمد دارای 103 لقب است

کینه : ابوالقاسم و ابو ابراهیم . حضرت محمد دارای 9 کینه است

نام پدر : عبدالله

نام مادر: آمنه

تاریخ تولد : 17 ربیع الاول عام الفیل

محل تولد : مکه

ساعت تولد : طلوع فجر

روز تولد : جمعه

تاریخ ازدواج : دهم ربیع الاول

سن داماد : 25

سن عروس : 40

فرزندان پیغمبر : قاسم ، عبدالله ، ابراهیم ، زینب ، ام کلثوم ، رقیه ، فاطمه ، بجز ابراهیم همه فرزندان از خدیجه بودند و در مکه به دنیا آمدند

مدت عمر : 63 سال

مدت نبوت : 23 سال

 

اخلاق رسول اکرم ص

از آنجا که کانون خانواده مهمترین جایگاه تربیتی و رشد و تعالی انسانهاست، پیامبر ص در حفظ آرامش آن نهایت دقت را داشت، رافت و مهربانی از یک سو و رفق و مدارا از سوی دیگر به همراه رعایت حقوق همسران شیوه نبی اکرم ص بود و اخلاق نیکو و حسن معاشرت با آنان و گاه تحمل تند خویی و بد زبانی آنها موجب تعجب اصحاب می شد و درباره تند خویی همسران می فرمود: همه انسانها دارای خصلت های نیک و بد هستند و مرد نباید تنها جنبه های ناپسند همسر خود را ببیند و او را ترک کند، زیرا هرگاه از یک خصلت او ناراضی می شود خلق دیگرش باعث خشنودی اوست و این دو را روی هم باید به حساب بیاورد

صحیح مسلم ج4، ص178

پیامبر ص به خوشرویی در خانه اهمیت زیادی می داد و اصحاب را به مدارا با زنان ترغیب می نمود و در اخرین لحظات عمر خود به آن سفارش می کرد و سعی آن حضرت بر آن بود تا مردان رابا مقام و شخصیت والای زن آشنا کند و به آنان بفهماند که زنان به عنوان برترین مربی انسانها نقش بزرگی در سعادت و بدبختی جوامع بشری دراند. به این جهت در هر فرصتی که دست می داد از زن به عنوان مادر و به عنوان همسر مومنه تجلیل می کرد و می فرمود: بعد از اسلام بهترین چیزی که مسلمانان از آن برخوردر می شود، همسر مومنه ای است که هرگاه به او نگاه کند مسرور شود و در موقع درخواست کاری از او اطاعت کند و در غیاب شوهر خود و مال شوهر را حفظ کند.

طوائف الحکم، ص289

همچنین به زنان توصیه می کرد که مراعات همسران خود بکنند و تقاضای خرید چیزهایی که قادر بر آن نیستند را نکنند و فرمود (هر زنی که با شوهر خود مدارا نکند و از او چیزی را بخواهد که انجام آن در قدرت او نباشد از چنین زنی هیچ کاری قبول نخواهد شد و روز قیامت خدا را ملاقات می کند در حالیکه خداوند بر او غضبناک است

پیامبر ص مردان را به یاری زنان در امور خانه تشویق می کردند و روزی مه در خانه زهرای مرضیه س دیدند علی ع عدس پاک می کند و فاطمه س در کنار دیگ نشسته است فرمودند، هر مردی که در امورد خانه به همسر خود کمک می کند و بر او منت نگذارد، خداوند نام او را در دفتر شهدا می نویسد

پیامبر اکرم ص با کودکان بسیار مهربان بود، کودکان را در بغل می گرفت و به آنان احترام می گذاشت هرگاه در راه با کودکان روبرو میشد به احترام آنها می ایستاد، آنها را در اغوش می گرفت و بر پشت و شانه خود سوار می کرد و به اصحاب توصیه می کرد که چنین کنند. کودکان چنان خوشحال می شدند که هیچگاه خاطره ان را فراموش نمی کردند

گاه مادری کودک خود را به رسول الله ص می داد تا برای او دعا کند و اتفاق می افتاد که کودک لباس رسول خدا ص را خیس می کرد و مادر شرمنده و ناراحت می شد. در این هنگام رسول خدا ص می فرمود (خیس شدن جامه من اهمیتی ندارد تطهیر می کنم

بازها رسول خدا ص سفارش کرده و می فرمود: کودکان خود را دوست بدارید و نسبت به آنها مهربان باشید و به وعده ای که به آنها داده اید وفا کنید، خداوند بر هیچ چیزی خشم نمی گیرد آن چنان که به خاطر زنان و کودکان خشم می گیرد

رافت پیامبر نسبت به کودکان چنان بود که امام صادق ع فرمود: روزی رسول اکرم ص در حال نماز جماعت ظهر بود که دو رکعت آخر نماز را سریع خواند، اصحاب علت را پرسیدند، پیامبر ص فرمود: آیا گریه کودک را شنیدید؟

و ماجرا آن بود که مادری نیز در مسجد نماز را به جماعت می خواند و کودک او در رکعت سوم شروع به گریه می کند و پیامبر ص برای آنکه مادر زودتر از نماز فارغ شود و به کودک خود برسد نماز را سریع می خواند

رسول گرامی اسلام ص می فرمود: (من بچه ها را به دلیل پنج صفت دوست دارم اول آنکه بسیار گریه می کنند و دیده گریان کلید بهشت است (یعنی گریه از خوف خدا را در زندگی زیاد کنی

دوم آنکه با خاک بازی می کنند (یعنی تکبر و نخوت و خودپسندی در آنها نیست

سوم آنکه با یکدیگر دعوا می کنند ولی زود آشتی کرده و کینه به دل نمی گیرند

چهارم، چیزی برای فردا ذخیره نمی کنند (چون آرزوی دور و دراز و طمع طولانی ندارند

پنجم، خانه می سازند و سپس خراب می کنند (دلبسته و وابسته به امور دنیوی نیستند

و در مورد دختران می فرمودند: (باید اطفال دختر را بیشتر از پسر مورد توجه فرار دهید. و زمانی که هدیه برای فرزندان خود تهیه می کنید، سهم دختر را قبل از پسر بدهی

همان طور که بیان شد پیامبر ص نسبت به همه کودکان چه فرزندان خود و چه فرزندان مردم محبت خاصی داشت و به این جهت درباره او نوشته اند: (مهربانی درباره کودکان از شیوه های مخصوص پیامبر ص بوده است

و چهارنکته را درباره کودکان سفارش می کرد

. آنچه را که کودک در توان خود داشته و انجام داده است از او قبول کنی

. آنچه را که انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهی

. او را به گناه و سرکشی وادار نکنی

. به او دروغ نگویید و در برابر او مرتکب اعمال احمقانه نشوید

کافی 6/50

و درباره آشنا کردن کودکان با دین خدا فرمود (به کودکان خود در هفت سالگی امر کنید نماز بگذارن

مستدرک الوسائل ج1، ص 171

و از آنجا که دیندار شدن فرزند و کسب توفیقات او بستگی به میزان مهر و محبت والدین دارد، فرمود: (کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنان مهربان باشید)

وسائل الشیعه ج5 ص126

و می فرمود: (کسی که به کودکان مسلمان رحمت و محبت نکند و بزرگسالان را احترام نکند از ما نیس

وسائل الشیعه ج5 ص126

یکی از سنت های پیامبر ص آن بود که به کودکان هدایایی می داد، عائشه گوید: نجاشی پادشاه حبشه برای رسول خدا ص انگشتری طلا فرستاد، رسول خدا ص امامه دختر ابی العاص را که کودکی خردسال بود فرا خواند و فرمود ای دختر کوچک خود را با این هدیه زینت بخش

سنن ابن ماجد ج2 حدیث 1303

پیامبر با فرزندان شهدا بسیار مهربان بود و محبت خاصی نسبت به آنان ابراز میکرد. بشر بن عقربه بن جهنب که پدرش در جنگ احد به شهادت رسیذ می گوید: از رسول خدا ص پرسیدم، پدرم چگونه شهید شد؟ فرمود: او در راه خدا به شهادت رسید درود و رحمت خدا بر او باد. من گریستم، پیامبر ص مرا در آغوش گرفت و دست بر سرم کشید و با خود سوار مرکب نمود و فرمود: آیا دوست نداری من به جای پدرت باشم؟

مجمع الزوائد ج8 ص 161

پیامبر مشغول نماز جماعت بود و هنگامی که به سجده رفت حسین ع که کودک خردسالی بود بر پشت رسول خدا ص سوار شد و پاهای خود را حرکت می داد و هی هی می کرد و هرگاه پیامبر ص می خواست از سجده سر بردارداو را گرفته و کنار خود روی زمین می گذاشت و این کار تا پایان نماز ادامه داشت

مرد یهودی که شاهد این جریان بو، پس از نماز به رسول خدا ص عرض کرد با کودکان خود به گونه ای رفتار میکنید که ما هرگز انجام نی دهی

پیامبر ص فرمود: اگر شما به خدا و فرستاده او ایمان داشتید، با کئذکان خود مهربان بودید، مهر و محبت پیامبر ص نسبت به کودک، مرد یهودی را سخت تحت تاثیر قرار داد و اسلام را پذیرف

بحار الانوار ج43، ص296

یکی دیگر از خصوصیات رفتاری پیامبر اکرم ص بوسیدن کودکان است. بوسیدن علاقه بین والدین و فرزند را بیشتر کرده و پاسخی مناسب به نیاز کودک به محبت است و محبت کردن را به فرزند یاد می دهد و از خشن شدن و خشونت در آینده جلوگیری می کند. نکته مهم آن است که احترام رسول خدا ص نسبت به فرزندان خود عمدتا در حضور مردم بوده که دو چیز را به ما می آموزد

  1. شخصیت کودک بااحترام گذاشتن به او در حضور مردم بهتر تقویت می شود
  2. پیامبر ص به این وسیله روش صحیح پرورش کودک را به مردم می آموخت

به این جهت پیامبر سفارش زیادی به بوسیدن فرزند دارد و فرمود: (کسی که فرند خود را ببوسد خداوند برای او یک حسنه می نویسد و کسی که فرزند خود را ببوسد خداوند برای او یک حسنه می نویسد و کسی که فرزند خود را خوشحال کند، خداوند نیز روز قیامت او را خوشحال می کند

بحارالانوار ج23 ص 113

عائشه می گوید: مردی خدمت رسول خدا ص عرض کرد: آیا کودکان را می بوسید؟ من هرگز کودکی را نبوسیده ام، پیامبر ص فرمود: من چه کنم که خداوند رحمتس را از قلب تو گرفته است؟

صحیح بخاری 918

و در روایت دیگری است که رسول خدا ص حسن و حسین ع را می بوسید مردی گفت: من ده فرزند دارد که هرگز یکی از آنها را نبوسیده ام، پیامبر ص فرمود: کسیکه رحم نکند، مورد رحم قرار نگیرد. (و رحم نبیند)

مستدرک حاکم ج3 ص170

از سفارشات موکد نبی اکرم ص به عدالت کردن در بین فرزندان است که موجب رشد و شکوفایی آن میشود و عدم عدالت در بین آنان موجب نفاق، دشمنی و کینه توزی آنان نسبت یکدیگر می شود، علی ع فرمود: پیامبر ص کردی را دید که دو کودک داشت یکی را بوسید و دیگری را نبوسید، پیامبر ص فرمود چرا بین آنان با عدالت رفتار نی کنی

وسائل الشیعه ج15 ص 113

و انس بن مالک م یگوید: مردی نزد پیامبر ص نشسته بود پسر او آمد پدر او را بوسید و روی زانوی خود نشاند سپس دختر آمد (بدون آنکه او را ببوسد) او را کنار خود نشاند. پیامبر ص فرمود: چرا بین آنان با عدالت رفتار نکردی

مکارم الاخلاق 126

یکی دیگر از نکات زیبا در زندگی رسول خدا ص آن است که برای پرورش شخصیت کودکان با آنان بازی می کرد، زیرا شرکت بزرگسالات در بازی کودکان می تواند موقعیت خوبی برای آموزش غیر مستقیم نکات ارزنده اخلاقی به آنان باشد به این جهت در مباحث امروز روان شناسی به آن توجه خاصی شده است.

رسول اکرم ص فرمود: هر کس در نزد او کودکی است باید با او رفتار کودکانه داشته باشد

وسائل الشیعه ج15 ص203

و خود با کودکانش بسیار بازی می کرد و هر روز صبح دست علاقه و محبت بر سر فرزندان خود و اولاد آنان می کشید و با حسین ع بازی می کرد

بحار الانوار ج43 ص 285

جبیر بن عبدالله گوید: رسول خدا (ص) با کودکان اصحاب و یارانش بازی می کرد و آنها را درکنار خود می نشانید

نهایه المسئول فی روایه الرسول ج1. ص 340


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 87/12/23:: 11:50 صبح     |     () نظر
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ